سلام عزیزم. ممنونم😘
ان شاءالله روزی شما باشه...
مهمترین مساله ای که مراقبت میکردم، عدم یبوست توی بارداری بود که خداروشکر از ابتدا تا به انتها رعایت کردم و مبتلا نشدم. هرشب ۷عدد انجیر با آب گرم خیس میکردم و صبح ناشتا میخوردم. بعلاوه مصرف معمول روغن زیتون توی پخت و پز و عدم مصرف مواد غذایی قابض و خیلی سرد. ماه آخر هر روز بعد از نمازصبح، انجیر خیس کرده رو میخوردم بعلاوه یک قاشق روغن زرد و یک قاشق روغن زیتون میخوردم و ۱ قاشق غذاخوری کنجد رو خوب میجویدم. جالبه که من خاکشیر دم کشیده رو مصرف کردم و بهم نساخت و یه حالت انسداد برام پیش اومد. اونو حذف کردم و بجاش هرروز صبح شیر گرم محلی با زرده تخم مرغ محلی و یه قاشق مرباخوری عسل میخوردم که هم بهم انرژی زیادی میداد و هم شکم و بافت واژنم بسیار نرم میشد.
از ۳۲ هفته پیاده روی رو شروع کردم. روزی نیم ساعت
و رفته رفته بیشترش کردم تا به یکساعت رسوندم. و دو هفته آخر سعی میکردم بیشتر روی سطح شیبدار پیاده روی داشته باشم و پله نوردی رو هم هروقت میتونستم میرفتم منتها ملایم و به خودم فشار نمیاوردم. روزهای آخر پیاده روی پنگوئنی و ضربدار رو بیشتر انجام میدادم.
از بین ورزش ها، توی چند نوبت در روز اینهارو انجام میدادم:
گربه، الاکلنگ، پروانه، اسکات، سجده های طولانی، چهار دست و پا توی خونه حرکت کردن، قرکمر گاها، و اواخر بارداری حرکات چمباتمه و به حالت دستشویی ایرانی نشستن و به حالت رخت شستن نشستن هم بهشون اضافه شد.
از اواسط ۳۸هفته شیاف گل مغربی رو شروع کردم. شبی دو یا سه عدد میذاشتم.
من فرصت نکردم از آبزن استفاده کنم. اما دمنوش هارو از ابتدای هفته ۳۸ شروع کردم. اول با غلظت کمتر بعد رفته رفته غلظتش رو بیشتر کردم. ترکیب: رازیانه، آویشن پهن و باریک، بابونه، تخم شوید، و روزهای آخر گل گاوزبان رو هم اضافه کردم. اما زعفران رو استفاده نکردم. روزهای آخر گلاب رو هم اضافه کردم.
توی خونه هم فعالیتم زیاد بود و مدام در حال تمیزکاری بودم😄
و مهمتر از همه توکل و توسل مدام بود. من حقیقتا همه این مسائل و دکتر و شرایط بیمارستان و... وسیله میدونستم. همه امیدم به خدا بود