2777
2789
عنوان

دورهمی دوستان قدیمی (+جدیدیااااااا)

| مشاهده متن کامل بحث + 1313297 بازدید | 71253 پست
@nosina1399     نازی کجایی دختررر خیلی وقته نیستی و سر نمیزنی به ماهااااا  حواسم ه ...

سلام سلام 

عشقولی جونم     

بگردمت فصل بهار و سال نو مبارک ♥️

ممنون از این که به یادم بودی  🙏

قشنگم دل من بیشترررر تنگیده براتون ❤️

شرمنده ببخش ب بزرگی خودت عید بود دید و بازدید 

و مسافرت.......واقعا اصلا وقت نکردم بیام عزیز دلم ❤️❤️

نقشه خداوند همواره زیباتر از خواسته های ماست خدایا شکرت ♥️

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

دوستان جای ما❤️ همیشه به خوشی و گردش دوست داشتی تعریف کن از جاهای دیدنیش خوراکیاش و …

ما یه مقدار برناممون به خاطر محل اسکان عوض شد

مرند موندیم یه شب و روز اول رفتیم جلفا

چه طبیعتی😍😍 کرانه رود ارس

آدم دلش می خواست هوا و آب و خاک رو بغل بگیره از بس زیبا و چشم نواز بودن

بازار هم رفتیم... خوب بود، مثل منطقه آزاد انزلی بود تقریبا، اما قیمتاش بهتر از انزلی بود. ما خرید خاصی نکردیم من چند تا لباس زیر ترک گرفتم دونه ای ۶۰ که واقعا خوب بود و همسرمم یه تی شرت نخی خوشگل😁

روز دومم رفتیم تبریز

ارگ، میدون ساعت، ایل گلی و بازار

متاسفانه بازار تعطیل بود و نتونستیم لذت ببریم مخصوصا از راسته های مس و فرش که عاشقشونم

ناهار تبریز رو  هم رفتیم رستوران شازده که عااالی بود😍😋😋

سوغات هم ریس و نوقا و نقل گرفتیم از مغازه افتخاری که معروف بود و بهمون معرفی کردن همون اهل بازار

کلا هم سفر اقتصادی بود چون محل اسکان از طرف سرکار همراهامون بود و شبی هر خانواده ۳۵۰ تومن شد 

شام اول رو همراهامون اسنک آوردن و ما هم برای شب دوم الویه بدون سس رو فریز کردیم بردیم و قبل خوردن بهش سس زدیم همونجا.

  با خرید و اسکان و همه چیز کلا ۴.۵ خرجمون شد که خیلی راضی بودم از این لحاظ☺️


دیگه چی بگم؟😄



[QUOTE=335320246]وای مستقل جون ی چی دیگه هم مال دهه۶۰ یا ۵۰ بود اکیپ بازی دختر و پسر با هم بودن و هیچ حرف و حدیثی ن 

 ما و ۲ دو تا عموهای دیگم با هم توی خونه ۶۰۰ متری زندگی میکردیم، فکر کن هر خانواده ۵ تا بچه داشتن، وااای چه روزگاری داشتیم، قهرهامون، بازیهامون و... حیف که دیگه تکرار نمیشن.

یادمه چند تا درخت میوه گیلاس،سیب زرد و سرخ، هلو و...داشتیم، اکیپ می‌شدیم و گوجه سبزها رو امون نمی‌دادیم بزرگ بشن و برسن، تا برسن تموم شده بودن....

اره دقیقااا منم وحشی میشم  یه جا خوندم که گیاه پنج انگشت قبل پری خیلی خوبه برا این حالات  ...

اره منم حتما میخرم میخورم 

خیلی حالات وحشتناکی هست 

کاش اگر کسی تجربه ای  در این مورد  کنترل اعصاب پریودی داره به ما هم بگه


[QUOTE=335320246]وای مستقل جون ی چی دیگه هم مال دهه۶۰ یا ۵۰ بود اکیپ بازی دختر و پسر با هم بودن و هی ...

چقد باحال و قشنگ بوده 

بخدااا

خودمون خیلی لذت بردیم از زندگی مون

تازه من مادر بزرگ خدا بیامرزم

رو می بردم سرویس دستم محکم می گرفت ولی هی می خواست از دستم بیفته


می گفت نه نه چرا نفس نداری



گفتم بی بی شما همش هر چی خوردین از باغ و باغچه ی خودتون بود

گوشت مرغ سبزی و روغن همه چی.....


من الن ی درصد از اون خوراکیا رو نداریممم


تازه بازم باشه کودی 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز