فایری جون من فیلم سرزمینی برای پیرمردان نیست رو دیدم البته دوسالی میشه فکر کنم اگه ذهنم یاری کنه خیلی از اسکار هم جایزه برد .
ماری جون من از خانومی که در دانشگاه تهران از اساتید طراحی پارچه و لباس بودن شنیده بودم که اساسا " شلوار" اختراع ماد ها بوده و قبل از اونها کسی از چنین لباسی در دنیا استفاده نمی کرده...... امیدوارم این علامت سوالها همیشه وجود داشته باشن وای به روزی که بچه ها این علامت سوال ها رو هم از دست بدن.........
جودی جون "روزی که زن شدم "چه اسم آشناییه.... اما یادم نمی داد دیدمش یا نه . گفتین یه سه گانه بود؟؟
ماریلا جون معمولا چیزایی که سندیت داشته باشه زیاد دوام نمی اره برعکس اونها که جعلی هستن هم دوومشون بیشترهست هم هر روز یه شاخ و برگ جدید بهشون اضافه می شه اصولا راحت ترنو به نو می شن !!( ما بس که انسان های پیشرویی هستیم تاریخمون رو هم می تونیم همیشه آپ تو دیت کنیم...)
فری جون من یه لحظه احساس کردم این واحد های درسی واقعین!! البته بعید نیست بعضی هاشون به زودی به حقیقت بپیوندن.
در ضمن من پیشنهاد می کنم فیلم reader رو ترجیحا روزی تماشا کنین که پر انرژی و قوی هستین به نظر من این فیلم از اون دسته فیلم هاست که اگه تو یه روز غمناک ببینین غمتون صد برابر می شه ..... من که تا 2 روز پکر بودم ... ما زنها همیشه.......... ( دیگه داستان رو تعریف نمی کنم اما هر وقت همه دیدین بیاین راجع بهش حرف بزنیم........ راجع به زنی که مثل همه زنها غروری داره به وسعت یک زندگی.......... غروری که به خاطر حفظش همه کاری می کنه....... و یک مرد..........)
کاملیا جون من هم این کتاب رو خیلی دوست دارم .. انقدر که عوض یک نسخه دو تا نسخه ازش داشتم ..... هر دو رو هم مثل خیلی چیزهای دیگه تو ایران گذاشتم ......... من عاشق عشق بازی های این کتابم ......... هر وقت باز هم خواستی از اون کتاب چیزی بذاری می تونی رو من به عنوان خواننده تضمینی پر و پا قرصی حساب کنی که دلتنگ اون نوشته هاست و ممنون شما :)
جودی جون "روزی که زن شدم "چه اسم آشناییه.... اما یادم نمی داد دیدمش یا نه . گفتین یه سه گانه بود؟؟
ماریلا جون معمولا چیزایی که سندیت داشته باشه زیاد دوام نمی اره برعکس اونها که جعلی هستن هم دوومشون بیشترهست هم هر روز یه شاخ و برگ جدید بهشون اضافه می شه اصولا راحت ترنو به نو می شن !!( ما بس که انسان های پیشرویی هستیم تاریخمون رو هم می تونیم همیشه آپ تو دیت کنیم...)
فری جون من یه لحظه احساس کردم این واحد های درسی واقعین!! البته بعید نیست بعضی هاشون به زودی به حقیقت بپیوندن.
در ضمن من پیشنهاد می کنم فیلم reader رو ترجیحا روزی تماشا کنین که پر انرژی و قوی هستین به نظر من این فیلم از اون دسته فیلم هاست که اگه تو یه روز غمناک ببینین غمتون صد برابر می شه ..... من که تا 2 روز پکر بودم ... ما زنها همیشه.......... ( دیگه داستان رو تعریف نمی کنم اما هر وقت همه دیدین بیاین راجع بهش حرف بزنیم........ راجع به زنی که مثل همه زنها غروری داره به وسعت یک زندگی.......... غروری که به خاطر حفظش همه کاری می کنه....... و یک مرد..........)
کاملیا جون من هم این کتاب رو خیلی دوست دارم .. انقدر که عوض یک نسخه دو تا نسخه ازش داشتم ..... هر دو رو هم مثل خیلی چیزهای دیگه تو ایران گذاشتم ......... من عاشق عشق بازی های این کتابم ......... هر وقت باز هم خواستی از اون کتاب چیزی بذاری می تونی رو من به عنوان خواننده تضمینی پر و پا قرصی حساب کنی که دلتنگ اون نوشته هاست و ممنون شما :)
سلام . میشه گفت خواننده ی خاموش این تاپیک هستم .
نمی دونم چرا از این نوشته راجع به حجاب خوشم نیومد . انگار بهم توهین شد !
نمی دونم چرا از این نوشته راجع به حجاب خوشم نیومد . انگار بهم توهین شد !
چرا از این نوشته به شما توهین شد مونایی جان؟
سلام
فیلمهای REVOLUTIONARY ROAD و reader رو دیدم.
از ریدر بیشتر خوشم اومد.یه چیزی هم در موردش تو وبلاگم نوشتم با عنوان " زندان یا کتاب؟ " تو آرشیو اسفند 87.
اگه دوست داشتین بخونیدش.
فیلمهای REVOLUTIONARY ROAD و reader رو دیدم.
از ریدر بیشتر خوشم اومد.یه چیزی هم در موردش تو وبلاگم نوشتم با عنوان " زندان یا کتاب؟ " تو آرشیو اسفند 87.
اگه دوست داشتین بخونیدش.
مونایی جون اگر ماها سعی کنیم از همینجا تمرین کنیم که تاب تحمل عقاید مخالفمون رو داشته باشیم ، این احساسمون کمتر میشه.
شما با خوندن یک نوشته احساس میکنی که بهت توهین شد در صورتیکه خانمهایی که به حجاب اعتقاد ندارن رو با زور و وحشیگری به ماشینهای گشت ارشاد وارد میکنن.
شما اگر در دوران رضا شاه بودی و با زور و وحشیگری و مشت و لگد سوار ماشینت میکردن .چرا؟ چون چادر داری،چکار میکردی؟
نه اون درسته و نه این.
بلکه همین کار این تاپیک درسته.اینکه هر کسی بیاد اعتقادشو بگه.
شما هم میتونی بیای بگی که چرا به حجاب اعتقاد داری.دقیقا مثل فری جون.
این یک تبادل نظره و هر کسی عقیده اش رو میگه.
توهین در صورتیه که با فحش و ناسزا و لگد شما رو بندازنت تو ماشین.
شما با خوندن یک نوشته احساس میکنی که بهت توهین شد در صورتیکه خانمهایی که به حجاب اعتقاد ندارن رو با زور و وحشیگری به ماشینهای گشت ارشاد وارد میکنن.
شما اگر در دوران رضا شاه بودی و با زور و وحشیگری و مشت و لگد سوار ماشینت میکردن .چرا؟ چون چادر داری،چکار میکردی؟
نه اون درسته و نه این.
بلکه همین کار این تاپیک درسته.اینکه هر کسی بیاد اعتقادشو بگه.
شما هم میتونی بیای بگی که چرا به حجاب اعتقاد داری.دقیقا مثل فری جون.
این یک تبادل نظره و هر کسی عقیده اش رو میگه.
توهین در صورتیه که با فحش و ناسزا و لگد شما رو بندازنت تو ماشین.
پاپاگینا جون من تاب تحمل عقاید مخالف با نظرم رو دارم . یعنی همیشه سعی کردم که داشته باشم .
و دیگه اینکه اصلا" منظورم از توهین ، این چیزا نبود ( فحش و ... ) . فقط و فقط احساسم و گفتم . همین !
و دیگه اینکه اصلا" منظورم از توهین ، این چیزا نبود ( فحش و ... ) . فقط و فقط احساسم و گفتم . همین !
فری جون به نظر من اونطور که عشق در اسطوره ها و ادبیات ما پررنگه در مذهب نیست.
داستان یوسف و زلیخا هم برای خود من به اندازه ی داستانها و اشعار عشقی ادبیات خودمون جذابیت نداره.
البته گویا این داستان قبل از قرآن هم وجود داشته و نمیشه مختص به قرآن دونستش.
اما منظور اصلی من اشاره به این داستان نبود بلکه روابط مالی و جنسی تاکید شده در دستورات دینی بود که وجود عشق در روابط زن و مرد رو تحت الشعاع خودش قرار داده و کمرنگش کرده.
در مورد نوع پوشش کودکان در کشورهای غربی که گفتی بیشتر رعایت میکنن باهات موافقم.اما دلیل رعایت نکردن مردم اینجا همون محدودیت بیش از حد در بزرگسالیه.انگار که پدر مادرها چون می دونن که این طفل معصومشون قراره از 6 سالگی که وارد مدرسه شد مستور و پوشیده بشه بنابراین قبلش میخوان حداکثر استفاده از آزادی بچه در پوشش رو ببرن و لباسهای بچه ها در ایران بازتر از بچه های اروپایی میشه و این اصلا خوب نیست.اما نتیجه ی مستقیم محدودیته.
مثل همون زیاد شدن فساد بخاطر محدودیت بیش از حد.
داستان یوسف و زلیخا هم برای خود من به اندازه ی داستانها و اشعار عشقی ادبیات خودمون جذابیت نداره.
البته گویا این داستان قبل از قرآن هم وجود داشته و نمیشه مختص به قرآن دونستش.
اما منظور اصلی من اشاره به این داستان نبود بلکه روابط مالی و جنسی تاکید شده در دستورات دینی بود که وجود عشق در روابط زن و مرد رو تحت الشعاع خودش قرار داده و کمرنگش کرده.
در مورد نوع پوشش کودکان در کشورهای غربی که گفتی بیشتر رعایت میکنن باهات موافقم.اما دلیل رعایت نکردن مردم اینجا همون محدودیت بیش از حد در بزرگسالیه.انگار که پدر مادرها چون می دونن که این طفل معصومشون قراره از 6 سالگی که وارد مدرسه شد مستور و پوشیده بشه بنابراین قبلش میخوان حداکثر استفاده از آزادی بچه در پوشش رو ببرن و لباسهای بچه ها در ایران بازتر از بچه های اروپایی میشه و این اصلا خوب نیست.اما نتیجه ی مستقیم محدودیته.
مثل همون زیاد شدن فساد بخاطر محدودیت بیش از حد.
مونایی جون فکر میکنم الان درک کردم چی داری میگی.
فری جون گفتی : "در جامعه امروزی ازدواج مجدد با وجود یک همسر خیانت است کسی که بخواد خیانت کنه بهش حق بدن و ندن میره کار خودشو میکنه ، مذهب یک چارچوب قانونی است اما خیانت یک مسئله اخلاقی است و رابطه مستقیم با شخصیت یک آدم داره . "
دقیقا منظور من هم همینه که اخلاق گاهی سختگیر تر از مذهب میشه.
ازدواج مجدد از نظر مذهب خیانت نیست اما از نظر اخلاقی خیانته.
تقیه در مذهب شیعه یعنی اینکه بنا به مصلحت جامعه میشه دروغ گفت و یا حقیقت رو مخفی کرد.مثل همین کاری که خیلی از سردمداران خودمون دیدیم.اما از نظر اخلاقی دروغ همیشه بده.
من اخلاق سختگیر تر رو میپسندم.
اخلاق چون سختگیرتره ازش سوء استفاده نمیشه.
از نظر آماری هم آدمهای اخلاقی دور و برم آدمهایی هستند که بسیار بسیار کمتر از آدمهای مذهبی دور و برم اشتباه داشتن.
دقیقا منظور من هم همینه که اخلاق گاهی سختگیر تر از مذهب میشه.
ازدواج مجدد از نظر مذهب خیانت نیست اما از نظر اخلاقی خیانته.
تقیه در مذهب شیعه یعنی اینکه بنا به مصلحت جامعه میشه دروغ گفت و یا حقیقت رو مخفی کرد.مثل همین کاری که خیلی از سردمداران خودمون دیدیم.اما از نظر اخلاقی دروغ همیشه بده.
من اخلاق سختگیر تر رو میپسندم.
اخلاق چون سختگیرتره ازش سوء استفاده نمیشه.
از نظر آماری هم آدمهای اخلاقی دور و برم آدمهایی هستند که بسیار بسیار کمتر از آدمهای مذهبی دور و برم اشتباه داشتن.
فری جون این دروس واحدهای جدید علوم انسانی خیلی جالب بود.
طنزهای این روزها دردناکه.آدم هم خنده اش میگیره و هم گریه.
طنزهای این روزها دردناکه.آدم هم خنده اش میگیره و هم گریه.
مامان آریا جون دیدگاه شهلا عبقری رو قبلا هم از زبان تحلیلگران سیاسی خونده بودم.فکر میکنم تحلیل بجایی باشه.
سرکوب زنان از جمله کارهائیه که در حکومت های دیکتاتوری رواج داره.
سرکوب زنان از جمله کارهائیه که در حکومت های دیکتاتوری رواج داره.
حجاب = نگاه جنسی به زن
حجاب، پوشش ، سکسوالیته و بدن زن "مساله" است؛ حتا فراتر از آن، اولویت اول مباحث حقوقی زنان امروز است. برای من و بسیاری دیگر از فعالان حقوق زنان، که هرروز اخبار زنان در ایران و دیگر کشورهای جهان را پیگیری می کنیم؛ و حجاب و اثرات آن بر زندگی زنان را از ابعاد و جهات مختلف می بینیم و بین بسیاری از آسیبها و بحرانهای اجتماعی، و نگاه و ایدئولوژی نهفته در "حجاب" ارتباط برقرار می کنیم این اولویت واضح و آشکار است.
از سوی دیگر می دانیم اکثریت زنان ایران، حجاب اجباری را نمی پذیرند و به آن معترضند(آماری که خود مسئولان جمهوری اسلامی اعلام کرده اند. یکی از مسئولان اصلی طرح امنیت اجتماعی گفته بود پیش از آغاز این طرح در آستانه بی حجابی کامل بودیم). اما این زنان با وجود این نارضایتی، آگاهی اساسی درباره اثرات عمیق و شدیدی که حجاب، مستقیم و غیر مستقیم، بر زندگی آنها گذاشته است ندارند.
حجاب آنچنان برای مردم و حتا روشنفکران به پدیده ای عادی و قابل اغماض تبدیل شده است و چنان "جلوی چشم" و "روزمره" شده است که چشم همه به روی آن بسته شده است و حتا گاهی که صحبت از آن می شود انگار موضوعی "پیش پاافتاده" و دون بحثهای روشنفکری است. بارها شده که وقتی از حجاب حرف می زنم طرف مقابل می گوید:" الان که دیگر حجاب یک نوار باریک روی سر است و حجابی که دختران ما دارند فرقی با بی حجابی ندارد" و در واقع تمام جوانب و اثرات حجاب را فقط در ظاهر دختران در خیابانها خلاصه می کند و سیاستهای چند هزار صفحه ای که هر ساله، پنهان و آشکار، طرح ریزی می شود تا از "حجاب" به عنوان ابزاری ایده آل برای تحقق مقاصد بنیادگرایانه استفاده کند را نمی بیند. تاثیر سیاست حجاب اجباری را بر حذف راحت و بی دردسر(یا همان تسویه) نیمی از مخالفان بالقوه در جنس مونث را نمی بیند (اخراج هزاران زن تحصیلکرده و روشنفکر در اول انقلاب و سپس رد صلاحیت یا عدم استخدام زنان غیر چادری و غیر محجبه؛ از ادارات و مشاغل دولتی گرفته تا نمایندگی مجلس و ... )،تاثیر حجاب اجباری بر آرایش غیر متعارف زنان را نمی بیند ، تاثیر نگاه پشت "فلسفه حجاب" را نمی بیند که منجر به ابژه جنسی دیدن زن می شود، و وقتی زن "ابژه جنسی" دیده شد، و بدن و موی او "تحریک کننده" دانسته شد، دیگر خیلی چیزها به راحتی توجیه می شوند: غیرت و ناموس و در نتیجه قتلهای ناموسی (که هرسال به جای انکه شاهد کاهش آن باشیم شاهد افزایش و شدت وحشیگری و خشونت در اعمال آن هستیم)،لزوم تمکین جنسی زن از شوهر، لزوم داشتن اجازه همسر برای اشتغال و تحصیل و خروج از کشور.
وقتی حجاب را "عمیقن" درک نکنی متوجه تاثیر آن بر افزایش آزار خیابانی نخواهی شد، متوجه استفاده ای که از فلسفه حجاب برای تفکیک جنسیتی می شود نخواهی شد.
وقتی ندانی که "فلسفه حجاب" چگونه تاثیرات غیرمستقیم روی زندگی تک تک زنان و مردان دارد متوجه نمی شوی که "فلسفه حجاب" و در واقع "نگاه جنسی به زن" موجب افزایش فحشا و روسپیگری به دلیل "انتساب" صفت "جنسی" و وسیله ارضای شهوت به زن می شود، نخواهی دانست که "حجاب" موجب افزایش مردان متجاوز می شود، چرا که "فلسفه حجاب" ، صفت "درنده و شکارچی" را به مرد منتسب می کند. اگر ندانی "حجاب"چگونه سالهای سال ذهن مردمان را فاسد کرده و پوسانده، تعجب خواهی کرد که چرا پسران تحصیلکرده ما خواهان ازدواج با دختران "باکره" هستند، تعجب خواهی کرد که چرا دختران ما در رابطه جنسی تا این اندازه ناآگاه و منفعلند. اگر ارتباط و پیوند دیرینه حجاب با کنترل تمام شئون زندگی زن را درک نکنی نخواهی دانست که چرا حکومت جمهوری اسلامی سی سال است تمام واجبات و مستحبات مختلف و اصول و فروع دین را رها کرده و هم و غم خود را روی حجاب اسلامی و عفاف گذاشته است.
اگر حجاب را تنها "پارچه ای روی سر" بدانی ، هرگز نگران شاخصهای فیزیکی و آمارهای وحشتناک بیماریهای ناشی از کم تحرکی و عوارض سالخوردگی که سالها زودتر از میانگین جهانی به سراغ زنان ما می آیند نخواهی شد. هرگز به منظره رقت بار دویدن دختر 15 ساله ای به دنبال اتوبوس توجه نخواهی کرد که چیزی از یک معلول جسمی کم ندارد.
...اما چه باید کرد؟ چه می توان کرد؟ مسلمن نمی توان از مردم عادی انتظار داشت که مساله حجاب را تحلیل جامعه شناسانه کنند. شناخت عمیق و جامعه شناسانه این پدیده اجتماعی مثل هر پدیده اجتماعی دیگر، وظیفه کارشناسان علوم اجتماعی، دانش آموخته های جامعه شناسی جنسیت و مطالعات جنسیتی است. فرضن ممکن است آلودگی هوا تاثیرات بسیار مخربی بر سلامت ساکنان یک شهر داشته باشد و حتا جان آنها را به خطر انداخته باشد ولی آنها حتا از موضوع مطلع نباشند، یا مطلع باشند ولی ندانند که چه کاری از دست آنها ساخته است، اگر هزاران نفر در اثر این آلودگی صدمه ببینند و جان خود را از دست بدهند تقصیری متوجه آنها نیست گرچه قربانیان اصلی هستند. این وظیفه یک فعال محیط زیست، یک پزشک یا یک مهندس شیمی است که مردم را آگاه و سپس بسیج کند تا مثلن در مقابل زیاده روی ها و طمع صاحب کارخانه سیمان سازی بایستند و او را مجبور به تخریب کارخانه و انتقال آن به خارج از شهر کنند. این را در جواب کسانی نوشتم که می گویند "رفع حجاب" خواسته شما زنان روشنفکر و فمینیست است و خواست زنان عادی نیست.
وظیفه من و فعالان حقوق زنان این خواهد بود تا با زبانی ساده، این آگاهی را به زنان و مردان بدهیم و راه رهایی از این وضعیت را نیز به آنها نشان دهیم. وظیفه من است که در مقابل پسری که می گوید :"شما از احساسات جنسی مردان اگاهی ندارید و نمی فهمید که بی حجابی زنان چه تاثیری روی مردان می گذارد" چند کتاب روانشناسی، فیزیولوژی، سکسولوژی، جامعه شناسی روابط جنسی و ... جلویش بگذارم، برایش بگویم طبق همه تحقیقات و آزمایشهای علمی که در تمام جهان معتبر و پذیرفته شده است، میل جنسی زنان و مردان تفاوتی با هم ندارد؛ بعد برایش توضیح بدهم که طبق هیچ آمار و تحقیقاتی ارتباط معناداری بین افزایش پوشش زنان یک جامعه و پیشرفت کاری و تحصیلی مردان آن جامعه کشف نشده است. اگر قانع نشد آمار اختلالات جنسی و روانی شهروندان ایران را با کشوری که روابط زن و مرد آزاد است مقایسه کنم و بگویم اتفاقن همان حجاب است که نگاه تو به زن را، به نگاه "گرسنه" به "شیرینی داخل ویترین " بدل کرده است. وظیفه من است که سه سال درباره ورزش زنان و "سیاستهای حکومت جمهوری اسلامی ایران در ورزش زنان" تحقیق کنم و نتایج آن را منتشر کنم تا از زبان خود مسئولان این حکومت بشنوید که چه نوع اعتقاداتی نسبت به حجاب، سرنوشت هزاران زن مشتاق و مستعد برای ایستادن بر سکوهای قهرمانی جهان را رقم زده است و سرنوشت من و شما و همه زنان این کشور را.
وبلاگ : تا رفع حجاب اجباری
حجاب، پوشش ، سکسوالیته و بدن زن "مساله" است؛ حتا فراتر از آن، اولویت اول مباحث حقوقی زنان امروز است. برای من و بسیاری دیگر از فعالان حقوق زنان، که هرروز اخبار زنان در ایران و دیگر کشورهای جهان را پیگیری می کنیم؛ و حجاب و اثرات آن بر زندگی زنان را از ابعاد و جهات مختلف می بینیم و بین بسیاری از آسیبها و بحرانهای اجتماعی، و نگاه و ایدئولوژی نهفته در "حجاب" ارتباط برقرار می کنیم این اولویت واضح و آشکار است.
از سوی دیگر می دانیم اکثریت زنان ایران، حجاب اجباری را نمی پذیرند و به آن معترضند(آماری که خود مسئولان جمهوری اسلامی اعلام کرده اند. یکی از مسئولان اصلی طرح امنیت اجتماعی گفته بود پیش از آغاز این طرح در آستانه بی حجابی کامل بودیم). اما این زنان با وجود این نارضایتی، آگاهی اساسی درباره اثرات عمیق و شدیدی که حجاب، مستقیم و غیر مستقیم، بر زندگی آنها گذاشته است ندارند.
حجاب آنچنان برای مردم و حتا روشنفکران به پدیده ای عادی و قابل اغماض تبدیل شده است و چنان "جلوی چشم" و "روزمره" شده است که چشم همه به روی آن بسته شده است و حتا گاهی که صحبت از آن می شود انگار موضوعی "پیش پاافتاده" و دون بحثهای روشنفکری است. بارها شده که وقتی از حجاب حرف می زنم طرف مقابل می گوید:" الان که دیگر حجاب یک نوار باریک روی سر است و حجابی که دختران ما دارند فرقی با بی حجابی ندارد" و در واقع تمام جوانب و اثرات حجاب را فقط در ظاهر دختران در خیابانها خلاصه می کند و سیاستهای چند هزار صفحه ای که هر ساله، پنهان و آشکار، طرح ریزی می شود تا از "حجاب" به عنوان ابزاری ایده آل برای تحقق مقاصد بنیادگرایانه استفاده کند را نمی بیند. تاثیر سیاست حجاب اجباری را بر حذف راحت و بی دردسر(یا همان تسویه) نیمی از مخالفان بالقوه در جنس مونث را نمی بیند (اخراج هزاران زن تحصیلکرده و روشنفکر در اول انقلاب و سپس رد صلاحیت یا عدم استخدام زنان غیر چادری و غیر محجبه؛ از ادارات و مشاغل دولتی گرفته تا نمایندگی مجلس و ... )،تاثیر حجاب اجباری بر آرایش غیر متعارف زنان را نمی بیند ، تاثیر نگاه پشت "فلسفه حجاب" را نمی بیند که منجر به ابژه جنسی دیدن زن می شود، و وقتی زن "ابژه جنسی" دیده شد، و بدن و موی او "تحریک کننده" دانسته شد، دیگر خیلی چیزها به راحتی توجیه می شوند: غیرت و ناموس و در نتیجه قتلهای ناموسی (که هرسال به جای انکه شاهد کاهش آن باشیم شاهد افزایش و شدت وحشیگری و خشونت در اعمال آن هستیم)،لزوم تمکین جنسی زن از شوهر، لزوم داشتن اجازه همسر برای اشتغال و تحصیل و خروج از کشور.
وقتی حجاب را "عمیقن" درک نکنی متوجه تاثیر آن بر افزایش آزار خیابانی نخواهی شد، متوجه استفاده ای که از فلسفه حجاب برای تفکیک جنسیتی می شود نخواهی شد.
وقتی ندانی که "فلسفه حجاب" چگونه تاثیرات غیرمستقیم روی زندگی تک تک زنان و مردان دارد متوجه نمی شوی که "فلسفه حجاب" و در واقع "نگاه جنسی به زن" موجب افزایش فحشا و روسپیگری به دلیل "انتساب" صفت "جنسی" و وسیله ارضای شهوت به زن می شود، نخواهی دانست که "حجاب" موجب افزایش مردان متجاوز می شود، چرا که "فلسفه حجاب" ، صفت "درنده و شکارچی" را به مرد منتسب می کند. اگر ندانی "حجاب"چگونه سالهای سال ذهن مردمان را فاسد کرده و پوسانده، تعجب خواهی کرد که چرا پسران تحصیلکرده ما خواهان ازدواج با دختران "باکره" هستند، تعجب خواهی کرد که چرا دختران ما در رابطه جنسی تا این اندازه ناآگاه و منفعلند. اگر ارتباط و پیوند دیرینه حجاب با کنترل تمام شئون زندگی زن را درک نکنی نخواهی دانست که چرا حکومت جمهوری اسلامی سی سال است تمام واجبات و مستحبات مختلف و اصول و فروع دین را رها کرده و هم و غم خود را روی حجاب اسلامی و عفاف گذاشته است.
اگر حجاب را تنها "پارچه ای روی سر" بدانی ، هرگز نگران شاخصهای فیزیکی و آمارهای وحشتناک بیماریهای ناشی از کم تحرکی و عوارض سالخوردگی که سالها زودتر از میانگین جهانی به سراغ زنان ما می آیند نخواهی شد. هرگز به منظره رقت بار دویدن دختر 15 ساله ای به دنبال اتوبوس توجه نخواهی کرد که چیزی از یک معلول جسمی کم ندارد.
...اما چه باید کرد؟ چه می توان کرد؟ مسلمن نمی توان از مردم عادی انتظار داشت که مساله حجاب را تحلیل جامعه شناسانه کنند. شناخت عمیق و جامعه شناسانه این پدیده اجتماعی مثل هر پدیده اجتماعی دیگر، وظیفه کارشناسان علوم اجتماعی، دانش آموخته های جامعه شناسی جنسیت و مطالعات جنسیتی است. فرضن ممکن است آلودگی هوا تاثیرات بسیار مخربی بر سلامت ساکنان یک شهر داشته باشد و حتا جان آنها را به خطر انداخته باشد ولی آنها حتا از موضوع مطلع نباشند، یا مطلع باشند ولی ندانند که چه کاری از دست آنها ساخته است، اگر هزاران نفر در اثر این آلودگی صدمه ببینند و جان خود را از دست بدهند تقصیری متوجه آنها نیست گرچه قربانیان اصلی هستند. این وظیفه یک فعال محیط زیست، یک پزشک یا یک مهندس شیمی است که مردم را آگاه و سپس بسیج کند تا مثلن در مقابل زیاده روی ها و طمع صاحب کارخانه سیمان سازی بایستند و او را مجبور به تخریب کارخانه و انتقال آن به خارج از شهر کنند. این را در جواب کسانی نوشتم که می گویند "رفع حجاب" خواسته شما زنان روشنفکر و فمینیست است و خواست زنان عادی نیست.
وظیفه من و فعالان حقوق زنان این خواهد بود تا با زبانی ساده، این آگاهی را به زنان و مردان بدهیم و راه رهایی از این وضعیت را نیز به آنها نشان دهیم. وظیفه من است که در مقابل پسری که می گوید :"شما از احساسات جنسی مردان اگاهی ندارید و نمی فهمید که بی حجابی زنان چه تاثیری روی مردان می گذارد" چند کتاب روانشناسی، فیزیولوژی، سکسولوژی، جامعه شناسی روابط جنسی و ... جلویش بگذارم، برایش بگویم طبق همه تحقیقات و آزمایشهای علمی که در تمام جهان معتبر و پذیرفته شده است، میل جنسی زنان و مردان تفاوتی با هم ندارد؛ بعد برایش توضیح بدهم که طبق هیچ آمار و تحقیقاتی ارتباط معناداری بین افزایش پوشش زنان یک جامعه و پیشرفت کاری و تحصیلی مردان آن جامعه کشف نشده است. اگر قانع نشد آمار اختلالات جنسی و روانی شهروندان ایران را با کشوری که روابط زن و مرد آزاد است مقایسه کنم و بگویم اتفاقن همان حجاب است که نگاه تو به زن را، به نگاه "گرسنه" به "شیرینی داخل ویترین " بدل کرده است. وظیفه من است که سه سال درباره ورزش زنان و "سیاستهای حکومت جمهوری اسلامی ایران در ورزش زنان" تحقیق کنم و نتایج آن را منتشر کنم تا از زبان خود مسئولان این حکومت بشنوید که چه نوع اعتقاداتی نسبت به حجاب، سرنوشت هزاران زن مشتاق و مستعد برای ایستادن بر سکوهای قهرمانی جهان را رقم زده است و سرنوشت من و شما و همه زنان این کشور را.
وبلاگ : تا رفع حجاب اجباری
من زیاد فرصت نکردم که تاپیک رو از اول بخونم فقط جسته گریخته به اسم فیلمها و کتابهایى که معرفى شده بود نگاه انداختم البته هنوز صفحه هاى اولم.. خیلى از فیلم هایى که گفتین به نظر من شاهکار بوده و به یاد موندنى ..
گیلدا جون منم از فیلمهاى کشلوفسکى خیلى خوشم میاد و کلا فیلم اروپایى رو به فیلم هالیوودى ترجیح میدم..
یکى 2 صفحه اول هم توصیه کرده بودى که بچه ها برن نمایش کرگدن رو ببینن... اکسپوزه من تو دانشگاه در مورد یونسکو بود و به خصوص روى این اثرش کار کرده بودم واقعا فوق العاده است
نمیدونم که در مورد نوشته هاى ساموئل بکت هم چیزى تو این تاپیک گفتین یا نه.. آثار اونم عالیه.. فکر میکنم بعضى از نمایشنامه هاش از جمله "در انتظار گودو" و "آخر بازى" از بقیه شناخته شده تر هستن...
راستى بچه ها جون میگم چطوره اگه براتون مقدور باشه یه لیست تهیه کنید از فیلمها و کتابهایى که اینجا در موردش صحبتى شده .. مثلا من میخواستم یه چیزایى پیشنهاد کنم اما نمیدونستم که کسى معرفى کرده یا نه ...خب با این تعداد صفحات کار راحتى نیست
گیلدا جون منم از فیلمهاى کشلوفسکى خیلى خوشم میاد و کلا فیلم اروپایى رو به فیلم هالیوودى ترجیح میدم..
یکى 2 صفحه اول هم توصیه کرده بودى که بچه ها برن نمایش کرگدن رو ببینن... اکسپوزه من تو دانشگاه در مورد یونسکو بود و به خصوص روى این اثرش کار کرده بودم واقعا فوق العاده است
نمیدونم که در مورد نوشته هاى ساموئل بکت هم چیزى تو این تاپیک گفتین یا نه.. آثار اونم عالیه.. فکر میکنم بعضى از نمایشنامه هاش از جمله "در انتظار گودو" و "آخر بازى" از بقیه شناخته شده تر هستن...
راستى بچه ها جون میگم چطوره اگه براتون مقدور باشه یه لیست تهیه کنید از فیلمها و کتابهایى که اینجا در موردش صحبتى شده .. مثلا من میخواستم یه چیزایى پیشنهاد کنم اما نمیدونستم که کسى معرفى کرده یا نه ...خب با این تعداد صفحات کار راحتى نیست
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
48 ثانیه پیش
49 ثانیه پیش
51 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز