من چیکار کنم با این همسر

عزیزم اونم شرایط بدی داره

همسر منم از همه بیشتر با پدر مادر زندگی کرده

حس مسئوولیتش ب اونا بیشتره

با زبون خوش و حال خوب ازش بخواه

اصلنم نگو خودت بخوای و احساس کنی چون نه میخوان نه احساس میکنن😂😂

از بس ما غر میزنیم خودمونم خسته میشیم چ برسه ب اونا

با زبون خوش و رفتارای خوب رامش کن فقط

همه تو زندگیشون مشکلاتی دارند هر کسی یه عیبی داره ،با جنگ و دعوای الکی زندگیتو خراب نکن بهرحال اون مادرش و یک عمر زحمتش رو کشیده توقع نداشته باش یکدفعه از وابستگی به مادرش کم بشه سعی کن احترام مادرش رو نگه و داری و با فرصت های که  بدست میاری رو برای خوشگذرونی های دوتایی برنامه ریزی کنی اما با جنگ و جدل زندگیتو خراب نکن همه تو زندگیشون مشکل دارند

خب اون همینو میخواد که شما دعوا کنید تو دعوا نکن قهرم نکن بگو‌من کار دارم نمیام شما برید خوش بگذره دو سه بار اینجوری کنی درست میشه باور کن 

خب یادش بنداز سریع همون موقع، گوش نکرد تو هم مثل خودش رفتار کن 

عزیز دلم با آرامش حرف بزن باهاش

نزار ناراحتی تو دلش بمونه

راجع ب همه چی حرف بزن باهاش

بپرس از چی ناراحته

بگو من نمیدونستم ازم دلخوری

بچه ننه تا آخر عمر بچه ننه است

در موقعیت مشابه بیرون نرو

خونسرد و آروم ،بحث هم نکن، حرفم زد جواب نده

فقط نرو

همین.‌تمام