تاپیک جامع ***زایمان طبیعی پس از سزارین***

سلام خانمی.. 

چقدر سخت  

خدا به دلتون آرامش بده و جایگاه پدر و مادرتون در جوار اهل بیت باشه ان شاﺀالله

قابل باشم براشون صلوات میفرستم

سلام من یه سری ورزش ها رو تو تاپیک نکات و راهکارها توضیح دادم

معمولا از هفته 20 میگن میتونید ورزش کنید

ورزش های لگنی رو هم از هفته 32 به بعد می تونید جدی تر انجام بدین

فککنم یه مراکزی کلاس های مجازی داشته باشن. الان دیگه همه به سمت اموزش مجازی رفتن. یه جستجو بکن

من پکیج 3 خانم صابریانو گرفتم، خیلی راضیم ازش. هم مطالب تئوری خوبی داره هم تمام ورزش ها رو با تلفیقی از عکس، فیلم یا صوت توضیح میده.

البته شاید ماماها یا مراکز مامایی دیگه ای هم داشته باشن... یه چرخی تو نت بزن ببین چجوریه اوضاع و احوال. هر کدوم که پسندیدی انتخاب کن

دلت در مورد من چی میگه باران جان؟!   

سلام خیلی تبریک میگم،انشاالله خوش قدم باشه زیر سایه پدرومادر بزرگ شه

خدا رحمتشون کنه انشاالله با ائمه محشور باشن

ممنونم از همه شما عزیزانم   

تبریک. خیلی خوشحال شدم. شکر بالاخره اومدی تمام مدت جلو چشمم بودی فقط میومدم تاپیک خبری ازت بگیرم لطفا تجربت بگو ک من حسابی استرس دارم تاریخت هم بگو و چطور بود پروسه ب تجربت واقعا نیاز دارم. نوزاد گلت ببوس 

عزیزم توضیحات فیروزه کامل بود بنظرم. بازم چیزی به ذهنم برسه میگم.

عزیزم دل من زیاد حرف نمیزنه! از خدا میترسم یه چرتی بگم یهو

ولی فال نیک برن در هرحال

یه کتاب دارم میخونم

هرچی بیشتر میخونمش به معجزه آیین و مرام محمد امین بیشتر ایمان میارم.

از نظر علمی توضیح میده که «هر فکری»، تاکید میکنم هر فکری، هر حدیث نفسی که شبانه روز با خودت داری، چقدر روی کیفیت زندگی تاثیر میذاره. حتی میتونه به معنای واقعژ بدبختت کنه

ببین ساختار‌مغز انعطاف پذیره. یعنی شما وقتی توی دلت میگی «من بعیده بتونم وی‌بک کنم» «نگرانم شاید وی‌بک قسمتم نیست» و... مغزت هم طبق همون ساختار بندی میشه. رفتارهای بعدی شمارو درجهت همین فکر هدایت میکنه!

من عاشق این یافته های علمی هستم. چون هر کدوم موید آیین محمدی ـه

اهل بیت برای هر چیزی یه «ذکر»ی مطرح کردن. ذکر مفهوم فوق العاده عمیق و عاشقانه ایه. اصلا یه شاهراهه برای موفقیت (تعریفمون از موفقیت هرچی که هست باشه)

یکی از دلایل اهمیت ذکر مداوم اینه که فکر رو کنترل کنی به سمت چیزهای منفی نره

الحمدلله

سبحان الله

لا حول و لا قوه الا بالله

و...

چقدر مثبت و آرامش دهنده ست.

خلاصه که فقط فال نیک بزن

بگو من نمیدونم تقدیر چیه ولی هرچی هست خدا بهترین رو برام کنار گذاشته. منم ازش بهترین رو خواستم. کاملا توانایی وی‌بک رو دارم. ان شاءالله به هدفم که عافیت و سلامته میرسم. میدونم پزشکی که میاد بالا سرم رو‌خدا تعیین کرده و بهترینه. هرچی پیش بیاد بهترین خواهد بود. اینطوری حتی مغزت هم در همون مسیر هدایتت میکنه. درباره نقش قلب و روح که بماند.

از عمق وجود به نقش خدا ایمان داشته باش.

حالا فیروزه چی پرسید من چی جواب دادم

ولی پناهیان یه حرف جالبی زده بود تو یه کلیپش من فراموشش نمیکنم. درباره بندگان شاکر خدا:

«با یکی از این بندگان شکور خدا کنار دریا رفته بودم. امواج دریا می‌آمدند لب دریا همین‌جوری هی می‌خوردند به پایش، می‌گفت خواهش می‌کنم، خواهش می‌کنم، خواهش می‌کنم. صبر کنید. باشد باشد. می‌گفت نگاه کن اینها چقدر خوشحال شدند ما آمدیم. گفتم شما می‌خندید به بندگان شکور خدا. گفتم ولی آقا جان شما هم نیستی اینها همین‌جوری می‌آیند ها! گفت خب می‌آیند دنبال ما می‌بینند نیستیم برمی‌گردند.»

خلاصه که درباره وی‌بک همین فکر رو داشته باشیم.

کلا هرجا که اضطراب باشه یعنی خدا حضور نداره.

من با اتفاقات اخیر تاپیک واقعا ارامش گرفتم. چون یهویی ول کردم همه چیزو  

گفتم بیخیال بابا تو کار خدا دخالت نکن. از لحظه به لحظه بارداری و روزهات لذت ببر. تو وظیفه ت رو داری انجام میدی دیگه

ورزش میکنم زیر نظر ماما هفته ای تقریبا دو بار یک ساعت و نیم 

از پیج خانم عباسی ثبت نام کردم و مجازی هم هست 

زنده باشی عزیزم. 

چقدر خوبه که میتونی فکر و ذهنت رو هدف مند کنی

من که کلا فکرم مشغوله یه روز میگم ویبک یه روز میگم سزارین بلاخره هر کدومشون یکسری مزایایی داره فکرم به سمتشون میره همش از خدا میخوام بهترین زایمان رو جلو پام بزاره

با حرفت در مورد افکار موافقم من سر بچه اولم که دردم گرفت و وقتی رفتم بیمارستان به دلم افتاد اینا منو اذیت میکنند و سزارینم میکنم و هرچی به بقیه گفتم بریم یه بینارستان دیگه گوش ندادند که اخرشم یه سزارین خیلی بد و خاظره بد از زایمانم دارم

سر بچه دوم با این که از ویبک خبر داشتم ولی از ترس سزارین اورژانسی و این که درد بکشم و باز سزارین بشم همون اول تصمیم به سزارین گرفتم

ولی الان هنور نتونستم تصمیم قطعی برای زایمانم بگیرن و همش از خدا میخوام کمکم کنه

ولی خیلی خوشحالم که خدا این تاپیک رو سر راهم قرار داد که راحت میتونم دغدغه ها روبیان کنم و دوستان خیلی مهربون بادلسوزی و بدون چشم داشتی راهنمایی میکنند

سلام

ممنون عزیزم از راهکارت، لطف کردی

آفرین! اره واقعا مهمه این مسئله مدیریت و کنترل ذهن

من متاسفانه یه هفته ایه که استرسم بیشتر شده

حس بچه ای رو دارم که شب امتحانشه و اماده نیست! 

از اون طرف نگرانی میاد سراغم که نکنه سز بشم و علاوه بر عدم موفقیت و سرشکستگی و ... دو تومن هزینه بیمارستان بیشتر بشه!!! الان خیلی تو محدودیت مالی هستیم، دنبال خونه ایم باید جابجا شیم و...

البته شوهرم در ظاهر خیلی ردیفه و کاملا همراه و مشوقه الحمدلله ولی خب من خودم معذبم

خلاصه تا اینجا تو دلم فهمیدم که نباید به کسی یا چیزی اعتماد کنم و هیچ تضمینی به امار و ارقام هیچ دکتر و کادر و بیمارستانی نیست !!!

فقط اگر بشه  خود خدا توکلم رو هم بالا ببره عالی میشه.

فکر می کنم باید حالتی ما بین خوف و رجا باشه باران جان

امیدواری زیاد و ترس زیاد خراب میکنه کارو