از دیروز میخوام برات بنویسم
دیدی بچه مغرورها، یا نجیب ها، یا زیادی مستقل ها
میخورن زمین بلند میشن خودشونو میتکونن، میگن هیچی نبود، اصلنم درد نداشت؟؟
من یه بار زمستون اینطوری شدم
دوستم منو کشید رو دستم افتادم زمین
دستم درد گرفت
ولی هی میگفتم هیچی نیست
ساعت ۶ عصر بود
آخرش ۱۲ شب از شدت درد رفتم بیمارستان، گفتن شکسته و گچ گرفتن
روح آدمم همینطوره
آدم میاد هی بگه هیچی نیست، اصلنم درد نداره، اما یهو میبینی یه جا شکسته باید گچ بگیری
مواظب خودت باش
من علائم سرخوردن تو چاه افسردگی رو میبینم
هنوز دهنه چاهی
یه چیزم بهت بگم
فرهنگ ما، زنی رو که کم توقع باشه تو ذهنمون جا انداخته. گاهی رومون نمیشه توقع کنیم.
اما رنجش هایی که بیان نمیشن، یه زخم بزرگه
یجوری باش که هم پیش وجدانت راضی باشی هم بدهکار خودت نشی. اگه لازمه کمک حرفه ای بگیر.
اگر راه داره، به شکل پاره وقت خودت رو سرگرم کار کن. یا اگر شرایطش رو داری برو تو فکر تأسیس یه موسسه زبان.