2777
2789
عنوان

تاپیک جامع ***زایمان طبیعی پس از سزارین***

| مشاهده متن کامل بحث + 1733805 بازدید | 90150 پست
سلام عزیزم. خوش اومدی تدابیر کلی رو شروع کن عزیز نرمشای الاکلنگ، پروانه، سجده های طولانی...  ...

الاکلنگ و پروانه چطوره؟

بعد اینکه میگن زایمان دوم راحته یعنی مدت زمانش کمتره درسته؟

اللهم عجل لولیک الفرج 

من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم می‌رفتم که بی نتیجه بود.😔 الان  19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘

اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد  عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره

سلام عزیزم من بعد دخترم، به لطف خدا یه ویبک دیگه هم داشتم زایمان بدون دخالت و کاملا طبیعی و با تدا ...

۲۵ هفته و یک روز، اخه میگن زایمان با امپول فشار وحشتناکه، میگم شاید خودم دردم بگیره راحتتره، هیچ زمینه ای ندارم از زایمان، خداروشکر یبوست ندارم، مادرم زایمان سختی داشته، ولی عمم شب قبل اینکه سزارین کنه ماما معاینش که کرده بدون هیچ دردی ۴ سانت باز بوده ولی سزارین اختیاری کرده فرداش، تمام بارداری و ویارم شبیه عممه، انشاالله زایمانمم انقد راحت باشه، بنظر شما تاثیری داره ژنتیک؟

شما اگه سزارین هم بشی،  اگه تدابیر بعد زایمانو انجام ندی، بعدش درگیر عوارض میشی تدابیر خیلی مه ...

فعالیت خیلی سنگینی که ندارم ولی بالاخره فعالیت روزانه رو دارم، و اینکه الان که پیاده روی میکنم دچار انقباض و تیر کشیدن زیر دل میشم، چون سه ماه اولم شیاف مصرف کردم، میترسم خیلی فعالیت کنم فعلا، الان دیروز پیاده روی داشتم امروز درد دارم، آبزن قابض چیه؟

من کیسه آبم پاره شد دردهای خودم شروع شده بود ولی بهم آمپول فشار زدن 

راستی قبل از آمپول فشار هم  ضربان قلب بچم خوب نبود

 کلا ماه آخر تکون ریاد نمی‌خود  می‌رفتم ان اس تی همیشه نوار قلبش بد بود و باید می‌رفتم شیرینیجات می‌خوردم 

ابندفعه از خانم دکتر حسن خانی سوال کردم گفتن حتما مشکلی بوده که نتونستی طبیعی بیاری

عضو گروه بنفش💜 تاریخ شروع : ۲۹ دی*وزن اولیه: ۷۰ و۲۰۰*هدف اول: ۶۹ > ۲دی : ۶۹و۳۵۰*هدف آخر بهمن : ۶۵*
ناشتا بخور عزیز ملین ها رو باید با معده خالی بخوری که اثر و جذبش بیشتر شه

خاکشیر و روغن فقط به جهت ملین بودن باید خورده بشه چون من یبوست اصلا ندارم از اول هم نداشتم اتفاقا ( ببخشید) شکمم از حالت معمولی هم روان تر کار میکنه

ولی چون نوشته بودن تو نکات برای زردی نگرفتن بچه خوبه و دهانه رحم رو نرم میکنه میخوام بخورم 

برای این منظور هم ناشتا باید بخورم؟ 


بعضی وقتا یه کوچولو زعفرون توی آبجوش با عسل بخورم اشکالی نداره ؟ مثلا یکی دو روز یه بار شبها

...

خانمها من امروز ده تا بیشتر داروخانه رفتم فقط یه بسته ده تایی گل مغربی تونستم پیدا کنم میگفتن هفت هشت ماهه توزیع نشده کمیابه پیدا نمیشه

به جای اون از چه روغنی به صورت واژینال استفاده کنم برای نرمی دهانه رحم ؟؟؟؟؟؟

...
خاکشیر حرارت ندیده م میخوری اینطور میشی؟  آخه واسه لینت مزاج خاکشیر نباید حرارت ببینه

آره عزیزم

علیرغم اینکه خاکشیر تقریبا با تمام مزاج ها سازگاره، نمیدونم چرا با بدن من نمیسازه.

سلام عزیزم.  خوبی؟  چقدر دلم برات تنگ شده بود.  کجااااااایی؟ 🥰 عزیزم...  م ...

دقیقا همینطوره که میگی رستاجان👌🏻

من قبل از بارداری همورویید داشتم، البته خیلی خفیف. اما توی همین پروسه زور زدن، با اینکه تایم زیادی نبود، هموروییدم بیشتر شد و بعد از زایمان خیلی اذیت شدم.

الان بهترم خداروشکر، ولی واسه بارداری و زایمان بعدی نگرانم

سلام عزیزم قدم نورسیده تون مبارک🥰  ان شاءالله فرزندتون از صالحین باشه و عمر و عاقبتش به خیر و ...

سلام عزیزم .دوتا سزارین داشتم آخریش ۸سال پیش بود .

الان طبیعی می خوام بشم هفته ۲۶ هستم

دکتری که در بیمارستان نجمیه یا بقیه الله طبیعی برام انجام بده کمک کنه میشناسید .چون چندتا دکتر گفتن نه .

سلام عزیزم بابت اتفاقی که واسه بچه تون افتاده بود خیلی ناراحت شدم ان شاءالله خیلی زود اولاد صالح و ...


منم دقیق نمی‌دونم ماماها توی بیمارستان گفتن به چیزای زیادی بستگی داره . اما من روز قبل اینکه بستری بشم نزدیکی داشتم. دو بار هم فکر میکنم رفتم بازار و پیاده روی زیادی داشتم . و اینکه چهار زانو خونمونو جارو میکردم وسایل سنگین جابه جا میکردم

 نه از بارداری اول تحت نظر نبودم و اصلا ماما نرفتم که چک بشم. بله انقباض داشتم و رحمم زود باز می‌شد آستانه تحمل دردم زیاد بود به طوری که این دستگاهی که انقباض‌ها رو نشون می‌داد می‌گفت که انقباض دارم اما من آنچنان دردی رو حس نمی‌کردم در صورتی که من رحمم تا ۴ سانت باز بود اون موقع . حتی یادمه به خاطر اینکه رحمم باز نشه و زایمانمو به تعویق بندازم یه سری آمپول توی سرمم می‌زدن که انقباضاتم رو کاهش بده و دهانه رحمم باز نشه یعنی دختر من سعی می‌کرد بیاد توی کانال زایمان و نصف راه رو رفته بود یعنی توی لگن اومده بود رحمم ۴ سانت باز بود اما اینا سعی می‌کردن که همون جای خودش بمونه شاید هم دخترم به خاطر این وضعیت قلبش افت کرد یعنی هر چقدر تلاش می‌کرد بیاد توی لگن و زایمان کنم این آمپولا باعث می‌شدند که همون جای خودش بمونه و خب میشه گفت که شاید به خاطر همین قلبش افت کرد .نمی‌دونم به خاطر معاینه زیاد یا چی کیسه آبم سوراخ شد چون من از همون شب اول که بستری شدم یکی از ماماهایی که تحت نظرش بودم گفتش که کیسه آبت نازکه اما هر ساعت و یا شاید بگم که بعضی از ماها هر کمتر از یک ساعت هم میومدن منو معاینه می‌کردند و یکشنبه ساعت ۴ صبح گفتن که کیسه آب سوراخ شده و تو باید آماده زایمان طبیعی باشی ولی چون دردات رفته یه آمپول فشار بهت می‌زنیم که زایمان طبیعی داشته باشی دردات برگرده اما خب وقتی نوار قلب گرفتن دیدن که قلبش داره افت می‌کنه و اورژانسی عمل شدم راجع به آنومالی هم من آنومالی دادم و گفتش که همه چیش اوکیه کلیه‌هاش مغزش اینا وقتی هم مراجعه می‌کردم به بهداشت ضربان قلبشو گوش می‌دادم منظم و مرتب بود ولی نمی‌دونم که چرا اینجوری شد من چون سزارین کردم همسرم اجازه نمی‌داد زیاد برم بیمارستان برای همین زیاد از مشکلاتی که دخترم داشت مطلع نبودم اما بهم گفت که دکترا میگن مغزش هنوز اونقدری رشد نکرده که بتونه به بدنش دستور بده سی تی اسکن و سونوی مغز ازش گرفتن اما راستش یادم نمیاد که جوابش چی بود دخترم کم خون بود و فکر کنم دو بار بهش خون دادن  عفونت ریش تا همون لحظه آخر باهاش بود ترشحاتی که از معدش میومد تو دهنش و خودش نمی‌تونست اونا رو دفع بکنه اینا همش بودش اما راجع به وزنش وقتی که متولد شد دو و ربع کیلو بود دور سرش ۲۳ سانتی متر و قدش هم ۴۵ فکر کنم سانتی‌متر بود 

می‌دونین من روز دومی که رفتم دخترم رو دیدم توی شیشه بود یعنی اکسیژن کمی دریافت می‌کرد و خودش می‌تونست تنفس کنه اما روز سومی که مرخص شدم و رفتم دیدمش اون دستگاه زنلاتور یا دقیق نمی‌دونم اسمش چی بود اون رو بهش وصل کرده بودن یعنی کامل اکسیژنی که دریافت می‌کرد این دستگاه به بدنش می‌رسوند یعنی خودش هیچ اکسیژنی نمی‌تونست تنفس بکنه نمی‌تونست به بدن خودش وارد بکنه تا اینکه چند روز بعدش گفتن که حالش بهتر شده و دکترا گفتن که اون دستگاه سنگینه رو ازش برداشتیم و یه دستگاهی که توی اکسیژن بهش کمک می‌کنه رو گذاشتیم روش و این دستگاه اکسیژن رو از طریق دماغش می‌فرستاد یعنی خودش از طریق دهنش می‌تونست تنفس بکنه اما این دستگاه بهش کمک می‌کرد ۴ فکر کنم یا ۵ روز توی این وضعیت موند اما وقتی دوباره رفتم گفتن که دوباره حالش بد شده و اون دستگاه سنگینه رو دوباره آوردیم و کامل اکسیژنی که لازمه برای بدنش رو این دستگاه بهش میده حتی یادم میاد سوالم این بود از دکتر که وقتی ریه‌اش خوب میشه و می‌تونن تنفس کنه چه اتفاقی می‌افته که دوباره به همون حالت قبل برمی‌گرده یعنی چی می‌تونه باعث بشه که وقتی ریه خوب بشه دوباره اون حالت ناقصه رو پیدا کنه می‌گفتن که عفونتش باعث این اتفاق میشه توی این وضعیتم فکر می‌کنم یه هفته موند و دوباره ازش این دستگاهو برداشتن اون دستگاه که توی دماغش وصل می‌شد رو گذاشتم دوباره فکر می‌کنم چند روز موند توی این حالت و این دستگاه رو هم برداشتن یعنی حالش خوب شد و یه کلاهکی روی سرش گذاشتن و یه لوله اکسیژنی که می‌فرستاد رووارد این کلاهک کردن یعنی کامل خودش تنفس میکرد. اما یادمه روی شکم می خوابودنش چون میگفتن اینجوری تنفسش بهتره. روزای آخر هم یه آمپول واسمون نوشتن و گفتن که برای پوکی استخوانشه. تهیه کردیم و بهشون دادیم . بعد از این اتفاق توی 3 روز دخترم فوت شد.

سلام عزیزم قدم نورسیده تون مبارک🥰  ان شاءالله فرزندتون از صالحین باشه و عمر و عاقبتش به خیر و ...

سلامت باشی گلم

دراونکه هیچ شکی نیست دقیقا همینطوره همش فقط کار خداست 😊

بازم خداروشکر با این تدابیر آشنا شدیم، دکترم خیلی تعجب کرده بود میگفت تو چیکار کردی انقباضات شروع شده بود😂 من قرار بود با آمپول فشار زایمان کنم، ولی دردهای خودم شروع شد رفتم بیمارستان ۵ سانت بودم سه ساهت بعدش هم زایمان کردم 😊

فقط رستاجان یادمه شما زردی بچتون بالا بود، عددش چند بود؟ زردی بچه منم خیلی بالاست ، شیرخشت و ترنجبین ایناهم میدیم و خودم میخوردم ، امروز حجامت کردیم، نمیدونم چیکار کنم، میاد پایین یانه 😥 دکتر که میگفت دستگاه بذار یا ببر بستری

دستگاه بگیرم یانه؟

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792