منم اوایل ازدواجمون همین طور بودم بخصوص هر وقت می رفت ماموریت
بعد یه اخلاقی داشت که تلفن جواب نمیداد
چندین بار تا از ماموریت برگشته بود رفته بود پیش دوستاش و یا خونه مادرش و منی که نگران بودم و زنگ می زدم بهش جواب نمیداد
اون اواخر قبل از طلاق هر وقت دیر میرسید میگفتم عیب نداره دیگه لابد مُرده
به مرگش راضی نبودم ولی اصلا نگرانش نمیشدم چون لیاقتش رو نداشت