۸۵
شمسی خانم گفت نمیدونم از کدوم کار این پسره سر درآوردیم که از حال خوب و بدش سردربیاریم؟
هما بغض کرده بود ، آهسته گفت نکنه قضیه ناموسی باشه ؟
شمسی خانم از جا پرید نگاهی به من کرد و گفت ناموسی باشه ؟
دوباره نگاهم کرد و گفت یه لیوان آب برام میاری ؟
از پشت پله ها به حرفاشون گوش میدادم .
هما گفت آره ، شاید خاطرخواه کسی شده که ما خبر نداریم . چه بدونم خاطر خواه نامزد کسی ، نشون کرده کسی شده و اونم باهاش این کارو کرده . آخه همایون آدم این حرفا نبود .
بعدشم طرف آشنا بوده که عدل تو عروسی فرامرز اومد و زد و رفت .
_فکر نکنم ، من که میدونم خاطر این دختره رو میخواد .
+از کجا میدونی ؟ اگر خاطرشو میخواد چرا نمیگیرتش؟ دختره کنیز خونس درسته ما آوردیم گذاشتیمش تو اتاق شاه نشین و یه خانم بستیم به ریشش ولی همون کنیز خونس .
اگر همایون بخوادش یه روزه عقدش میکنه .
_ یعنی میگی خاطرشو نمیخواد؟ اگر نمیخواد چرا حواسش پی این دخترس؟
+چون دختره بر و رو داره خوشگله ، منم که زنم دلم میخواد بشینم نگاهش کنم .
والا شوهر منم بار اولی که دیدش چشم ازش برنمیداشت .
_یعنی میگی خاطر اینو نمیخواد؟
+نمیدونم ، والا زیادی دختره رو تحویل میگیره . میترا که میگه من مطمینم خاطرشو میخواد ، میگه روز عروسی فرامرز رفته بهش گفته لباسام بهم میاد؟
_ همایون گفته ؟
+آره
_ والا آدم تو کار این بچه میمونه .
+ خودم میرم باهاش صحبت میکنم ، بهش میگم اگر این دختره رو میخوای بیا عقدش کن . دختره تو خواب شبش هم نمیدید همچین زندگی رو ، حتی کنیزی این خونه رو تو خوابش نمیدید چه برسه به این که بخواد خانم خونه بشه .
_حالا اگر گفت میخوام یعنی دختره رو بگیریم براش؟ دختره ناقصه، چهارتا انگشت بیشتر نداره
+ خودش که ناقصه کم بختش بلنده؟ بعدشم بچه ناقص زایید یه زن دیگه براش میگیریم . فعلا بزار ببینم اصلا این دختره رو میخواد .
لیوان آب دادم دست شمسی خانم و رفتم طبقه بالا .
تقه ای به در زدم و دیدم همایون خوابه ، خواستم بیام بیرون که گفت تویی شاهگل؟ فکر کنم مامان شمسی یا هما اومده . بیا بشین
نشستم کنارش و گفتم همایون؟
چشاشو باریک کرد و گفت جان همایون؟
تعللمو که تو حرف زدن دید دوباره گفت جااان همایون شاهگل خانم ؟
صدامو صاف کردم و گفتم یه خواسته ای دارم ازت
لبخندی زد و منتظر موند .
_اگر هما خانم یا مادرت اومدن بهت گفتن منو میخوای بگو نه ، بگو فقط دختره مهربونه یا یه همچین چیزی ولی اصلا ازش خوشم نمیاد .
+چرا اینو بگم ؟
_ خواهش میکنم .
همایون پاکت سیگار کنارش برداشت