اخی برا همتون بمیرم که اینقدر دل شکسته هستین
منم ۷ماه بعد از ازدواجم مادر نازنینم رو از دست دادم در حالیکه رفته بودم پابوس آقام امام رضا (ع) و دو سال و نیم بعدشم پدر مهربانمو که خیلی بیشتر بهش دل بسته بودم
منم امروز دقیقا ۵ماهه که پدرمو ازدست دادم خییییییلی سخته میفهم چی میکشی الان خدا رحمتشون کنه خیلی برلش قرآن بخون
خیلی متاسفم عزیزم. منم این روزا رو چشیدم. غمش خیلی سخته و طاقت فرساست
خدا رحمت کنه تموم پدر مادرای زخمت کش و رنج کشیده ای که اسیر خاک شدن
المیرا جان پدرت چند سالشون بود؟
واقعا مهربونید دوستان عزیزم.
پدر من ۴۹سالش بود کاش من به جاش مرده بودم
من هر شب خوابشو میبینم
پدر منم بیماره تا موبایلم زنگ میزنه دلشوره دارم میگم نکنه خدای نکرده ....
یاد بچگیامون به خیر خونه ی پدری و دور هم بودنا
همه از خداییم و به سوی خدا بازمیگردیم . به نظر من اون دنیا خیلی راحتتره . یکی از اشناها پدرمو خواب دیده بود که با خواهرم که 10 سالش بود و سالها پیش تو بچگی فوت کرده بود میگردن و خوشحال هستن . پس جاشون خوبه .
شاید باورت نشه ولی نیم ساعت دارم گریه میکنم بابام زندس ولی غم نبودنش دیوونم میکنم خداکنه 1000هزار سال باشه و خدا پدروت بیامرزه
یاد اون روزا میفتم که فقط از راه شیلنگ بهش غذا میدادیم . و با اشاره میگفت از دهنم غذا بدین . اونوقت دوست داشتیم زمین دهن باز کنه و مارو ببلعه
مروارید جان ما هم این دوران رو کشیدیم وقتی بابام مریض بود. مثل کابوس بود
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
6 ثانیه پیش
6 ثانیه پیش
8 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز