فکر کردم این حس رو فقط من دارم
کلا تو دوران بچگی قفل شدم 🥰
گاهی ک ب عقب نگاه میکنم همکلاسی یا دوستام رو میبنم
انگار دوست دارم تو همون سن و سال ببینمشون
وقتی میبینم تو فامیل دعوت میشم ب عروسی اول تعجب میکنم ک یعنی فلانی اینقدر بزرگ شده خیلی بچه است بعد میبنم ن بابا بزرگ شده و دیگه بچه نیست و منم زمان رو با کوله باری از تجربه ب سرعت دارم طی میکنم
گاهی خوشحال میشم از اینکه بزرگ شدم،
از اینکه مادر شدم
از اینکه دارم لذت مادر بودن و همسر بودن رو میبرم
از اینکه بزرگ شدن و قد کشیدنها رو میبینم
امااااااا،......
گاهی واقعا دلگیر و دل تنگ میشم
گاهی دچار ترس و استرس میشم
گاهی دچار پشیمونی و افسوس میشم برای تک تک لحظه های ک از دست دادم برای از دست دادن موفقیت ها، برای از دست دادن کارهایی ک میتونستم انجام بدم و ندادم
افسوس میخورم برای تبلیام، برای کوتاهی ها و قدر ندونستن لحظه هام
اما چاره چیه باید گذروند و پیش رفت 🌹