2794

سلام. مشکل من این بود که تو سن کم ازدواج کردم ۱۷ سال همون اوایل زندگیم باردار شدم همون ۱۷ سالگی تازه عروس بودم که شوهرم بنا بر رسم روستا راحت با خانم های فامیل احوال پرسی و شوخی میکرد منم روز اول زندگیم خیلی اعصابم خورد شد همون روز اول دعوامون شد تا یک ماه اول بحث طول کشید البته منم چون باردار بودم و وسواس داشتم خیلی به شوهرم گیر میدادم تا اینکه با مداخله اطرافیان تصمیم گرفت طلاق من که عروس یک ماهه و یک ماهه باردار بودم و بده من و برد دادگاه فرم پر کرده بود منم گریه میکردم جیغ میزدم از شانس بد من چند تا آشنا ما رو دیدن اومدن تو کل روستا پخش کردن آبروم رفت، الان زندگی خیلی خوبی دارم از اون اتفاق به بعد از روستا به تهران مهاجرت کردم از لحاظ مالی تحصیلی و معنوی خیلی رشد کردم ولی اون اتفاق خیلی اذیتم میکنه شوهرم هم خیلی وجدان درد داره ، هر چند وقت براش مرور میکنم هم خودم رنج میکشم هم شوهرم، چه جوری اون اتفاق و فراموش کنم.

اطلاعات تکمیلی

سن ۳۵ جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاوره خانواده

با سلام خدمت شما دوست عزیز 
برای از بین بردن بار عاطفی این خاطرات حتما به یک روانشناس مراجعه کنید. 

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha
پرسش ها و پاسخ های مشابه

فراموش نکردن خاطرات تلخ گذشته

پاسخ سلام دوست عزیزخاطرات سخت کودکی در ذهن اثرات تلخی را به جا می گذارد. و من درک می کنم چقدر این شرایط شما را آرزده کرده و باعث شده خودتان را با دیگران مقایسه کنید. احساسات شما را درک می کنم حتما جای شما ...

خاطرات نامزد قبلی

پاسخ حتما نزد مشاور بروید تا تکنیک هایی را آموزش ببینید مشاوراحساس شما را می‌پذیرد، بسیاری از مراجعه کنندگان در حالی به مشاورین مراجعه می‌کنند که مدت‌هاست از همسر قبلی یا نامزد خود جدا شده‌اند اما فراموشی...

خاطرات گذشته و جدایی

پاسخ سلام همراه عزيز ✋🏻 ممنون از اينكه مارا انتخاب كرديد دوست عزيز ميفهمم شرايط سختي داريد ، بخصوص كه شما بعد از جدايي تان حتي فرصت سوگ رابطه را به خودتان نداده ايد و دوباره ازدواج كرديد .بهتر است كه هر چ...

تاثیر خاطرات گذشته در زندگیم

پاسخ سلام همراه عزيز ✋🏻ممنون از اينكه مارا انتخاب كرديدمتوجه ام كه حس خوبی را تجربه نكرده ايد ، درک ميكنم چقدر دردناک است و كاملا با شما همدردی ميكنم .دوست عزيز اگر رابطه ناموفقی داريم ،بايد بينديشيم و ...