آقا تو ماشین بودیم . خواهرشوهرم از ماشین پیاده شد یه کاری داشت .
بعد گفت به من که فلانی یهنی دخترش خیلی اعیونیه نه .؟
یا چون دختره منه این فکرو میکنم .؟
گفتم آره هست خیلی .
بعد در تایید حرفش گفتم شما رو اوایل که اومده بودید من میگفتم چقدر شما با کلاسید شما و دخترت .
ولی گفتم پسرش پس چرا انقدر بی کلاسه .؟؟ با خنده .
شوخی میکردم .
اونم گفت بذار من یه چیز بگم .
منم اول مامانتو دیدم فکر کردم نوکر کارگر خونتونه .
گفتم چرا . گفت از لباس پوشیدنشو اینا .
موهای مامانم کم پشته . گفت مو هم نداشت .
یعنی من لال شدم هیچی نتونستم بگم .
بعد اومدم خونه گریه کردم .
یعنی حرف من انقدر بد بود .؟
اونم شوخی بود .
خیلی محبت میکنه ها بهم . من اینجا غریبم هر روز میام پیششون خیلی خوبه . ولی نمیدونم چرا این حرفو زد .
حالا من یه شوخی کردم اونم با شوهرم . تو باید به مامانم همچین حرفی بزنی .؟؟
از یه طرفیم خیلی محبت میکرد بهم .
ولی این حرفش خیلی ناراحتم کرد . بیچاره مامانم .😔