2777
2789
بچه ها کسی میدونه این آغوش گرفتن بچه ها برای ایجاد احساس امنیت مرزش تا کجاست؟
یعنی تا کجا میشه بچه رو در آغوش داشت که بغلی هم نشه؟
هر هدف رویایی است با مهلتی محدود. باید برای رسیدن به آن طرح ریزی کنید
سلام.مرسی از مطالب مفیدتون......مرسی مریناز....هدی من شدیدا بهم وابسته است.....همش تو بغلمه...روی زمین در صورتی می شینه که من هم کنارش باشم...پوشک عوض می کنم...میخوام پوشک رو ببرم بندازم تو کیسه تو دستشویی اینقدر گریه می کنه زودی بر می گردم.....یه دستی اشپزی می کنم.....همش تو بغلمه....وقتی تو بغلمه شاده و آواز می خونه و می زنه رو شونه ام..کلی خوشحال میشم....ولی گاهی هم ناراحت نکنه لوس شده...نکنه افراط کردم.نکنه نباید تا گریه می کنه بغلش کنم. اطافیان هم که دائما رو مخ ادمن لوسش کردی ی ی ی... بغلش نکن. بزار گریه کنه...بغلی شده و تنها جواب دندون شکن من به اونا اینه که خودم دوست دارم بهم بچسبه نهایت تا دو ماه دیکه که راه بیفته از تو بغلم می یاد پایین و من مثل الان نمی تونم در آغوشش بگیرم و همه ساکت می شن...می خواستم راهکار بدین......یعنی هدی احساس نا امنی می کنه؟>؟؟؟ شبا اول رو تخت خودش کنارمون می خوابوندمش تا صبح 5 یا 6 بار بیدار می شد گاهی به محض بغل کردنش دوباره می خوابید....الان 1 ماهی هست پیش خودمون رو تخت می خوابونمش ..3 بار بیدار می شه چشماشو هم باز نمی کنه در حد 3 دقیقه شیر میخوره و دوباره می خوابه...طوری شده دیکه من نمی تونم رو تختش بخوابونمش خودم خوابم نمی بره..کنارم که هست راحت می خوابم.....خیلی حرف زدم نظر بدین.....من فایل دکتر هلاکویی رو دانلود کردم کی بتونم گوش بدم الله اعلم...............

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

رادوین هم مثل هدی شده ولی من از روز اول هر موقع زیاد گریه یا نغ می زنه بغلش نکردم مگر موقعی که به قول قدیمی ها ببینم نافش داره بیرون میزنه خسته شدم اگر من نباشم پیش بقیه خوب وای میسه ولی به محض اینکه من رو ببینه میگه م م یعنی ممه همش آویزون سینه منه حتی اگر شکمش سیر باشه
نارسیس عزیزم آغوش گرفتن بچه ها و نوازش و تماس پوستی در این سن هیچ حد و مرزی نداره !

تا هر جا که میتونی...هر چه بیشتر بهتر.....مرتب بقلش کن...بوسش کن...با مهربونی باهاش حرف بزن .... پوستشو لمس کن...در دنیای امروز هیچ چیزی نمیتونه جای این ها رو بگیره

لطفا فکر نکنید که این چرندیاتی که میگن بچه بغلی میش درسته.....بچه هر وقت از عشق والدین سیراب شد و احساس امنیت کرد از مورد قبول بودن و دوست داشته شدن ...مثل یه کبوتر خودش پرواز میکنه و آماده میشه واسه عشق ورزیدن

پس تا هر جا که میتونی بغلش کن و از این مادری کردن لذت ببر که با چشم بر هم زدنی این روزها میگذره ... وقتی که بزرگ شدن باید التماسشون کنیم بزارن بوسشون کنیم :)
غزل اصلا نگران نباش...این رفتارش گذراست در صورتی که بهش احساس خوب بدی...حس امنیت و دوست داشتن

الان هم وقت مناسبی نیست که خوابش رو جدا کنی تا یک سالگی...بچه ها توی این سن ترس از چدایی دارند...به این ترس دامن نزن....به اطرافیان کاری نداشته باش اصلا


حتما دکتر هلاکویی رو گوش بده حیلی بهت کمک میکنه...همه مسایل رو ریز ریز شکافته و خیالمون رو راحت کرده


سلام

بچه ها منم دقیقا مشگل شمارو دارم سام همش باید من و ببینه هر کاری میکنم باید تو دیدش باشم همش دلش

بغل میخواد ....اظرافیان بهم احساس بدی میدن میگن دارم خرابش میکنم و.....

مطالبتون خیلی خوب بود....ممنون مریناز جون

بچه ها سام گاهی شبا 1 ساعت به 1 ساعت بیدار میشه ....یعنی احساس نا امنی میکنه؟ من که همش بهش

احساس خوب میدم ....دیگه باید چی کار کنم؟
چگونه به کودکان احساس امنیت دهیم؟
اوقات مفید ی را با کودکان سپری کنید.
کودکانی که گرمی, نوازش و محبت بیشتری را با والدینشان تجربه می کنند بهتر با شرایط جدید سازگار می شوند. بنابراین به کودکتان نگاه کنید، با او صحبت کنید، به او لبخند بزنید و او را در آغوش بگیرید.
در حد امکان جدائی ها را به حداقل برسانید.
زمانی که در منزل حضور دارید. در حین انجام فعالیت های مربوط به منزل به کودکتان نزدیک باشید، به او توجه و با او صحبت کنید. اگر مجبور به ترک اتاق هستید با آنکه منتظر آمدن کودکتان می مانید ولی او را صدا کنید تا کودک بداند که در کنار او هستید و یا او را بغل کنید و همراه خود به خارج از اتاق ببرید. گاهی مادر زمانی که کودک متوجه نیست ناگهان به آرامی از اتاق و یا حتی منزل خارج می شود. این کار منجر به چسبندگی بیشتر کودک به مادر خواهد شد و در این شرایط کودک به جای انجام بازیهای کودکانه مرتباٌ مراقب حضور مادر باقی می ماند.
به فامیل و دوستانتان بگوئید که انتظارات شما از آنها چیست.
به فامیل و دوستانتان بگوئید که کودک شما در یک مرحله خاص رشدی است و کمرو و خجالتی شده است. توصیه کنید که با لبخند و به آرامی به او نزدیک شوند، با او به نرمی صحبت کرده و با او بازی کنند، زیرا کودک شما اشتیاق بیشتری برای برقراری ارتباط با آنها پیدا خواهد کرد. اگر کودکتان به آنها نزدیک نشد، از دعوا کردن کودک و بیان احساسات منفی خود داری کنید. به او اصرار نکنید که در آغوش دیگران برود زیرا شرایط بدتر خواهد شد.
به کودکتان در برقراری ارتباط امن با دیگران فرصت دهید.
وقتی که کودک فرد جدیدی را ملاقات می کند اجازه دهید در کنار شما بماند، مگر اینکه خود او تمایل به کنجکاوی، گشتن در اطراف اتاق و یا بغل شدن را داشته باشد. تا زمانی که خود کودک آمادگی ندارد به او اصرار نکنید. اجازه دهید کودک وسایل شخصی اش چون اسباب بازی, عروسک, خرس و یا پتویش را در محیط های جدید با خود ببرد زیرا به او احساس آرامش و امنیت می دهد.

زمانی که کودکتان مضطرب می شود واکنش نشان دهید.
بی تفاوتی مادر نسبت به احساسات کودک او را آشفته تر می کند و هر چه کودک مضطرب تر باشد بیشتر به مادر خود می چسبد. اگر هنگام برخورد با افراد نا آشنا کودک به گریه افتاد او را در آغوش گرفته, نوازش کرده و با ملایمت با او صحبت کنید. از کودک به دلیل این رفتارش گله و شکایت نکنید و از بیان جملات منفی و یا سرزنش کردن او خود داری کنید.

وقتی که کودکتان مضطرب می شود آرامش خود را حفظ کنید.
در هنگام اضطراب و نگرانی کودک مراقب باشید که شما نگران و مضطرب نشوید. کودک شما به والدین آرام, مطمئن و قوی نیاز دارد. او را در آغوش بگیرید و به او احساس امنیت و آرامش بدهید.

رفتار مناسب را تشویق کنید.
کودک را زمانی که با افراد جدید صحبت می کند و یا به آنها لبخند می زند تشویق کنید.

به دیگران اجازه دهید با کودک شما ارتباط برقرار کنند.
از مراقبت بیش از اندازه کودکتان خود داری کنید زیرا آنها به فرصت های بیشتری برای برقراری ارتباط و نزدیک شدن به دیگران و به خصوص در مکان های نا آشنا نیاز دارند. تجربیات کودکان به آنها می آموزد که والدین همیشه در کنار آنها خواهند بود حتی اگر با افراد دیگری باشند.

زمانی که می خواهید کودک را ترک کنید با ثبات و محکم باشید.
هنگام ترک کودک از او خداحافظی کنید تا کودک بداند که شما می روید. جملاتی مثل فعلاٌ خداحافظ و یا من دوباره بر می گردم به کودک می آموزد که شما می روید ولی بر می گردید و جدائی زود به اتمام می رسد.

قبل از ترک کودک, او را با مراقب و پرستارش آشنا کنید.
مطمئن باشید که مراقب و یا پرستار کودک فردی مسئول, مطمئن و قابل اعتماد است. کودک را با فردی نا آشنا تنها نگذارید و به کودک فرصت دهید تا با مراقب و پرستار جدیدش آشنا شود.
اضطراب جدائی یک مرحله طبیعی از روند رشد کودکان است. آنان با بزرگتر شدن و شناخت بیشتر مادر و محیط اطراف خود می آموزند که مادر وقتی می رود بر می گردد و به تدریج می آموزند که به آرامی از مادر جدا شده و با افراد دیگری ارتباط برقرار کنند.

بچه ها راستی یه سوال

من اگه برای سام تو طول روز بیبی انیشتین نزارم اصلا نمیتونم هیچ کاری بکنم گاهی حتی یک ساعتم نگاه میکنه انقدر

عادت کرده که وقتی تموم میشه خودش میره دکمه های دیویدی رو میزنه تا من بیام.....من بدون اون چی کار کنم؟

چی جایگزین کنم؟
ممنونم از فعالیت و همراهیتون با این تاپیک
مریناز جون بخاطر فایل ها ممنون
یه چیزی بگم مامانا یادمون باشه چیزایی که اینجا از منابع مختلف گفته میشه راهکارهایی برای بهتر تربیت کردن نی نی هاست وحی منزل که نیست. هر کدومش بر اساس یه سری تحقیقات و نظریه ها گفته میشه و نباید فکر کنیم اگه مو به مو اجرا نشه دیگه بچه مون از دست رفته!
یه استادی داشتیم تو دوره لیسانس ازش میخواستیم بهمون کتاب در زمینه تربیت فرزند معرفی کنه همش میگفت نمیدونم! ما تعجب میکردیم که چطور نمیدونه... بعد بهمون گفت اگه واسه مطالعه میخواین معرفی میکنم اگه میخواین عین کتاب آشپزی دستتون بگیرین و بچه هاتون رو از رو اون بزرگ کنین نه! هر بچه ای روش منحصر به فرد خودش رو داره...
یکی از چیزایی که به بچه احساس امنیت میده اینه که مادر نیازهاشو بلافاصله برآورده کنه و همه جوره مراقبش باشه. این رفع نیاز تو ماه های اول(معمولا تا 6 ماه) باید کاملا بلافاصله باشه و تاخیر انداختن به بهانه لوس نکردن و هر چیز دیگه به صلاح نیست. در واقع مادر و بچه بعد یه مدتی باید با همدیگه به یه جور تعادل عاطفی و هیجانی برسن مثل رقص تانگو دو نفره! که دو نفر باید کاملا با هم هماهنگ باشن. اینکه میگن مادر از نوع گریه بچه میفهمه نیازش چیه به همین مساله اشاره داره.
البته این هماهنگی واسه من تا 2 ماهگی دریا واقعا سخت بود. اینقدر خودم مشکلات جسمی و روحی داشتم که نمیتونستم روی دریا خوب تمرکز کنم و همش احساس گناه داشتم که مادر بدی هستم. کم کم این حسم بهتر شد.
تو 6 ماه دوم هم این رفع نیاز باید تقریبا بلافاصله باشه میگم تقریبا واسه اینکه نسبت به 6 ماه اول یه خورده فرق داره. یه جورایی بچه قراره معنی صبر و تاخیر رو بفهمه. البته این تاخیر در حد چند ثانیه و دقیقه ست نه یه ساعت!!!
بچه ها مرسی از همراهیتون و نوشته های خوبتنو مخصوصآ مریناز و ساناز جون.......

اما بچه ها ما از اول که پسرم همش میخواست بغل بشه همش بغلش کردیم و محبت بی دریغ......اما وقعآ جوری شد که هنوز بعد از نه ماه و نیم درست نمیخوابه و حتی برای خواب هم میخواد تو بغل باشه........خیلی سخته.چون بیش از حد کمبود خواب دارم.....شب تا صبح چه کنار خودمون و چه تو تخت خودش هزار بار بیدار میشه و میگه بغلم کنید راه برید
راجع به cd و کارتون و اینا باید یه کم بیشتر تحقیق کنم. دریا هم خیلی بی بی انیشتین دوست داره خصوصا اولیشو و وقتی میذارم خیلی دقت میکنه ددد رو با همون یاد گرفت! ولی حالا شک کردم چند روزه نمیذارم براش!
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز