سلام بچه ها
چقدر تاپیک خلوت شده من سه روز میام میرم کسی آنلاین نیست
ایشالله که مشغولیت های خوب داشته باشید
بچه ها من امروز ساعت ۶و نیم بیدار شدم
تازگیا ختم هفتاد حمد رو برداشتم و بیستاشو خوندم
سماور رو شعله اش رو زیاد کردم رفتم روی مبل دراز کشیدم
ساعت ده دقیقه به هفت گوشیم دوباره زنگ خورد من پاشدم چای دم کردم
لباس های لیا را اتو کردم
میز صبحانه براش آماده کردم خاگینه پختم و بیدارش کردم با من من خاگینه رو خورد نمیدونم چرا خاگینه رو زیاد دوس نداره
رفت سرویس و باز با من من حاضر شد😂
بعد هم گفت خوشبحالت که میری بخوابی
ساعت هفت و ۳۵از خونه خارج شد
منم رفتم خوابیدم😂البته قبلش به سایت سر زدم دیدم کسی نیست
مادرشوهرم به زانوهاش آمپول زده صبح ساعت ده زنگ زده که میتونی بیایی جاروبرقی بکشی رقتم کشیدم و گفت ناهار بمونید اینجا که دیدم ابگوشت بار گذاشته و من و لیا ابگوشت دوس نداریم گفتم نه لیا نمیخوره من بالا گوشت گذاشتم بیرون یخش آب شده (بعد خوردن ابگوشت باید کلی هم کار میکردم😂)اومدم بالا ساعت ۱۱ نشده بود تند تند کل خونه رو جارو دستمال کشی طی کشی کردم
قورمه سبزی توی غذاساز بار گذاشتم من همه چیزش رو از همون اول میزارم غذاساز زودپز برقیم به جز لیمو همانی و آب لیمو
الانم حامد زنگ زده که سبزی بخرم 😐😓به من استراحت نیومده
خواستم عکس پتو و ژیلت که تا نصف بافتم برارم (خیلی سعی کردم به خاطر شماها تا آخر هفته تموم کنم اما مهمون داشتم باز نشد )دونه دونه هر وقت آنلاین شدید میزارم خیلی از زندگیم گفتم میترسم شناسایی شم
به خصوص استوری هم خواهم کرد
فیلم بازی مرکب ۲و من دو قسمت اش رو نگاه کردم خوب بود
تازگیا توی یاهست دردسر والدین فیلم نوستالژی رو ساعت ده شب میده و نگاه میکنیم
سریال زخم کاری و جوکر هم خوبه
دیشب برف بارید ولی تا الان داره اب میشه 😂باور نمیشه منطقه کوهستانی باشی و اینقدر هوا افتابیونیمه آفتابی 😐میگن به خاطر خشک شدن دریاچمونه خدا با ما قهر کرده اونقدر که مشهد برف اومده اینجا نیومده
دیشب آسمون صورتی مایل بنفش بود و من جلوی شومینه با یک چای تا ساعت یک شب بافتنی میبافتم و آهنگ های محمد اصفهانی رو گوش میدادم