چند سالی خواستگارهاتون رو رد کنید
مریضی سخت داشته باشه ک نیاز ب مراقبت داشته باشه
برادرتون هم ب قصد قهر چند سالی هست نیامذه باشه خانه
ازدواج کن برای پدر پرستار بگیرید
خودتون هم هرازگاهی سر بزنید
پدرومادر هیچوقت تکرار نمیشن آدم جونش رو هم براشون بده بازهم کمه
ازدواج خیلی مهمه
میتونی ازدواج کنی
از پدرت هم نگهداری کنی
اینده ات رو خراب نکن
آره
ولی اگه همچین برادری داشته باشم بخواد بیاد میزنم قلم پاشو میشکنم😐
ازدواج میکنی پرستار میگیری
حاضرم براش بمییییییرممممم
همین الان خونه زندگیمو ول کنم برم چه برسه به اینکه خاستگار رد کنم
اگه بهم نیاز داشته باشه قطعا
چی مهمتر پدر مادر
اگر پدر نادرتو میشناسی قدر شناسن.آره...ولی ازدواج با یه فرد عاقل میتونی هم کمک حال اونا باشی هم زندگیتو داشته باشی
خدا کمکت باشه
منطقیش اینه خواستگاری رو قبول میکنم که شرایطمو بدونه و با ما زندگی کنه
چرا باید محروم باشی از ازدواج؟ منافاتی باهم نداره
الان ک ازدواج کردم ولی بخاطر بابام همسرم رو ول نمیکنم
ازدواج کن از پدرتم مراقبت کن
سنت بالا بره بعدا پشیمون میشی
یاد خاله ام افتادم
خاستگارای خوبتو رد نکنیا ولی پدرتم فراموش نکن پرستار بگیرخودتم مواظبش باش
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز