حتما شما هم با این ماجرا مواجه شده اید. این که یک لطیفه بهداشتی اما خنده دار را در یک جمع تعریف میکنید، بزرگسالان به قهقهه میافتند اما بچه ها اصلا نمیخندند و مات و مبهوت به خنده بزرگترها نگاه میکنند. چرا؟ آیا موضوع لطیفه را نمیفهمند یا ماجرا چیز دیگری است؟ روان شناس ها حتی این سوال را هم بی جواب نگذاشتهاند. آن ها چند مرحله برای فهمیدن لطیفه ها و شوخ طبعی در بچه ها مشخص کردهاند. سه تا از مرحله ها برای بچههای زیر شش سال است. به بهانه
روز جهانی لطیفه رفتهایم سراغ شوخی هایی که بچههای زیر شش سال آنها را میفهمند و البته خواهیم گفت که به چه شوخیهایی نمیخندند. از حالا با توجه به این مرحله ها بچه ها را بخندانید:
مرحله اول: شوخی های یک و نیم تا دو سالگی (شوخی با وسایل)
یک روان شناس شوخی پژوه به نام مک گی می گوید تا یک و نیم سالگی بچه ها شوخ طبعی را نمیفهمند. نه این که نمیخندند. بله کودکان میخندند اما به شوخ طبعی ما یا خودشان نمیخندند. اما بین یک و نیم تا دو سالگی بچه ها کم کم هم شوخی میکنند هم بعضی از انواع شوخی را میفهمند. در این مرحله کودکان دارند با اشیا ور میروند تا کاربردشان را بدانند. در این آزمون و خطا، آنها گاهی اشتباه های خنده داری میکنند. مثلا از لیوان به جای گوشی تلفن استفاده میکنند. این استفاده تناقض آمیز موجب خنده بزرگسالان میشود. کودک بدون این که بداند کارش اشتباه است، فقط به خاطر خنده دیگران این کار را تکرار میکند. این شروع عمل شوخ طبعانه در کودکان است. البته احتمالا اگر همین کار بچه ها را تکرار کنید یعنی با لیوان الو الو کنید، یا از کتاب به جای بالش استفاده کنید آن ها هم به شوخی شما میخندند. احتمالا وقتی هم از عروسکهای انگشتی به جای آدم های واقعی استفاده میکنید و صدای او را در میآورید بچه های این سن و سال بخندند. البته شاید.
مرحله دوم- از دو تا سه سالگی (شوخی های کلمه ای)
در این مرحله دایره واژگانی یعنی کلماتی که کودک از آن ها استفاده میکند، به طرز شگفت انگیزی دارد وسیع میشود. به خاطر آزمون و خطا بارها پیش میآید که کودک اشتباها کلماتی را به جای هم به کار ببرد. مثلا دست به جای پا، سگ به جای گربه و غیره. این اول باعث خنده دیگران و بعد باعث خنده خود کودک میشود.
مرحله سوم- از سه تا 7 سالگی (شوخی های مفهومی)
در این مرحله کم کم دارد مفاهیم در ذهن کودکان شکل میگیرد. "مفهوم" یعنی مجموعهای از نشانهها که نشانگر یک چیز در ذهن کودک هستند. مثلا این که گربه یک موجود پشمالو با چشم های بادامی براق و صدای "میو" است. حالا هر وقت که بین این نشانه ها تناقضی پیش بیاید مثلا گربه به جای صدای همیشگی (میو) صدای گاو (ما) را در بیاورد، برای کودک خنده دار است. ایدهای که میتواند برای ساختن بازیهای خنده دار برای کودکان بسیار الهام بخش باشد. میتوانید وسط قصه های این سن، پر طاووس را به دم گربه بچسبانید، شیرهای قصه تان، میو میوی کنند و درختان در هوا پرواز کنند تا دلبندتان حسابی از خنده روده بر شود.
شوخی های ممنوع
یک سری از لطیفه ها و شوخی ها برای بچههای زیر شش سال ممنوع هستند. بعضی هایشان به خاطر این که آن ها را نمیفهمند و بعضی به خاطر صیانت جنسی از کودکان.
شوخی های بازی با کلمات
«یک بار یک بچه دستش را دراز کرد و نمکپاش را از آن طرف سفره برداشت. پدرش گفت مگر زبان نداری؟ بچه گفت زبان دارم اما به آن طرف سفره نمیرسد». اگر این لطیفه را نشنیدهاید احتمالا الان لبخند به لب شما آمده است. اما بچه زیر شش سال اصلا به این لطیفه نمیخندند چون متوجه نمیشود در این لطیفه با کلمه زبان بازی شده و به دو معنی به کار رفته است. بسیاری از لطیفه ها از همین بازیهای زبانی شکل گرفتهاند اما بچههای زیر شش سال متوجهش نمیشوند. این لطیفهها را میتوانید بالاتر از هفت سالگی برای بچهها بگویید.
شوخی های پیچیده
شوخی هایی که با شگفتی تمام میشوند برای بچه های زیر شش سال خندهدار نیستند. مثلا این: «میدانی شش فیل چه طور در یک فولکس واگن جا میشوند؟ سه تا جلو و سه تا عقب» برای بچههای بالای یازده سال خنده دار است.
شوخی های جنسی
اگر سه نوع مهم از لطیفهها وجود داشته باشند، یک نوعشان لطیفههای اجتماعی، یک نوعشان لطیفههای زبان بازی و یک نوعشان لطیفه های جنسی هستند. اما این مال دنیای ما بزرگسالان است. بچه ها ممکن است لطیفه های جنسی ما را نفهمند اما به خاطر خنده ما کنجکاویشان زودتر از موعد برانگیخته میشود و اطلاعاتشان را از جاهای اشتباه خواهند گرفت. البته این به معنای تربیت نکردن جنسی بچهها نیست. لطیفه جنسی هرگز راه درستی برای انتقال اطلاعات جنسی به کودکان نیست.
شوخی های قومیتی
گفتن لطیفههای قومیتی جلو بچه ها یعنی آماده کردن آن ها برای داشتن یک ذهنیت نژادپرسانه. گفتن لطیفه های قومیتی یک نوع شوخ طبعی پرخاشگرانه است و شما با گفتنش جلو بچه ها این نوع از پرخاشگری را برایش مجاز میکنید. وقتی متوجه این ماجرا میشوید که او با صورتی کبود به خاطر گفتن یک شوخی قومیتی جلو اعضایی از آن قوم به خانه بر میگردد.