نه به هادی ن به شوهرم

افسردگی بیماری خیلی سختیه خدا کنه هیچوقت بیماران افسرده رو نبینی ایشون بیماره نه تنبل شوهرشم فکر میکنه با خود درمانی میشه کمکش کنه گفته بود. بهم میگه دارو چیه اب میوه بخور 

هیچی دیگه بچشو گذاشت رفت،تموم.

شبی که میخاست فرداش بره رفته بود برا خودش سی دی تام جری خریده بود،ببینه.انگار نه انگار داره زندگیش از هم میپاشه و از بچه جدا میشه.

تنها مسعله نگران کنندش این بود که مهریه رو کامل بگیره.

دکتر گفته بود این از اول نباید ازدواج میکرده

معلومه افسردگی نداشتی و نمیدونی چیه خدارو شکر 

ربا رو پختن؟😁

شوهرمنم از سرکار که میاد باید عین بچه کوچیک دنبالش بگردم لباساشو دونه دونه پیدا کنم اگه یه صبح که میره جایی من بخوابم دیگه اونروز واویلاست هیچی با خودش نمیبره دارم بچه بزرگ میکنم 

 اونایی که میان مبگن دروغ گفتم 

حلالتون نمیکنم چون با حال بدم تاپیک زذم و کمک خواستم 

متاسفم براتون 

کاش خودم حالم خوب بوذ از صبح تا شب مثل.. کار می‌کردم. 

واقعا کوته فکرید. 

دقیقا….احتمالا شوهر اون خانم هنوز طاقتش طاق نشده،که اون روشو نشون بده

😳😳😳😳راست میگی . خوب الان چی خونه یه پدرشه ؟ برادرت چی زن گرفت بچه اشون در امانه پیشه باباشه یا پدرومادرت

دقیقا.منم همسرم وقتی کارام زیاده ظرف جارو اینجا انجام میده.هرکدوم از لباساشم ک رنگ پس میده نمیشه بندازم لباسشویی خودش میشوره.جمعه هام معمولا میگه ناهار با من...اما من بهش نمی‌گم باید انجام بدی بتونه انجام میده نتونه نامیده.منم دلم نمیاد بهش کار بدم زیاد.اونا بیرون از خونه واسه زندگیمون تلاش می‌کنن ما زنام داخل خونه باید تلاش کنیم...اما بعضی وقتام خیلی تنبل میشم میگم تو بجام مثلا ظرفارو بردار و .... خخخخخ

😢منم همونم بخدادارم عذاب میکشم میخادبرع سرکار ده دست لباس عوض میکنه تاببینه کدوم بهش میاد هیچکدومم جمع نمیکنه نگم برات 😭

اتفاقا افسردگی بعد زایمان داشتم‌خیلی شدید.چون زایمانم خیلی خیلی سخت بود..بعد زایمانم تقریبا همه چی از دستم رفت خونه ماشین زندگی..شاید کسی ب اندازه من بعد زایمان سختی نگشیده باشه ..ولی مو شونه‌کردن و‌کارای شخصی رو خودم‌انجام‌میدادم اخه واقعا بعضی چیزا رو نمیشه کسی واسه ادم‌انجام بده.