منم این روزا رو گذروندم روزای خیلی سختی هست درکت میکنم من از 9 ماه بارداری فکر کنم 8 ماهش رو توی بیمارستان بستری بودم به خاطر تهوع شدید و البته استراحت مطلق هم شدم من و بچه ام با سرم زنده موندیم هیچی نمیتونستم بخورم خیلی روزای بدی بود هر دارو و قرص و آمپولی بهم میزدن فایده ای نداشت هر چیز طب سنتی میخوردم بیفایده بود ولی خوب خداروشکر به خیر گذشت و من و بچه هردو سالم بودیم و پسرم وزن تولدش هم عالی بود دکتر خیلی تعجب میکرد که بچه اینقدر خوب وزن میگیره ولی من از اول تا آخر بارداری کاهش وزن داشتم الان پسرم 9 سالشه
البته اکثرا فقط تا 4 ماه بارداری حالت تهوع دارن و بعدش دیگه خوب خوب میشن انشاالله تو هم جزو اون دسته باشی و توی 4 ماه حالت تهوع ات خوب بشه واسه یبوست هم هیچی بهتر از لاکسی ژل نبود هر روز چندبار باید میخوردم روغن زیتون هم میخوردم اگر یک روز نمیخوردم یبوست شدید میگرفتم تازه با خوردن اینها هم شکمم با همون یبوست کار میکرد ولی خوب به هرحال کار میکرد اگر یک روز نمیخوردم تا یه هفته شکمم کار نمیکرد خیلی روزای بدی بود
نگران نباش فقط خیلی مراقب خودت باش همش برو دکتر و بیمارستان بستری شو تا خیالت راحت باشه من دیگه آخرا پول نداشتیم میرفتم یه بیمارستان دولتی توی یه شهر نزدیک که دکترم اونجا کار میکرد بستری میشدم ولی واسه زایمان بیمارستان خصوصی رفتم
انشاالله خودت و دختر گلت سالم باشین و صحیح و سالم به دنیاش بیاری و به شادی توی بغلت بگیریش