سلام ی گزارش ریزی بدم و برم .
از اول زندگیمون خانواده همسرم خودشونو کشیدن کنار کلا با من خوب نیستن
نه عروسی گرفتن ن جشنی چیزی هیچی
با ی ماه عسل کوچیک زندگیمون شروع کردیم
خیلی گریه ها کردیم با همدیگه
یکبار پای همسرم شکسته بود منم دلم ی میوه ای میخواست ۵ماهه باردار بودم به معنای واقعی پول نداشتیم اصلا
من تو دلم موند اون میوه رو بخورم
۳ماع قرص نخوردم تو بارداری همه دندونای نازنینم خراب شدن از کمبود کلسیم
اینقدر اذیت شدیم ک نگم براتون
همسرم ب جز ی دونه گوشی هیچی نداشت و تازه قراردادی شروع ب کار کرده بود
از اول زندگیمون اذیت ها کشیدیم موتور گرفتیم با فروختن طلا بعدش فروختیم پراید خریدیم بعدش فروختیم ۴۰۵خریدیم
حدود ۱۲۰رهن داریم دست صاحبخونه و از طلا هم هیچی ندارم همه رو فروختم قبلاً خیلی بد اینکه آدم فقط بچه شو بدنیا بیاره بعد پشتش نباشه
چه پسر باشه چه دختر تو زندگی خیلی اذیت میشه
الآنم که
دو تا بچه دارم ک شدیدا اذیت میکنن قبلاً خریدای خونه با من بود ولی الان با همسرم من خودمم تو خونه فرش میبافم
حقوق همسرم ب جز پرداخت اجاره و قسط و قرض اینا ۸تومن میمونه ک ۲تومن برای باکس ها قرار میدم و ۶تومن خرج خونه میذاریم
با یارانه هم پول پوشک و شیرخشک میدیم
از ۶تومن هم خرج خونه ۲تومن پول گوشت و مرغ میدیم.
و هر دو ماه یکبار هم ۱۵۰۰پول برنج
همسر من فردا ناهارش هم میبره که همش برنج جلو همکارانش خب
قراردادی هستش همسرم کارشون سخت واقعا دعا کنید برای ما هم
ممنونم از همتون خانومای مهربون