2777
2789
عنوان

بچه ها بیاید راهنمایی در مورد عروسمون

| مشاهده متن کامل بحث + 853 بازدید | 54 پست
نه دیگه نمی‌خورمگاها ممکنه چند بار در سر بیاد سراغم اما جور بدی میست‌مثلا یکبار باید پروژه ای رو میر ...

نمیدونم چم شده بخدا بی دلیل بیقرارم دلشوره دارم...شما الان راحت همه جا میری لذت ببری؟

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 




وای من امروز این تاپیک رو دیدم چقدر سرش حرص خوردم

دوس دارم بدونم تهش چی شده

ولی من اگه بودم فیلم می گرفتم از وضعیت خونه و نگه می داشتم هم به مادرم نشون میدادم هم نگه میداشتم برای بعدها که یادم بمونه به کسی رو ندم اینجوری بشه تهش

وای من امروز این تاپیک رو دیدم چقدر سرش حرص خوردمدوس دارم بدونم تهش چی شدهولی من اگه بودم فیلم می گر ...

😂

تو شهر چند میلیونی،کارگر پیدا نکردم(خونه مردم بود باید مطمئن می‌بود)

خلاصه یکی از آشناها کار داشت اومد چیزی بگیره از دم در. خونه رو دید برگاش ریخت و گفت اینجا جمع نمیشه و موند و خواهرانه کمکم کرد.خدا خیرش بده.ازش یاد گرفتم دلم بزرگ باشه و همیشه کمک حال بقیه باشم نگم این دورش پر از آدمه، من غریبه ام،به من احتیاجی ندارم. و صادقانه تعارف بزنم واسه کمک.نه واسه رفع تکلیف آخه بقیه هم زنگ میزدم میگفتن کمک خواستی بگو بیایم ولی قشنگ معلوم بود تعارف الکی میزنن و امیدوارم من بگم نه😅


😂تو شهر چند میلیونی،کارگر پیدا نکردم(خونه مردم بود باید مطمئن می‌بود)خلاصه یکی از آشناها کار داشت ا ...

الهی  

خدا خیرش بده و خدا شما رو خیر بده که هم آبروی مادرت رو حفظ کردی هم زندگی اونا رو آشوب نکردی ان شالله یاد بگیره مسوولیت پذیری رو. ولی روراست من اگه بودم نمی تونستم انقدر گذشت کنم 

الهی خدا خیرش بده و خدا شما رو خیر بده که هم آبروی مادرت رو حفظ کردی هم زندگی اونا رو آشوب نکردی ان ...

من یه تجربه ای دارم به این صورت:

از سر خجالت هیچی به هیچ کس نمی گفتم.بعد هی گفتم من بی زبونم.بعد خجالت رفت کنار ،من حرفم رو میزدم.بعد متوجه شدم وقتی با یکی مودبانه رفتار میکنی اپن بیشعوربازی درمیاره،دیگه بخوای جوابش رو بدی اینجور نیست بشینه سرجاش شرمنده شه حق رو بپذیره بلکه صدتا بارت می‌کنه و احترام تو و اعصاب تو رو بیشتر خراب می‌کنه پرده ها دریده میشه.لذا برگشتم به دوره سکوت.ولی اینبار هی خودم رو سرزنش نمیکنم بلکه با اعتماد به نفس و از روی اینکه می‌دونم من عقلم بیشتره می‌گذرم.الان من چیزی گفته بودم اون قبول میکرد؟اون که وقتی گفتم میایم با هم مرتب میکنیم و منظورم این بود من کمکتون میکنم،ناراحت شد که اصلا چرا باید کار کنه که من بخوام کمکش کنم؟سکوت نمی‌کرد فتنه درست میکرد بعد اعصاب من بهم میریخت‌.

برادرت نزد تو دهن زنش ؟

خودت جمع و جور کن همه چیو عیب نداره خونه مادرته 

مهمون هم که قراره بیاد بعد که مادرت اومد همه چیو به مادرت بگو بعدش تکلیف این عروس خانم روشن میشه 

من همچین زنداداشی داشتم برادرم مجبور میکردم سه طلاقش کنه اه اه از الان نیومده هار شده 

مخالفین ریپلای نکنن لطفا 

من یه تجربه ای دارم به این صورت:از سر خجالت هیچی به هیچ کس نمی گفتم.بعد هی گفتم من بی زبونم.بعد خجال ...

درسته کاملا 

امیدوارم این جور آدما به پستت نخورن که بخوای جور نافهمی دیگران رو بخوری

همیشه موفق باشی خواهر گلم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز