برم زیست کوفتیو خونم
فلن...
اینو مینویسم چون بعید میدونم بدون اینکار بتونم از این سایت، بدون خبری از تو بیرون برم.
اونم وقتی که حال و هوای الانش دست کمی از یه جهنم نداره...
از کجا شروع کنم؟!از همونجایی که بهم تلنگر زدی که به زندگی برگردم؟!
از اونجایی که آروم و با آرامش،تمام آشفتگی های ذهنمو سروسامون دادی؟!
اگه میدونستم قراره اینجوری بشه بدون توجه به هر حریم و مرزی ازت میخواستم باهام صمیمی بشی.
دیگه منتظر زمان نمیموندم که بذر اعتماد رو تو دلامون بکاره.
حالا میخوای بگی قراره حسرت بخورم؟!
نه...منکه باور نمیکنم؛نه دیگه نمیتونی کارآگاه سایتو بازی بدی!!!
منتظرت میمونم؛
اصلا شاید الان نه،امروزم نه،چند سال دیگه هم...
هر وقت که بخوای میتونی برگردی.
فقط خواهش میکنم حسرت نشو!!!
تو برای اینکه تبدیل به همچین حس منفوری بشی، زیادی خوبی:)
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
27 ثانیه پیش
28 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز