خانما کسی هست ترس از دست دادن همسرشو

آدمیزاد اگه بخواد کوه رو هم جابجا می‌کنه ،پس نگو دست خودم نیست 

ذهنت رو ول کردی به حال خودش و اونم داره هی می‌بافه

ذهن بی رحم ترین قاضی ۲۴ ساعته در جهانه که اگه رهاش کنی یاغی میشه و زندگی عادی رو ازت میگیره 

لطفا پیامم رو بخون و دربارش فکر کن

خودت نمیخوای بخودت کمک کنی مشکل اینه 

همزمان با روانپزشک پیش روانشناس خوب هم برو و روی خودت کار کن

بپذیر که افکار وسواسی بخصوص این که فکر کنی با انجام دادن یا انجام ندادن کاری باعث اتفاقای بد میشی یه دروغه. منشا این افکار معلوم نیست اما بین عده زیادی از مردم مشترکه

یه نفر میگفت من باور دارم اگه هر بار اتاقم رو ترک می کنم ۳۷ بار لامپ رو خاموش و روشن نکنم همه اعضای خانوادم می میرن. فکر کن فقط آیا چنین چیزی با عقل جور در میاد؟

همینقدر وسواس های فکری تو برای دیگران غیر قابل باور و غیر منطقیه پس به وسواس های فکریت اهمیت نده. من خودم یه نوع وسواس دارم فکر می کردم آدم برگزیده ای هستم و افکاری که به ذهنم میرسه یه پیامه و تصادفی نیست (البته بخش بزرگی از وجودم اینو باور نمی کرد). اما برنامه ای درباره وسواس فکری دیدم و مطمین شدم که اینا همش توهمه و کاملا بهبود پیدا کردم بقیه مشکلاتم رو هم با کمک روانشناس حل کردم

توی یکی از تاپیکات گفته بودی سواستفاده فکری. چنین چیزی داریم توی علم روانشناسی یا این که اشتباه تایپی بوده

دقیقا وسواس فکری همیشه بر پایه ی شک و تردید و احتمالات هست و آدم باید بپذیره که اون فکر صددرصد نیست و فقط یه احتماله 

قربونتون برم مرسی عزیزم انشالله 

خیلی سخته بخدا قسم که سخته 

همش ذهنم میگه باید دنبال اون اخبار بگردی وگرنه یکی میمیره 

الان چه چیزی جایگزین این باور غلط کنم به نظرتون؟

وای توروخدا این لحظات با این چرت و پرتا خراب نکن

خب عزیزم یواش یواش دیگ منم اولش اینجوری نبودم 

میدونه غلطه اما ذهنم قبول نمیکنه خیلی سخته بخدا خیلی سخته 

احتمالا اشتباه تایپی بوده 

طرح واره رهاشدگی داری برو پیش تراپی

وسواس فکری راجب برادرم و شخص مورد علاقه زندگیم داربا قرص کنترل میکنم

۱ ساله

من ترس از دست دادن اعضای خانواده مو دارم(زبونم لال) گاهی میشینم گریه میکنم ولی نسبت به همسرم این حسو ندارم با اینکه هم دوسم داره هم اخلاقش فوق العادست.....!!!من به خانواده ام از بچگی حساس بودم و هستم رفتم دکتر گفت وسواس فکری داری یه سری دارو داد یه مدت خوردم بهتر شدم ولی باز همونم.

خیلی ساله حسابش از دستم در رفته.دکتر قرص فلووکسامین بهم داد بهتر شدم ولی قطع کردم باز همون حس داشتم.الان میرم ورزش و کتاب میخونم و شاغلم درگیری ذهنی دارم کمتر شده این حسم به نظرم با مشاور درمیون بذار و خودتو با چیزایی که دوست داری سرگرم کن خیلی کمک میکنه بهت.