2794

فراموش نکردن خاطرات تلخ گذشته

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 224 بازدید

سلام . اینجا اولین جاییه که من دارم این حرفها رو میگم حتی نمیخوام بهشون فکر کنم اما میگم شاید یکم خالی بشم..

از بچگیم خاطره خوب زیاد ندارم طوری که هیچ وقت نمیخوام حتی یه لحظه به عقب برگردم . توی خونمون همش دعوا کتک کاری و تنش بود . که البته مقصر رو پدرم میدونم. خیلی روزهای سختی رو گذروندیم . بیکاری و بی پولی و اعتیاد پدر و آوارگی و خیلی چیزهای دیگه که الان که بهش فکر میکنم میگم چه توانی داشتم که تحمل کردم . من بچه اول بودم و مسلما بیشتر تحت تاثیر این جو آسیب میدیدم.. الان با وجود ۳۰ سال سن وقتی یادم میاد به اون روزها و کتک خوردنهام و کلا روزهای بد مثل یه تصویر واضح و روشن جلوی چشممه و نفسم به شماره میفته و بدنم میلرزه.

هرچی ما بچه ها بزرگتر میشدیم اوضاع بهتر میشد البته هیچ وقت به طور کامل خوب نشد اما خب بالاخره روزهای بهتر هم از راه رسید و یکم زندگیمون عوض شد تا اینکه با شوهرم آشنا شدم بهترین روزهای زندگیم شروع شد میتونم به جرات بگم اون روزها تا الان تازه فهمیدم زندگی چجوریه. البته اشتباه نشه من خانوادمم خیلی دوست دارم . اما خاطرات آزارم‌ میده.

کلا اوضاع مالی خوبی نداشتیم هیچ وقت. شاید یه چند سالی خوب بود که اونم به حدی بود که دستمون به دهنمون میرسید نه بیشتر . تا اینکه من ازدواج کردم و موضوعی که الان آزارم میده و باعث میشه من خاطرات قبلو هم نتونم فراموش کنم وضع اقتصادی خانوادمه . واسه عروسیم جهازم و این جور چیزها اکثرشو شوهرم خرج کرد و الانم که باردارم و سیسمونی بازم میبینه رو دوش شوهرمه . البته شوهرم خیلی مرد خوبیه و اصلا واسش مهم نیست این چیزها وضع مالیش هم عالی نه اما خوبه . اما من همیشه پیشش سرم پایینه . حس میکنم خیلی باید پیشش شرمنده باشم .حس خیلی بدی دارم . مخصوصا که رفتم تو خانواده ای که میبینم واسه دختراشون کم نمیذارند اعصابم بهم میریزه . تا یه موردی پیش میاد تمام گذشته ام میاد جلوی چشمم . باعث میشه از خانواده ام بدم بیاد . دارم عذاب میکشم . حس میکنم همیشه باید پیش شوهرم زبونم کوتاه باشه.

چیکار کنم راحت بشم از این فکرها و بتونم با آرامش زندگی کنم؟


اطلاعات تکمیلی

سن ۲۹ جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام دوست عزیز


خاطرات سخت کودکی در ذهن اثرات تلخی را به جا می گذارد. و من درک می کنم چقدر این شرایط شما را آرزده کرده و باعث شده خودتان را با دیگران مقایسه کنید. احساسات شما را درک می کنم حتما جای شما نیستم اما سعی میکنم با ناراحتی هایتان همدلی کنم. 

بنابراین با خودتان نجنگید اما برای آرامش خودتان باید با گذشته به صلح برسید. 

برای این کار

احساسات خود بنویسید.

اینکه در حال حاضر چه چیزی برایتان مهم است

برای حال خوب افراد ارزشمند کنونی زندگی تان چه کاری انجام میدهید؟ یا چه کارهایی می توانید انجام دهید که تا کنون بهش فکر نکرده اید

در مقابل مقایسه کردن، خودتان را پیش همسرتان سرافکنده دانستن آیا برایتان آرامش به ارمغان می آورد یا نه 

شما توانایی تغییرگذشته را ندارید اما حتما می توانید با تعیین راهکارهای مفید حال پر آرامش و عشقی برای خود و خانوادتان رقم بزنید.

و نکته مهم همسر شما فرد اول زندگی شماست و کاری که برای زندگی تان میکند حتما برای هر دوی شماست و منتی بر شما نیست شما نیز بجای حس سرافکندگی با انجام سهم 100% وظایف ایجاد صمیمیت و تحکیم عشقتان نهال ظریف رابطه تان را به درختی تنومند تبدیل نمایید.


روزهایتان سرشار از آرامش و عشق در کنار همسرتان و مسافر کوچولو 🌹🌹🌹

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha
پرسش ها و پاسخ های مشابه

خاطرات نامزد قبلی

پاسخ حتما نزد مشاور بروید تا تکنیک هایی را آموزش ببینید مشاوراحساس شما را می‌پذیرد، بسیاری از مراجعه کنندگان در حالی به مشاورین مراجعه می‌کنند که مدت‌هاست از همسر قبلی یا نامزد خود جدا شده‌اند اما فراموشی...

خاطرات گذشته و جدایی

پاسخ سلام همراه عزيز ✋🏻 ممنون از اينكه مارا انتخاب كرديد دوست عزيز ميفهمم شرايط سختي داريد ، بخصوص كه شما بعد از جدايي تان حتي فرصت سوگ رابطه را به خودتان نداده ايد و دوباره ازدواج كرديد .بهتر است كه هر چ...

تاثیر خاطرات گذشته در زندگیم

پاسخ سلام همراه عزيز ✋🏻ممنون از اينكه مارا انتخاب كرديدمتوجه ام كه حس خوبی را تجربه نكرده ايد ، درک ميكنم چقدر دردناک است و كاملا با شما همدردی ميكنم .دوست عزيز اگر رابطه ناموفقی داريم ،بايد بينديشيم و ...

فراموش نکردن خاطرات و روابط گذشته

پاسخ دوست عزیز سلامشرایط سختی رو تحمل میکنید درک می کنم. شکست عاطفی اتفاق دردناکی هستش که برای هر کسی ممکنه اتفاق بیفته ولی مسلما آخر دنیا نیست. وقتی این اتفاق میفته فرد مثل اینکه عزیزی رو از دست داده باشه...