2777
2789
سلام سلام...
خوبین؟!! خوشین؟!!!

از اون‌هایی که خونه تکونیشون تموم شده و چراغ اینجا رو روشن نگاه داشته اند صمیمانه سپاس گذارم!!!*))))))))))

شادی جون، فکر کنم توافق نهایی همون ببر بود..اگه بتونی‌ زحمتش رو بکشی که عالی‌ می‌شه!!!

مانلی جونم، والا من منتظر عکس یاسمن عاطفه هستم..می‌خواستم ببرم عکسها رو چاپ کنم، راستش به پرینت فکر نکرده بودم..گفته بودم که کلا بوووووووووووقم در این موارد!!! در مورد قیمت نمیدونم چقدر فرق کنه، ولی‌ فکر می‌کنم چاپ کیفیتش بهتر باشه..عکس‌ها که تکمیل شد پرس و جو می‌کنم. در ضمن برای من چه فرقی‌ میکنه چه عکسی‌ چاپ کنم، من عکس‌ها رو از پرستو گرفتم..همون عکسهایی که تو کارت جمع شده بود..تو و هر کسی‌ دوست داشت عکس شکوفه آش رو عوض کنه برام بزاره حتما..البته پسردار‌ها برای ضحی!!! در مورد طرح پیشنهادی من همه جوره موافقم!!!!

سانی‌...نبینیم دلت گرفته باشه، دلمون میگیره اگه اینطور باشه...:((((((((((((

ایشالله آسمون دلت زود زود آفتابی بشه...حالا که دارین میاین اینجا پیش خانواده هاتون، و از صدقه سر اون‌ها ما هم شاید بتونیم شما رو زیارت کنیم، پس دل گرفتگی برای چی‌؟!!! زود خوب شو دوستم...

سارایی........به یادتم....


راستی‌ بچه‌ها من هنوز با عکاس قرار نذاشتم ها...دیر می‌شه، تو رو خدا زمان تولد رو اوکی کنیم دیگه...تا ضحی بیاد، همه بیان بگن که 24 اوکی هست...که به محض برگشتن ضحی، خیالمون از بابت عکاس راحت بشه.

ای مانلی شیطون... خدا حفظت کنه!!! مامانش، نذار تک بمونه ها...میگن بچه‌ی دوم که بیاد، اولی‌ آروم تر میشه!!!!!*))))))

سلام هلاک مانلی شدم با این اثر هنریش
والبته خوابیدنش
الهی بگردم عسلو
یعنی الان بچه تو نابغه است یا بچه من خنگه :))))
شوخی کردم
خیلی جالب بود آخه آراد فقط بلده دایره بکشه
جیگرشو بخورم

یاقوت جون تصویب شد 24 ام .......
عزیزم برای چاپ باید سایزت بزرگ باشه مثل 20 در 25 ...
یا شایدم 16 در 21
دقیق دایره وسط شکوفه ها رو نمیدونم
ولی فکر کنم چاپ به صرف نباشه ..... حالا بازم زحمت پرسیدنشو که میکشی
....
واییییییییییی چه حس خوبی
من چی بپوشم :))))))))))

سمیه جان هوای نزدیک بهار خواب اوره
منم خیلی کسلم

برای عکس هم فکر کنم مانلی منظورش این بود سال جدید یک عکس قشنگ از بچه ها بزاریم که تا حالل بیشتر دوست داشتیم
یا خاطره داریم
یا باهاش خندیدیم
یا اصلا اولین عکسی که گرفتیم
اینجوری اینجا هم خیلی باحال میشه
زیر هر عکس هم میتونیم یک آرزوی عالی واسه بچمون بکنیم
من آرزوم اینه که پسرم همیشه مثل الان عاشق من باشه و همیشه تو آغوش من آروم بشه
آرزو میکنم وقتی از شیر بگیرمش بازم تو بغل خودم بخوابه ... و آرزو دارم سربازی بره نیروی دریای بعد از اون لباس سفیدها تنش کنه
منم با مماخ آویزون و چشمهای گریون قربون قد و بالاش و بازوهای گنده اش بشم ...........

آرزو میکنم بیاد به من بگه مامان با هر کی تو بخوای من ازدواج میکنم ..... :دی
منم یک دختر خوب و ناناز براش بگیرم و مثل دختر خودم دوستش داشته باشم . همیشه عصرها از سر کار بیاد پیش من
منم براش یک عالمه درد دل کنم
بعد موقع خداحافظی یک عالمه گریه کنم اونم منو ماچ کنه و من مطمئن باشم فردا زودتر میاد
آرزو دارم عضو تیم ملی والیبال بشه و من براش هورا بکشم .....
آرزو دارم موقع عمل جراحی قلبم چشمام که بسته میشه آخرین نفر تو قاب چشمم آراد باشه
و وقتی بهوش میام اون نبضمو بگیره
آرزو دارم تار بزنه
و من تکیه بدم به شوهرمو به صدای سازش گوش بدم
و لبخند بزنم از داشتنش .........
آرزو دارم وقتی تو خیابون راه میره
همه به بودنش افتخار کنن
دوست دارم چشم و چراغ من باشه
دوست دارم بدونه نون حلال یعنی چی و چطوری سر سفره میاد
دوست دارم بدونه حسودی یک درده
و دوست دارم عاشق هر کی شد .بدونه عشق رو من از رگ به رگ سینه ام تو سلول سلول بدنش جا دادم و
تا ابد هر وقت بخواد جونمو براش میدم
هیچ کس مثل من نمیتونه عاشقش باشه
و اینو تا خودش بچه نداشته باشه نمیفهمه :(((


بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

سلام
من این چند روز اینترنت نداشتم....قبضمو پرداخت نکردند/همسری نبود دیگه....خودمم که....!!!!/خطم یه طرفه بود....خلاصه که دلم تنگ شده بود براتون.....

مانلی جونم...عسلم....آخه چقدر تو بانمکی...ماشالا ماشالا....درسا جون اسفند یادت نره.دخترت خیلی هنرمنده ها با این کار دستیاش....

یاقوت جونم چششششششم عزیزم...اگه امشب نشد فردا حتمااااا میزارم ایشالا.....

مانلی عاشقتم با پیشنهاداتت....عالیه....

پرستو حالمو یه جوری کردی با این نوشته ات دختر....نمیتونم بگم حالم خوش شد یا بد شد....ولی چشام تر شد.....


ضحی جونم خوشحال شدم پستتو دیدم....ممنون که به یادمونی...کاش ما هم دوباره قسمتمون بشه به زودی....

سارایی جونم خوبی؟

سمیه جون خریدات مبارک خودت و شایان عسل باشه...ما هم دیشب رفتم من مانتو بگیرم...اهل خرید عید نیستم یه جورایی نیاز داشتم....رفتیم و خرید کردیم و کلا شد حدود 200و خورده ای....کارت کشیدیم /کارت من،همسری که هیچ وقت کارت همراهش نمیاره.../گفت جواب نمیده...حسابتون مسدوده...ساعتم 9بود...همسری گفت تو باش من میرم از تو ماشین /که تو پارکینگ بود/میارم....هیچی دیگه تا بره ماشین رو تو این ترافیک از پارکینگ پر از ترافیک از طبقه منفی 5بیاره اونا بستن رفتن و من موندم و یه مماخ سوخته...:((((هــــــــــی....فردا برم اگه نخریده باشن بگیرم...

بقیه؟
سلام
خوبید؟
خدا رو شکر که امروز یک کم شلوغتر از دیروز بوده.
مانلی جونم ، منم برای سیو کردن صفحات هستم. تقسیم کنیم و هر کس چند صفحه رو تقبل کنه.
سارایی جون ، چرا بی انگیزه شدی خواهر... پاشو مشغول خونه تکونیت بشو و پر انرژی باش. منم امروز خیلی یاد ضحی بودم. احتمالا الان باید مسجد شجره باشن. خوش به حالشون
پرستو..... بی خیال کار دوستت. اصلا تو چرا اینقدر وابسته دوستات هستی؟؟؟؟ خودت و همسرت رو عشق است. با همسرت برو بگرد و خرید کن و صفا کن. بعدش بیا پزش رو به همون دوسته در کن ههههه
دعاهات خیلی خوشگل بودن دوستم. مرسی که ما رو هم تو این احساسات خوشگلت سهیم می کنی.
عاطفه جون، ایشاا.. که امروز میری و مانتو رو می خری. پیشاپیش مبارک باشه.
یاقوت جون ، من دوزاریم نیافتاده... یعنی الان تو داری خونه تکونی می کنی؟؟؟؟!!!!
وای درسا........ چه دخمل هنرمندی داری... قربونش برم من با این اثر هنری خوشگلش.
دوباره سلام
شیرین جون اینقدر به خودت فشار نیار حالا چه روحی چه جسمی ....البته میدونم دوری از عزیزان آدمو دلنازک میکنه و همین دلنازکی باعث میشه خیلی چیزا که قبلا آزارش نمیداده الان اذیتش کنه....ایشالا همیشه خوشبخت باشین با جوجه هات!!!!آخ یعنی عاشق این لفظم من!!!یاد حاملگیم میافتم که همه میگفتن جوجه ات چطوره؟؟.....

شیوا جون میبینی؟حالا بهم حق میدی بازم دلم بخواد برم؟آدم دلشو جا میزاره....مهسا چطوره؟پاتختی رفتی؟

راستی من فقط مانتوم اون قیمت نشد هاااا ...شلوارم بود ،روسری هم بود،....
راستی شیرین جون یاسمن هم اصلا حرف گوشکن نیست.فکر کنم اقتضای(!)سنشون باشه...یعنی با دیوار حرف بزنی سنگین تری تا با یاسمن!!!/به باباش رفته...هههه/
بعد یه وقتایی جلو یه کسایی اینقدر حرف گوشکن و مامان ضایع کن میشه که نگو.والا.
مثلا یاسمن پاهاشو به بیرون کج میکنه و میشینه و دکتر گفته که اصلا برای زانوهاش خوب نیست اینجور مشستن و باید یادش بدم چهار زانو بشینه یا اگه یاد نگرفت خودم برم از اون وضعیت درش بیارم...حالا اینو داشته باش....یاسمن خوووووب میفهمه چهار زانو چیه تو خونه هر چی بهش میگم مامانی چهار زانو بشین به روی خودش نمیاره و درست همون موقع که من دارم جلو کسی گله میکنم که دوست نداره چهازانو بشینه...به محض این که اسم چهار زانو میاد سریع درست میشینه و منم هاااااج و وااااج.........
نگران نباش تمام این رفتارا دوره ایه من تو خواهر زاده هام خیلی از این جور چیزا رو تجربه کردم....

ــــــــــــــــــــــــــ
راستی بوس برای دینای ناز و ظریف با اولین عکسش.....


کاملا مشخصه چقدر بیکارم نه؟همسری استخره...یاسمن هم شامشو خورده داره بی بی انیشتن میبینه....عشق ممنوع هم که تموم شد:(((هههه


برادر همسری امروز رفتن مکه....منم میخوام...چهارشنبه آش پشته پاشون بود که من گفتم نیستم ،خونه دختر خالم دعوتیم،اونام به خاطر گل روی من (ایییییییییییییشششششششش)انداختن پنج شنبه آش خوری رو!!!جاتون پیشاپیش خالی....

راستش کلی کار دارم حسش نیست....کی بود گفت بهار کسلش میکنه؟؟منم با این که خیلی بهارو دوست دارم ،ولی ،دوست دارم خوابیده این فصلو تماشا کنم:))))
شیرین جونم ، اینقدر حساس نباش و حرص و جوش نخور. الان باید خیلی آرامش داشته باشی. مواظب خودت باش و از استرس دوری کن. بی خیال زندگی باش. زندگی رو هر جور بگیری بالاخره می گذره. قربون اون دینای ریزه میزه بشم...
عاطفه جون ، معلومه که تنهایی.... از احوالپرسی ممنون. راستش مهسا هنوز خوب نشده و منم کم کم دارم ازش می گیرم. پاتختی هم نداشتن. اگر هم می داشتن من دیگه برو نبودم. مهسا از وقتی که از مسافرت اومدیم خیــــــــــــــــــــــلی شیطون و شلوغ شده. یعنی نه حرف گوش میده و نه آروم میشینه. همش داره خرابکاری می کنه و منم در حال داد زدنم. خودم هم از این وضعیت خسته شدم. نمی دونم چش شده. اصلا انگار نه انگار که این همون مهسای قبل از سفر هست.
راستی عاطفه ، خونه تکونیت تموم شده؟؟؟ از پستهای بچه ها این جور فهمیدم که داری دکوراسیون هم عوض می کنی.آره؟؟؟ مبارک باشه.
سلام شیوا جون....آره خونه تکونیم تقریبا تموم شده...مونده توی بوفه ....آره تغییر دکوراسیون هم دادم...خیی خوبه برای تنوع.هم اتاق خوابو تغییر دادم هم هال رو....
رفتار مهسا هم طبیعیه.یه مدت از خونه دور بوده و آزادی عمل زیادی داشته.طول میکشه تا دوباره قانون های خونه دستش بیاد!نگران نباش.یاسمن هم اون ده ،دوازده روزی که همسری مالزی بود و من خونه مامانم بودم خیلی اخلاقش تغییر کرده بود.خیلی خودسر شده بود...حرف اصلاااااا گوش نمیکرد....ساعت خواب و غذاش به هم ریخته بود.......ولی درست شد.یه چند روز صبر کن.
ایشالا که زودتر سرماخوردگیشم خوب میشه.خودتم مراقب باش شلغم و آب پرتقال و مایعات زیاد بخور ایشالا نمیگیری

واااای سارایی ،هزار ماشالا...صدقه یادت نره!یعنی من جیگر این علی خوشتیپ و امیر بانمکو بخورم با اون زبونش....ماشالا.زنده و سلامت باشن همیشه ایشالا...کاش زودتر از فیلتر رد میشدی کیف کردم....
داشتم میخوابیدم عکسا رو که دیدم نتونستم ساکت بمونم.....مرسی

یاقوت جونم میخواستم امشب برات عکس بزارم رفتم سراغ کامپیوتر که گوشیمو وصل کنم بهش برای اینترنت دیدم داداشی ویندوزو که عوض کرد یادش رفت برنامه پی سی سوییتو بریزه دوباره ...فردا شب ایشالا حتمی میزارم
راستی سمیه جون در مورد اینترنت موبایل پرسیده بودی....من خودم با موبایل میام چون حوصله سرعت هندلی دایل آپ رو ندارم...از طرح های همراه اول استفاده میکنم....یه اس ام اس خالی به 8080بفرست و منتظر باش تا لیست طرح هاشونو برات بفرستن...من خودم معمولا یک ماهه میخرم میشه ده هزار تومن....اگه بخوای آزاد بیای/بدون طرح/ خیلی قیمتش بیشتر میشه.....بعد که طرح خریدی باید مدل گوشیتو به 8008اس ام اس کنی و بعد اونا تنظیمات مربوط به گوشیتو برات میفرستن....همین.به همین راحتی به همین خوشمزگی....

در ضمن اگه گوشیت نوکیا هست میتونی برنامهnokia pc suietرو تو لپتاپ یا کامپیوتر خونتون بریزی و گوشیتو بهش وصل کنی و با همون سرعت همراه اول با کامپیوتر به اینترنت وصل بشی
با لب تاپ خوندم.....اومدم با گوشی جواب بدم.
*شیرین الان دیدم شما عکس گذاشتی.........کسب رتبه دوم از ان شماست نه من:-) ماشاله....کاش بیشتر عکش از دینا بذاری.....ببوسش.

شیوااااااا....حالا کادو سکه دادین یا نه؟؟؟؟کی برنده شد؟!

مانلی.........خوب فکری بود برا گرم کردن کلوپ..دی!

درسا جون.......جدا من این مانلی،دختر خوشگلت را که میبینم،دلم قیلی ویلی میره......یعنی مطمئنم،نقطه مقابل خودت که خیلی آروم هستی باشه.درسته؟؟؟؟انگاری شیطنتهای خودم را تو این فسقلی میبینم......شیرینه دخترت،ماشاله.با این اثر پیکاسویی اش......موش نخوردش:-P

پرستو...........متن ات را نه یک بار نه دوبار....چند بار خواندم......حتماااااااااااااااااااااااا سیوش میکنم.....مدتها بود،اینقدر سیراب نشده بودم/از عشق/از مادری/از خود گذشتگی.....دوستت دارم.

عاطفهههههههههه.................الان زوده عیب را یاسمن بذاری والاااا.....علی که عاقل وبالغه،بعضأ فکر میکنم احتیاج به سمعک داره.....کلاااااا یک بار ودوبار نمیشنوه،پسرک من!!!باید عین نوار ریپین اند ریپیت.......بعضااااا با ولووم بالا،که این رقم را من به جهت حفظ آبرو نزد خانواده شوهر.....رعایت کرده:-) کلاااااا حالا زوده خواهر......صبر داشته باش.نرسیده میخواهی زود بری.دی!

سانی........من اگه جای تو بوذم،واقعنی دلم برا اینجا اومدن قیلی ویلی میرفت.....خوب کاش میگفتی چرا ناراحتی!داشتم با خودم غروبی میگفتم یعنی من که اینجا راحتم،کار درستی میکنم؟؟!یا باید خوددار باشم!!!!!اگه اولی درسته،بیا اینجا بنویس..................اینجا مال ماهاست....منطقه آزاد سخن.مگه نه؟؟
راستی سوغاتی برا خانواده هاتون خریدین؟؟؟؟؟کار سختی هست این قسمت .مگه نه؟؟

الناز.........داشتم با خودم میگفتم چه عکس باقلوای دیگه ایی میخواهی از پادمیرا رو کنی...منتظریم.دلم برات تنگ شده.


راستی.....نغمه،سلام رسوند.......خیلی......سیستم اینترنتشون قطع شده.شوهرش هم هفته دیگه عمل چشمش قطعی شده.....به سلامتی انشاله
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز