2777
2789
عنوان

تبادل نظر فرهنگی هنری

| مشاهده متن کامل بحث + 173604 بازدید | 2695 پست
نگاه عزیزم
امیدوارم همینطور باشه.درک نکردنت (البته به قول خودت من جسارت نمیکنم) از فیزیک به نداشتن علاقه بر میگرده.
شک نکن اگر روزی یکم تمایل پیدا کنی حتما میتونی.

بهترین درسها را در زمان سختی آموختیم
و دانستیم صبور بودن نوعی از ایمان است
و خویشتن داری نوعی از عبادت
ناکامی به معنی تأخیر است نه شکست
و خندیدن........ آری خندیدن خود ِ نیایش است

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



بحث جالبی رو شروع کردین دوستان اما از اونجایی که رشته های تجربی هیج میونه خوبی با فیزیک و ریاضی ندارن نمیتونم متاسفانه در بحثتون شرکت کنم اما میدونم بخث بسیار شیرینی هست خصوصا برای پاپاگینا و دوستانی که در این زمینه تخصیلات دانشگاهی دارن
فکر میکنم متوجه شدم که منظورشون از سفر به آینده چیه؟ خوب انسانی که با سرعت نزدیک سرعت نور حرکت میکنه طبق همون فرمول اتساع زمان که صفحه ی قبل نوشتم زمان براش کند تر از ناظرهای زمینی میگذره و وقتی برمیگرده از اونهایی که روی زمین بودن جوان تره.

حالا اگه این سرعت بسیار بسیار به سرعت نور نزدیک باشه ، زمان برای مسافر انقدر کند میگذره که وقتی برمیگرده سالها از عمر زمین گذشته و میتونه آینده ی زمین رو ببینه.

به طور مثال اگر فرد با سرعت 5 0.99 سرعت نور حرکت کنه در رابطه ی t=t0/(1-v^2/c^2)^1/2 بجای v که سرعت سفینه ست قرار میدیم v=0.995 c زیر رادیکال در میاد 0.01 که جذرش میشه 0.1 .پس میشه t=t0/0.1 .پس وقتی بعد از 30 سال شخص به زمین برمیگرده برای زمینی ها t=30/0.1=300 سیصد سال گذشته و شخص میتونه 300 سال آینده ی زمین رو ببینه.

البته سرعت 5 0.99 سرعت نور سرعت بسیار زیادیه.دستیابی به چنین سرعتی بسیار سخته.

یادمه چند سال پیش یه بار برا سرگرمی به همسرم که 9 سال از من بزرگتره گفتم : دلت میخواد باهم همسن شیم ؟

گفت : چطوری ؟ بعد نشستم با همین فرمول اتساع زمان نسبیت خاص حساب کردم که اون با چه سرعتی از نور باید حرکت کنه که وقتی برمیگرده من 10 سال بزرگتر شدم و اون یک سال و اون موقع دقیقا همسن می شدیم.

v رو بدست آورده بودم که الان عددش یادم نیست!ولی با یه محاسبه ی ریاضی ساده از فرمول حساب میشه. روح اینشتین شاد.
چه جالب استدلال خوبی بود.
مرسی


بهترین درسها را در زمان سختی آموختیم
و دانستیم صبور بودن نوعی از ایمان است
و خویشتن داری نوعی از عبادت
ناکامی به معنی تأخیر است نه شکست
و خندیدن........ آری خندیدن خود ِ نیایش است
مامان آریا جون
اون مقاله رو از فاکس نیوز گرفتم مقاله ای که به فارسی بود رو از توی صفحه ی فیس بوک دوستم برداشتم

بهترین درسها را در زمان سختی آموختیم
و دانستیم صبور بودن نوعی از ایمان است
و خویشتن داری نوعی از عبادت
ناکامی به معنی تأخیر است نه شکست
و خندیدن........ آری خندیدن خود ِ نیایش است
سلام.....

نمیخواستم توی این سایت دیگه تو هیچ بحثی شرکت کنم اما با دیدن یه تاپیک و بحث های توش ترجیح دادم شاید اخرین صحبتم تو این سایت رو بیام اینجا و در قالب سوال بپرسم.....توی تاپیکی که اسمش هست تبادل نظر فرهنگی!!

قبل از هر چیز باید بگم قصد محکوم کردن یا توهین به عقیده کسی رو ندارم و همون طور که گفتم این یه سواله.

---------------------------------------

تاپیک میخوام یه رازی رو باهاتون در میون بذارم کسی هست قابل اعتماد باشه؟ رو احتمالا اکثر دوستان دیدن؟

منم مثل خیلی های دیگه کنجکاو شدم ببینم این راز چیه؟!؟!؟

راز رو خوندم و بعضی جواب های دوستان رو!!!!!

کسی مشکلی داشته و مطرح کرده...اصلا نمیخوام مساله اون فرد رو منفی جلوه بدم یا مثبت...اصلاااااااا.....فقط برام جای سوال پیش اومد که جای شعر "مردی نبود فتاده را پای زدن گر دست فتاده ای بگیری مردی " کجاست؟؟؟؟؟

کسی کاری کرده که حتی ممکنه گناه کبیره باشه حالا در رابطه با مشکلش کمک خواسته...میتونیم کمکش کنیم ؟اگر اره چرا دریغ کنیم؟ اونم انسانه و جایز الخطا....اصلا معلوم نیست یه روزی ما خطایی بزرگ تر از اون انجام ندیم؟ کی میخواد ضمانت کنه؟
واگر کمکی ازمون ساخته نیست چرا به رگباره بد وبیراه ببندیم کسی رو؟ مگه ما خدائیم؟؟؟ خدا با اون عظمتش میگذره...میبخشه....ما چرا توهین کنیم؟ دل بشکنیم؟ فقط یه لحظه فرض کنیم اون کسی که مشکل داره عزیز خود ما بود !!!!!!!!!!
چراااا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

من با این چرا کنار نمیام!!!

این حرفها رو پای این نذارین که موافق رفتار اون فرد بودم...نه..اصلاااااا...منم پایبند به دین و خدا و پیغمبرم....اما با این چرا هم نمیتونم کنار بیام.....


(ببخشید اگر بحث پیرامون فیزیک بود و منحرف شد)
فافا جون
دختر خوب میدونم چقدر اعصابت بهم ریخته از این موضوع

ببین عزیزم تو محیطی مجازی مثل اینجا آدم های بیمار کم نیستن بخاطر همینم بعضی از خانم های زود باور که از سر بیکاری یا دلسوزی یا هر اسمی که بشه روش گذاشت برای هر تاپیک جدیدی کامنت میذارن همدردی میکنن ایمیل رد و بدل میکنن و از طرف همین آدم های بیمار ضربه میخورن و چون بلد نیستن زمانی که از یک مسیر حرکت میکنن و به بن بست میرسن دفعه ی بعد مسیر رو اشتباه نرن و فقط مارگزیده هایی میشن که از ریسمان سیاه و سفید وحشت دارن....... دست به یک عمل کاملا دفاعی میزنن یعنی حمله میکنن به اشخاصی که شبیه این subject ها یک تاپیک باز کنه(حالا یا گناه کار یا بی گناه)
بدون این که در نظر بگیرن این آدم از اون دسته بیمار های جنسی هست یا نه؟؟؟؟؟
جالب تر این که به دوستان دیگه شون هم توصیه میکنن از این آدم حذر کنید که بیماره جنسیه!!!!!! تاپیک میزنن و اسم میبرن و هیاهوی بسیارررررررررر برای هیچ.
اصلا و ابدا هم نصیحت پذیر نیستن و هر چقدر بقیه که کمی آگاه ترن بهشون تذکر میدن که بابا حالا تو چرا میری توی همین تاپیکی که خودت میگی subject با غرض و مرض داره و کامنت میذاری؟؟؟؟جوابی ندارن........
خوب محرز هست که این آدم ها خودشون دچار مشکل هستن و انگار با دیدن این تاپیک ها یکی دکمه ی مشکل دارشون رو فشار میده و مجبورن به بحث و جدل کردن و...........
به هر حال ما بعنوان عضوی از این جامعه مجبوریم گاهی چشم ببندیم به این جهالت ها تا مجبور نباشیم همه ی عمر در حال جنگیدن برای متقاعد کردن این افراد باشیم.

ابن یمین میگه
آن کس که نداند و نداند که نداند/در جهل مرکب ابدالدهر بماند
خلاصه که خانمی میشه هیچی رو ندید فقط نگاه کرد!!!!!!
میشه شنید اما گوش نکرد

موفق باشی

بهترین درسها را در زمان سختی آموختیم
و دانستیم صبور بودن نوعی از ایمان است
و خویشتن داری نوعی از عبادت
ناکامی به معنی تأخیر است نه شکست
و خندیدن........ آری خندیدن خود ِ نیایش است
راستی بچه ها
من عاشققققققققق این چند خط هستم چون الان برام یاداور شد کاملش رو مینویسم.

آن کس که بداند و بداند که بداند/اسب خرد از گنبد گردون بجهاند
آن کس که بداند و نداند که بداند/بیدارش نمایید که تا خفته نماند
آن کس که نداند و بداند که نداند/لنگان خرک خویش به مقصد برساند
و
آن کس که نداند و نداند که نداند/در جهل مرکب ابد الدهر بماند

بهترین درسها را در زمان سختی آموختیم
و دانستیم صبور بودن نوعی از ایمان است
و خویشتن داری نوعی از عبادت
ناکامی به معنی تأخیر است نه شکست
و خندیدن........ آری خندیدن خود ِ نیایش است
فافا جون این تاپیک رو ندیده بودم .الان که اسمش رو اینجا دیدم که نوشته بودی ، رفتم و خوندمش.

این جور بحث ها تو این سایت زیاد پیش میاد و طرز تفکری که شما رو دلزده کرده فقط در نینی سایت نیست که وجود داره.این آدمها ،قسمتی از جامعه ی ما رو تشکیل میدن که تو این سایت با یک اسم مجازی نظراتشون رو میگن.

ما این آدمها رو به خصوص در یک سال اخیر خیلی خوب شناختیم.آدمهایی که خودشون رو نجیب و پاک و دیندار میدونن اما از ظلم حمایت میکنن.

کسانی که تو اون تاپیک از ارزشمندی نجابت حرف میزنن ، چشمهاشون رو در برابر تجاوز به همین زنان هموطنشون در جایی که همه مون میدونیم کجاست، میبندن.

همیشه تعجب من از این بوده که حتی اگر آدم فقط خبرهای یک شبکه شون رو هم بشنوه یا از یک روزنامه شون بخونه ، باید ضریب هوشی فوق العاده پایینی داشته باشه که متوجه ی جعلی و دروغ بودن اون خبرها نشه.حتی اگر حقیقت رو هم نخونن فهمیدن مطالب دروغ خیلی سخت نیست.اما اکثر این آدمها شاید میفهمن اما به نفعشون نیست که باور کنن و مثل کبک سرشون رو کردن زیر برف تا آسوده زندگی کنن.و اینها دم از پاک بودن و مومن بودن میزنن.

در اکثر بحثهای اینچنینی در سایت هم بیشتر نام کاربری همین آدمها به چشم میخوره که خودشون رو پاک و معصوم میدونن و بقیه رو گناهکار و حتی عده ای رو محکوم به قتل.همینطور که تو این مدت دیدیم که کشتن آدمهایی که عقایدشون باهاشون یکی نیست ، چقدر براشون آسونه.

فافا جون عده ی این آدمها هم در نینی سایت خیلی کمه و هم در جامعه . اما متاسفانه وجودشون باعث شده که سرزمین ما همچنان در عقب ماندگی فرهنگی و به دنبال اون س ی ا س ی بمونه.

حالا علتهاش چی میتونه باشه ،بعضی چیزها رو میشه اینجا مطرح کرد و خیلی چیزها رو نه.

فافا جان
حق داری ناراحت بشی اما اون چیزی که شما رو ناراحت کرده فقط یه بعد قضیه است.
من همونجا هم گفتم که متاسفانه واکنشها در دو قطب مخالف محدود میشه. افراد یا به خاطی توهین می کنن یا اصل خطا رو انکار می کنند (با توجه به اینکه خود کاربر معترف به خطاش بود ).
اما سارا جان به یه نکته خوبی اشاره کرد واون زودباوری بعضی کاربرهاست. متاسفانه یه عده همونطور که تو زندگی واقعی زودباور و راحت اعتمادکن هستند اینجا هم همونطورند . از سر ساده لوحی یک ان مهربونتر از مادر میشن و قربون صدقه و...و وقتی می فهمن رودست خوردن یا چیزی خلاف توقعشون می بینن دشمن خونی طرف میشن!
اینها همون ادمایی اند که دایم از خیانت! دوست واشنا می نالن و اینجا هم کم نیستند.
اون تاپیک صرفنظر از مشکل واقعی یا غیر واقعی اون کاربر و واکنشهای افراطی کاربرهای دیگه یه متن بسیار مستعد به دست داده بودهم برای واکاوی رفتار آدمای مختلف در برابر یک موضوع و اینکه چطور بدون بینش و دانایی وارد اون میشن و هم برای ( اگر فرصت بود و اگر پاک نشده بود) بررسی لغزشهای واقعیتی متن کاربر مربوطه یا به قول معروف اون رو خلاف راه خوابش خوندن تا بشه پی به اصل مشکل اون بنده خدا برد.

اما

بعد ازخوندن نوشته پاپاگنا جان اونچیزی که به ذهنم میاد اینه که چطور میشه واقعا اینقدر حکم قطعی و عمومی داد وگفت که * آدمهایی که خودشون رو نجیب و پاک و دیندار میدونن اما از ظلم حمایت میکنن یا

کسانی که تو اون تاپیک از ارزشمندی نجابت حرف میزنن ، چشمهاشون رو در برابر تجاوز به همین زنان هموطنشون در جایی که همه مون میدونیم کجاست، میبندن. *؟

به نظر من اولا این تعمیم دهی بسیار نادرسته و در ثانی اینکه کسی به یک ارزش اخلاقی پابنده اما بر فرض ایشون به ارزش اخلاقی دیگه ای پابندی نداره دلیل بر نفی و تعطیل ارزش اخلاقی اول نیست. این مثل این می مونه که بگیم شما که چشمت رو به ظلم بستی! چون ظلم رو تحمل می کنی پس نجابت رو هم فراموش کن! و یا برعکس! بماند که ارزشهای اخلاقی نجابت و عدالتخواهی و از اون مهمتر عدالتورزی در ارتباط مستقیم با هم نیستند. یک آدم پاکدامن ممکنه ظلم بکنه و یک آدم بی عفت ممکنه ظلم به کسی جز خودش و خداش نکنه.

در باره رسانه واشاره به اون هم باید بگم چیزی که این روزها خیلی باعث تاسف من شده اینه که افراد با ضریب هوش پایین به قول پاپاگینا جان یا اونهایی که سرشون رو زیر برف کردند گول یه سری دروغهای نخ نما رو می خورن اما صد افسوس که ضریب -هوش-بالاهامون دارن از اون طرف گول باز یه سری دروغ رسانه ای نه چندان رو و بسیار زیرکانه طراحی شده رو می خورن و باور هم می کنند که خیلی می دونن و اجازه دادند کاملا در یک پروسه مخفی شستشوی مغزی و الق ارزشی گرفتار شن اتفاقا مصداق همون بیت اخر شعرند باز.
همین سایت بی بی سی خودش یه متن بسیار ریز طراحی شده است که اونهایی که کارشون نشانه شناسی و زبانشناسیه میتونن پایاننامه ها درباره اش بنویسن چه برسه به تلویزیونش که دیگه از اون هم پیچیده تره.


ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز