نی نی سایت: با حل کردن مسائل کوچک، جلوی بروز مشکلات بزرگ را بگیرید
میگویند زندگی مشترک همیشه آن طراوت و عشق و صفای ماههای اول را ندارد. عوامل درونی و بیرونی زیادی بر این موضوع اثر میگذارد. از تغییر در ترشح هورمونها گرفته تا مشکلات اقتصادی. اما همین زندگی مشترک از جلا افتاده هم چیزی نیست که رفتارهای اشتباه کوچک و بیتوجهیها بتوانند از ارزشش کم کنند. به جزئیات رفتاری خود توجه کنید و قبل از اینکه گلوله برفی که پرت کردهاید به بهمن تبدیل شود، جلوی آن را بگیرید. اگر این نشانهها را در رابطه خود میبینید، وقت را از دست ندهید و دست به کار شوید، قبل از این که راهتان از همسرتان جدا شودو زندگی مشترکتان، از هم بپاشد.
1. زوجی که فرد شد
زن و شوهرهایی که زندگی مشترکشان در آستانه جدایی است، دیگر در قالب یک زوج دیده نمیشوند، یا دیگر با هم در ارتباط نیستند. خانم دکتر الانی سویج، نویسنده کتاب "اتاق تنفس: ایجاد فضا برای زندگی مشترک"، میگوید: «اگر مدت زمانی است که با یکدیگر وقت نمیگذرانید، اگر یکی از شما یا هر دویتان تمام ساعات روز خود را صرف کار، دوستان یا دنیای مجازی میکنید- و اگر این کارها به شما احساس آزادی و رهایی از بودن در کنار همسرتان را میدهد- اینها علائمی است که نشان میدهد همین حالا هم خود را از زندگی مشترک کنار کشیدهاید».
2. برای داشتنم تلاشی نمیکند
بعضی از زندگیها با مشکلاتی مواجه میشوند که به نظر غیرقابل جبران هستند. مثل خیانت، از دست دادن یکی از اعضای خانواده یا عدم تمکین طولانی مدت، ولی میبینیم که زوجها بعد از مدتی به زندگی مشترک خود برمیگردند. اما خانم آلیسا بومن، نویسنده کتاب "برنامه: خوشبختی تا پایان عمر"، میگوید اگر یکی از زوجین مدام مسالهای را مطرح کند، تقاضای کمک کند و بگوید که زندگی مشترکشان نجات پیدا نخواهد کرد مگر اینکه هر دو نفر با هم تلاش کنند، و طرف مقابل تمایلی به این همراهی نداشته باشد، قطعا زندگی آنها در خطر خواهد بود. یک نفر به تنهایی نمیتواند همه مشکلات را برطرف کند. زندگی مشترک با این روش به هیچ جا نمیرسد و حتی میتوان آن را پایانیافته فرض کرد.
3. حرمتها شکسته شده
یکی از مهمترین جنبههای زندگی مشترک سالم، احترام متقابل است. وقتی این احترام کنار گذاشته شود، وقتی همسری احساس کند که مرتبا به او بیاحترامی میشود، طرد میشود و طرف مقابل احساس او را درک نمیکند یا از صحبت درباره این موضوع خودداری میکند، آن زوج در جای بدی گیر افتادهاند. زندگیهایی که به این نقطه میرسند سمی هستند. دیگر نشانهای از یک انسان متمدن در رفتار آنها وجود ندارد و همه بحثها و صحبتهای بینشان یا دعوا است یا حمله یا دفاع.
4. تیم ما از هم پاشید
شاید واقعی به نظر نیاید، ولی این یک واقعیت است: در یک زندگی مشترک سالم و پرنشاط، دو نفر در هر زمینهای مثل یک تیم رفتار کرده و با هم همکاری میکنند. از بچه دار شدن گرفته تا رتق و فتق امور خانه و حمایت از یکدیگر در شغل و اهداف و آرزوهای شخصی. به گفته خانم سویج:« اگر مسیرتان را از هم جدا کردید، یا اگر برای مسائل و اتفاقات روزانه از یکدیگر کمک نگیرید، باید بدانید که یک مشکل جدی در انتظار شماست.»
5. یاد یار قدیمی
در زندگی مشترک خیانت مانع بسیار بزرگی به حساب میآید که گاهی حتی عبور از آن غیر ممکن میشود. اما برای جبران، کنار گذاشتن خیانت به تنهایی کافی نیست. برای اینکه بتوان زندگی را به طور کامل از این ماجرا دور کرد، شخصی که خیانت کرده باید تمام روابط خود را با آن معشوق یا معشوقه قدیمی از بین ببرد. مهم نیست که چقدر برای اثبات پاک و ساده بودن این رابطه و دوستی اصرار داشته باشد. هرگز بوهای خوبی از این نوع روابط به مشام نمیرسد.
6. نیازهای من یا خواستههای تو؟
بخش عمده زندگی مشترک صرف برآورده کردن نیازهای همسر و همزمان درخواست توجه به نیازهای خود میشود. این یک رقص دونفره زیبا در تمام طول زندگی است، یک بده بستان که به رابطه و ارتباط پایدار نیاز دارد. اما اگر همسرتان نخواهد به حرفهای شما گوش بدهد و نیازهایتان را نادیده بگیرد (نیازهایی مثل وقت، مهربانی و عاطفه، رابطه جنسی یا تماس فیزیکی، کمک در کارهای عادی منزل یا بچه داری) یا نیازهای خود را با شما درمیان نگذارد، زندگیتان در وضعیت خوبی به سر نمیبرد.
7. یک سر و هزار سودا
خانم بومن میگوید:« بعضی از آقایان (این مورد اکثرا درباره آقایان رخ میدهد) هنگام ازدواج دوستیهای قدیمی خود را ترک نمیکنند. این افراد نمیتوانند تک همسر باشند. حتی اگر اینطور به نظر برسد که واقعا دنبال تشکیل زندگی هستند.» اتفاق بد این است که آنها طوری رفتار میکنند که تقصیر غیرقابل اعتماد بودن و زنبارگی خودشان به گردن شما بیافتد و معمولا هم از عباراتی مثل «خیلی حسود هستی» یا «میخواهی من را کنترل کنی» استفاده میکنند! یک خیانت عاطفی یا یک رابطه پنهانی معمولا قابل جبران است. همیشه بعد از این اتفاقات «پشیمانی، معذرت خواهی، قول به تمام کردن رابطه و پیش مشاور رفتن» وجود دارد. اما درمورد مردهایی با عشقهای سریالی، این قولها کاری از پیش نمیبرد. مشکلی وجود دارد که شما به تنهایی نمیتوانید آن را حل کنید و احتمال دارد زنگ پایان زندگی مشترکتان به صدا در بیاید
میگویند زندگی مشترک همیشه آن طراوت و عشق و صفای ماههای اول را ندارد. عوامل درونی و بیرونی زیادی بر این موضوع اثر میگذارد. از تغییر در ترشح هورمونها گرفته تا مشکلات اقتصادی. اما همین زندگی مشترک از جلا افتاده هم چیزی نیست که رفتارهای اشتباه کوچک و بیتوجهیها بتوانند از ارزشش کم کنند. به جزئیات رفتاری خود توجه کنید و قبل از اینکه گلوله برفی که پرت کردهاید به بهمن تبدیل شود، جلوی آن را بگیرید. اگر این نشانهها را در رابطه خود میبینید، وقت را از دست ندهید و دست به کار شوید، قبل از این که راهتان از همسرتان جدا شودو زندگی مشترکتان، از هم بپاشد.
1. زوجی که فرد شد
زن و شوهرهایی که زندگی مشترکشان در آستانه جدایی است، دیگر در قالب یک زوج دیده نمیشوند، یا دیگر با هم در ارتباط نیستند. خانم دکتر الانی سویج، نویسنده کتاب "اتاق تنفس: ایجاد فضا برای زندگی مشترک"، میگوید: «اگر مدت زمانی است که با یکدیگر وقت نمیگذرانید، اگر یکی از شما یا هر دویتان تمام ساعات روز خود را صرف کار، دوستان یا دنیای مجازی میکنید- و اگر این کارها به شما احساس آزادی و رهایی از بودن در کنار همسرتان را میدهد- اینها علائمی است که نشان میدهد همین حالا هم خود را از زندگی مشترک کنار کشیدهاید».
2. برای داشتنم تلاشی نمیکند
بعضی از زندگیها با مشکلاتی مواجه میشوند که به نظر غیرقابل جبران هستند. مثل خیانت، از دست دادن یکی از اعضای خانواده یا عدم تمکین طولانی مدت، ولی میبینیم که زوجها بعد از مدتی به زندگی مشترک خود برمیگردند. اما خانم آلیسا بومن، نویسنده کتاب "برنامه: خوشبختی تا پایان عمر"، میگوید اگر یکی از زوجین مدام مسالهای را مطرح کند، تقاضای کمک کند و بگوید که زندگی مشترکشان نجات پیدا نخواهد کرد مگر اینکه هر دو نفر با هم تلاش کنند، و طرف مقابل تمایلی به این همراهی نداشته باشد، قطعا زندگی آنها در خطر خواهد بود. یک نفر به تنهایی نمیتواند همه مشکلات را برطرف کند. زندگی مشترک با این روش به هیچ جا نمیرسد و حتی میتوان آن را پایانیافته فرض کرد.
3. حرمتها شکسته شده
یکی از مهمترین جنبههای زندگی مشترک سالم، احترام متقابل است. وقتی این احترام کنار گذاشته شود، وقتی همسری احساس کند که مرتبا به او بیاحترامی میشود، طرد میشود و طرف مقابل احساس او را درک نمیکند یا از صحبت درباره این موضوع خودداری میکند، آن زوج در جای بدی گیر افتادهاند. زندگیهایی که به این نقطه میرسند سمی هستند. دیگر نشانهای از یک انسان متمدن در رفتار آنها وجود ندارد و همه بحثها و صحبتهای بینشان یا دعوا است یا حمله یا دفاع.
4. تیم ما از هم پاشید
شاید واقعی به نظر نیاید، ولی این یک واقعیت است: در یک زندگی مشترک سالم و پرنشاط، دو نفر در هر زمینهای مثل یک تیم رفتار کرده و با هم همکاری میکنند. از بچه دار شدن گرفته تا رتق و فتق امور خانه و حمایت از یکدیگر در شغل و اهداف و آرزوهای شخصی. به گفته خانم سویج:« اگر مسیرتان را از هم جدا کردید، یا اگر برای مسائل و اتفاقات روزانه از یکدیگر کمک نگیرید، باید بدانید که یک مشکل جدی در انتظار شماست.»
5. یاد یار قدیمی
در زندگی مشترک خیانت مانع بسیار بزرگی به حساب میآید که گاهی حتی عبور از آن غیر ممکن میشود. اما برای جبران، کنار گذاشتن خیانت به تنهایی کافی نیست. برای اینکه بتوان زندگی را به طور کامل از این ماجرا دور کرد، شخصی که خیانت کرده باید تمام روابط خود را با آن معشوق یا معشوقه قدیمی از بین ببرد. مهم نیست که چقدر برای اثبات پاک و ساده بودن این رابطه و دوستی اصرار داشته باشد. هرگز بوهای خوبی از این نوع روابط به مشام نمیرسد.
6. نیازهای من یا خواستههای تو؟
بخش عمده زندگی مشترک صرف برآورده کردن نیازهای همسر و همزمان درخواست توجه به نیازهای خود میشود. این یک رقص دونفره زیبا در تمام طول زندگی است، یک بده بستان که به رابطه و ارتباط پایدار نیاز دارد. اما اگر همسرتان نخواهد به حرفهای شما گوش بدهد و نیازهایتان را نادیده بگیرد (نیازهایی مثل وقت، مهربانی و عاطفه، رابطه جنسی یا تماس فیزیکی، کمک در کارهای عادی منزل یا بچه داری) یا نیازهای خود را با شما درمیان نگذارد، زندگیتان در وضعیت خوبی به سر نمیبرد.
7. یک سر و هزار سودا
خانم بومن میگوید:« بعضی از آقایان (این مورد اکثرا درباره آقایان رخ میدهد) هنگام ازدواج دوستیهای قدیمی خود را ترک نمیکنند. این افراد نمیتوانند تک همسر باشند. حتی اگر اینطور به نظر برسد که واقعا دنبال تشکیل زندگی هستند.» اتفاق بد این است که آنها طوری رفتار میکنند که تقصیر غیرقابل اعتماد بودن و زنبارگی خودشان به گردن شما بیافتد و معمولا هم از عباراتی مثل «خیلی حسود هستی» یا «میخواهی من را کنترل کنی» استفاده میکنند! یک خیانت عاطفی یا یک رابطه پنهانی معمولا قابل جبران است. همیشه بعد از این اتفاقات «پشیمانی، معذرت خواهی، قول به تمام کردن رابطه و پیش مشاور رفتن» وجود دارد. اما درمورد مردهایی با عشقهای سریالی، این قولها کاری از پیش نمیبرد. مشکلی وجود دارد که شما به تنهایی نمیتوانید آن را حل کنید و احتمال دارد زنگ پایان زندگی مشترکتان به صدا در بیاید
به موارد خوبی اشاره شد
ما تو خونمون معتقدیم زن و شوهر در برداشتن بار عاطفی باید به یک میزان سهیم باشند اما در برداشتن ِ بار زندگی هر کس به میزان ِ توان ِ خود
و یکی از مواردی که اگرچه باعث جدایی نمی شود ولیکن در طلاق عاطفی موثر است و پیش درآمدی برای دوری, اینست که یکی از دو نفر چه در ظاهر و یا در خفا عملکرد طرف مقابلش را برای خانواده ش مدام بازگو و با تصور یافتن راهکار مناسب به کرات زمینه دخالت دیگران را فراهم می کند و این متاسفانه در بعضی خانمها بیشتر دیده میشه.
تا وقتی من خود, همسرم را نزدیکترین فرد به خودم ندونم و چون بیگانه ای سلاحهای رفتاری خود و خانواده و دوستانم رو یدک می کشم چطور انتظار دارم این رابطه به عشق منجر بشه
امید که همسر را واقعا هم سر و هم آغوش و همراه دایمی خود بدانیم
سلام شش موردش درست مثل زندگیه منه به جز مورد آخری یعنی من خودم میدونم که خیلی وقته تو خونه جدا شدیم ولی چاره چیه همسرم هیچ تمایلی به درست شدنه رابطمون نداره میگه تو احساساتی برخورد میکنی ،تو حساسی،،الکی گیر میدی ،همه اینطوری هستن میگم وقتی که زن وشوهر ازهم طلاق میگیرن میرن پیش مشاور خانواده و مشکل اکثریتشون حل میشه بیا قبل از اینکه کارمون به جدایی بکشه بریم پیش یه مشاور خانواده ولی قبول نمیکنه من به خاطر دخترم فقط تو این زندگی موندم دخترم ۱۲سالش هست وبا اینکه میدونم زندگیمون به ایان رسیده ولی مادرم نمیتونم دخترم رو نادیده بگیرم