ثنا جون داستان تو خوندم اشکم در اومد مبارکت باشه
بچه ها دع ا کنین منم بار دار شم سه سال ه تو اقدامم ولی نشده.....دوس دارم این خبر خوشو منم بدم به همسرم
انشاءالله هارمونی جون به زودی این خبر خوش رو به همسرت می دی
من 4 ماه پیش با کلی ذوق و شوق اومدم خاطره باردار شدنم و سورپرایز کردن همسرم رو اینجا نوشتم . ولی آدم از حکمت خدا بی خبره وارد ماه چهآرم بارداری که شدم کابوس شروع شد گفتن سونو نشون میده نی نی مشکل داره بعدم آزمایشای بعدی تایید کرد و بهم ختم بارداری دادن و دو روز پیش دخترم رو سقط کردم . باید حالا خودم رو جم و جور کنم و بارداری بعدی فکر کنم دعا کنید زود زود بیام و خاطره غافلگیر کردن همسرم رو دوباره اینجا بنویسم
من همیشه تعجب میکنم چطور بعضیا شوهراشون رو میتونن غافلگیر کنن آخه شوهر آدم که میدونه تو اقدام هستیم؛تاریخ پریودت رو هم میدونه،چطور میشه سورپرایزش کرد؟شوهر من که میدونست کی باید منتظر باشیم؛خودش همیشه بی بی چک میخرید همیشه هم باید در حضور خودش امتحان میکردم!فقط اون سری که مثبت شد،چون خط دوم بلافاصله ظاهر نشد عصبی شدم انداختمش تو سطل،رفتیم بیرون برگشتنی دوباره نگاهش کردم مثبت بود ولی چون چند ساعت گذشته بود اعتماد نکردم،دو روز بعد که هنوز پری نیومده بود شوهرم سرکار بود بی بیم خراب بود زنگیدم بهش گفت برو یکی بگیر،اینکه فوری مثبت شد زنگید جوابو بگیره خودمو ناراحت گرفتم گفتم نخریدم پری اومد؛شوکه شده بود اصلا حرف نمیزد بعد گفتم عزیزم مبارکه بابا شدی؛گفت دست و پام شل شد،نسم بالا نمیومد و اینا آخه خیلی مطمئن بودیم دیگه باردار
برام دعا کنید پریم نیاد منم بیام تعریف کنم
خودش رفت بیبی چک خرید وقتی از دستشوییددرومدم از قیافم فهمید
منم خیلی دوست دارم نی نی بیارم....هروقت نی نی اومد واستون مینویسم...دعا کنید دوست جونای عزیزم....
منم 2.3 شب مدام حالت تهوع و استفراغ داشتم. ..... چون شب قبلش عروسی بودیم همش می رفتیم بیمارستان فکر می کردیم مسموم شدم تا آخر دکتر گفت خانم شما علایم بارداری رو دارید . حتما یه تست بدید منم اصرار می کردم که نیستم چون ناباروری داشتیم . همون شب بی بی گذاشتم و درجا دو خط پر رنگ شد به شوشو نشون دادم باورش نمی شد.رفت اون شب 2.3 تا بی بی مارک دیگه خرید و گذاشتیم و دیدیم که........بعلهههههههه.... نی نی دارییییمممممم
خدایا به منم بعد سه سال انتظار ،این فرصت بده .
http://mob.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=1157942 نذری پزون به مناسبت شب قدر ( شهادت حضرت علی ( ع) به نفع نیازمندان و مستحقین و به نیت حاجت روایی دوستان ان شإ الله♥
از اونجایی که ماه اول اقدام بود آقای همسر اصلا امید نداشت به بارداریم منم وقتی فهمیدم باردارم یه جعبه خوشگل گرفتم توش یه لباس بجه ناز گذاشتم و همراه یه کارت که توش نوشته بودم شما به عنوان بهترین پدر دنیا انتخاب شدید و بردم شرکت و دادم به کارمند همسرم و اونم برد داد به همسر و گفت اینو یکی براتون آورده دم شرکت خیلیییی ذوق زده شد بنده خدا!
چه کار قشنگی نینا. آفریییین مبارک باشه
سلام من تازه اومدم چقد بعضیاتون نازییییییییینننن من روزی که فهمیدم حامله شدممم شوهرم اصلا امید وار نبود خیلی حالت تهوع داشتم و دلم درد میکرد.اما اصلا به روی خودم نمی اوردم .بی بی چک گذاشتم دیدم مثبته.شب همسرم بهم گفت بیا با هم بخوابیم من گفتم خیلی دلم درد میکنه و امشب نمیتونم.اونم ناراحت شد و قهر کرد من تا صبح خواابم نبرد صبح با هم قهر بودیم اونم رفت سر کار.شوهرم تو مغازه کار میکنه صبح رفتم ازمایشگاه و ازمایش دادم گفت ساعت سه جواب میاد منم با کلی ذوووق و شووووق رفتم یه عالمه عروسک خریدم تا ساعت سه شوهرم دو سه بار بهم زنگ زد و من جواب نداادم ساعت سه شد جوابمو گرفتم دیدم مثبته وای نمیدونین چقد خوشحال شدم یه عالمه گل خریدم و رفتم خونه تختمونو پر گل کردم ئ جواب ازمایشارو گذاشتم زیر گلا بقیه ی اتاقم پر عروسک کردم ساعت شیش بود که میلاد زنگ زد جواب دادم و گفتم حالم خیلی بد بود و نمیتونستم بیام سمتت تلفن.زووود پاشو بیا خونه.یعالمه ارایش کردم و یه لباس خوشگل صورتی پوشیدم.یه چادر بستم دور کمرمو همه ی چراغارو خاموش کردم و خودمو انداختم وسط پذیرایی میلاد اومد خونه و داد و بیداد که چی شده و اینا گفتم هیچی نگو فقط از اتاق خواب لباسامو بیار بریم دکتر.میلاد از ترس داشت سکته میکرد.رفت اتاق خواب که چراغارو روشن کنه.من رفتم قایم شدم دودیقه بعد دیدم صدای جیییغشش بلند شد.یه پنج دیقه ای تو اتاق بود منم تو اشپزخونه قایم بودم از اتاق داد زد مگه دستم بهت نرسهههه اومد بیروننن که منو ببینه منو پیدا کرد اول یه اخم کرد منم نگاش کردمم یدفه بغللمم کرد و گفت تو نی نی ترین مامان دنیایی حالا من باید دو تا نی نی بزرگ کنم خداکنه مث خودت شیطون باشه یعاالمه قلقلکم داد و بوسم کرررد اون روز بهترین روز زندکی من و میلاد بود الان سه ماه مونده به تولد الینا و من هرروز دارم چاقتر میشم.میلادم همش مسخرم میکنه واس همتون ارزوی نی نی سالم دارم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز