2777
2789
عنوان

تجربه درمان افسردگی خودم.

| مشاهده متن کامل بحث + 853071 بازدید | 4297 پست

افراد دارای استرس و نگرانی بالا و حملات وحشت  وکلا اعصاب ضعیف   میل‌شون به غذا کم یا کلا قطع میشه.  میگن طرف بد غذاست.  افراد بدغذا از بیماری روحی   اذیتن.  کلا کم اشتهان.   باید خیلی به موقع غذاشون سر ساعت برسه.    وعده های  کوچک و مقوی.  توان خوردن  مقدار زیاد غذا ندارن.  شاید دوساعتی یا سه ساعتی   یه بار یه چیز خوب باید بخورن. منتها وعده کوچولو کشش دارن.  حالا آرایش غذا. تنوع غذا. غذا شون تو جمع یا تو طبیعت  باشه.  غذای مورد علاقه. همه  موثره  در بهبود حالشونه .

من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم می‌رفتم که بی نتیجه بود.😔 الان  19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘

اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد  عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره

عزیز این  مشکل رو با سرماخوردگی یا آنفولانزا که نهایتا ده روزه خوب بشه مقایسه نکن.  بیماری ‌شما واسه اینکه ریشه ای د رمان بشه از حداقل شش ماه   تا چند سال   پیگیری میخواد.  دوستان به من پیام میدن  چرا فلان کار رو کردیم خوب نشدیم.  فلان قرص رو خو دیم خوب نشدیم.  عزیزم کارایی که لازمه واسه درمان انجام بدین ادامه بدین.  نا امیدم نشین.  در سخنرانی بزرگی شنیدم که گفتن واسه درمان وسواس  چند سال زمان لازمه.   اول تایپیک نوشتم چند سال بد زندگی کردیم که به اینجا رسیدیم.  باید روش زندگیمونو  چند سال تغییر بدیم.  منتها شما شروع کن هر ماه از ماه قبل بهتر میشی.  باید اهل عمل باشید.  درمان رو شل نکنید.

 برای  درمان وسواس  فکری و عملی  ابتدا پیاده‌روی ملایم بعد تند  بعد امکانش باشه  دو  داشته باشین.  راه رفتن یا دویدنی که موجب بشه عرق کنید.  سه چهار ماه. لازم بود بیشتر  .  قبل پیاده‌روی تغذیه خوب باشه.

سلام

چه خوب اینجارو پیدا کردم

منم زیاد غلبه سودا پیدا میکنم قبلا فقط مشکلات گوارشی بود معده درد و یبوست، بعد عروسی که تغذیه دست خودم بود اونا حل شدن شکرخدا.

کم کم استرس هام زیاد شدن به خاطر پایان نامه م و ناراحتی هایی به خاطر یه سری مشکلات خانوادگی پیش اومد، پارسال ماه رمضان بعد از تعدادی روزه گرفتن و ضعیف شدن بدنم ناگهان حالم به شدددددت بد شد، افسردگی،استرس و اضطراب های شدید و وسواس فکری، بی قراری شدییید، یه حال خیلی بد اصلا. اول رفتم پیش دکتر طب سنتی، با داروهاش بی قراری و گریه مدام و وحشتم آروم شد، خوابم هم درست شد درحالی که سالها بود مکشل خواب داشتم، ولی حالم خوب خوب نشد، حالم بدتر از این بود که بتونم تحملش کنم و درمان رو فقط از طریق طب سنتی ادامه بدم. بعد رفتم پیش یه مشاور متدین و خیلی باتجربه و نازنین، حالمو که دید منو به روانشناس معرفی کرد و به توصیه روانشناسم پیش روانپزشک هم رفتم. یه مدت دارو خوردم و روان درمانی حالم خیلی خوب شده بود. پایان نامه رو هم خداروشکر تونستم دفاع کنم همه ش لطف خدا بود که خیلی کمکم کرد و بنده های نازنینش رو سر راهم گذاشت.

بعد چند ماه متاسفانه دارو رو فراموش میکردم سروقت بخورم و باعث شد قطع کنم و روان درمانی هم به خاطر کرونا قطع شد. ولی حالم همچنان خوب بود و زندگی عالی و پر از نشاط، کلی برنامه داشتم و به کارای خونه و آشپزی و شیرینی پزی می رسیدم و درس خوندن و کارهای علمی م رو هم باز شروع کرده بودم، ولی متاسفانه مشکلات روح‌ و روان من که کمالگرایی شدید و اضطراب اجتماعی بودن کامل حل نشده بودن و من نباید روانشناسی رو قطع میکردم. سبک زندگی م رو هم اصلاح نکرده بودم مثل تغذیه و سردی جات، ورزش کردن و تحرکم که صفر بود، تفریح و طبیعت کم رفتن، ارتباطات کم و کم حرف زدن، که تازه قرنطینه و کرونا هم اوضاع رو بدتر کرده بود. استرس کرونا هم که بود.

کم کم دوباره خوابم به هم ریخت.

ماه رمضان رو باز یک هفته ده روز که روزه گرفتم حالم بد شد و حالت هایی شبیه پارسال البته نه به اون شدت شروع شدن. من بدنم خیلی ضعیف و کم بنیه ست، طاقتم برای روزه های طولانی خیلی کمه متاسفانه.

مجبور شدم بیشتر روزه هامو دیگه نگیرم.

الآنم فردا از روانشناسم وقت دارم و ایشالا از روانپزشکمم وقت میگیرم.

ولی حالا که این تاپیک رو دیدم تصمیم گرفتم حتما برای یک اصلاح طبع و رژیم مناسب گرفتن پیش دکتر طب سنتی هم برم و تغذیه و سبک زندگی مو هم شروع کنم اصلاح کنم تا به امید خدا این بار همه جانبه تلاش کنم و مسائلم ریشه ای حل بشه.

به خصوص که قصد بارداری دارم به امیدخدا.

خلاصه که این همه حرف زدم هم چون نیاز داشتم با یکی حرف بزنم هم اینکه بگم خیلی ازتون ممنونم و کم کم از اول تاپیک میخونم و یادداشت میکنم و سعی میکنم پیاده کنم. فعلا اولین قدم پیاده روی رو ان شاالله شروع کنم و عسل ارده شیره و خرما رو دم دست بگذارم.

ممنونم و خوشحالم که این تاپیک فعاله

خلاصه من که به شدت دنبال این بودم از اون حالت فکرای منفی بیام بیرون حس کردم بعد از آمدن از پارک جنگل ...

عزیزم تاپیکتو دیدم منم دو هفتس فکرای منفی میکنم و همش ذهنم درگیره یکم گنگم انگار از صبح که پامیشم در حال فکر کردنم و خوراکم کم شده واسه همین حال هیچ کاریو ندارم میشه راهنماییم کنی؟

سلام چه خوب اینجارو پیدا کردم منم زیاد غلبه سودا پیدا میکنم قبلا فقط مشکلات گوارشی بود معده درد و ...

ذهنتونم درگیره از صبح که پامیشید؟ من همش فکرای منفی تو سرم میاد و خودم همش تلقین میکنم که دوباره فردا پاشم تو فکرم هست اونوقت از کارای خونم جا موندم کم غذا و کم خوابم راهنماییم میکنی؟

ذهنتونم درگیره از صبح که پامیشید؟ من همش فکرای منفی تو سرم میاد و خودم همش تلقین میکنم که دوباره فرد ...

آره من اینطوری که میشم ذهنم شلووووووغ پلووووغه همه ش یه لحظه خفه خون نمیگیره:/

آره من اینطوری که میشم ذهنم شلووووووغ پلووووغه همه ش یه لحظه خفه خون نمیگیره:/

خب تو عملکردتون تغییر ایجاد میکنه؟ رو احساساتتون مثلا احساساتتون و کم میکنه؟ فرقی نمیکنه شادی و عشق و ناراحتی ؟

خب تو عملکردتون تغییر ایجاد میکنه؟ رو احساساتتون مثلا احساساتتون و کم میکنه؟ فرقی نمیکنه شادی و عشق ...

مثلا من میل به غذام کم شده میبینم میخوام عوق بزنم یا بی حوصلمو همش فکرم درگیره یه فیلم نمیتونم با تمرکز ببینم هی فکرای بد میکنم احساسم کم شده مثلا به راحتی خندم نمیگیره یا ناراحت کمتر میشم از موضوع ناراحت کننده یا میخوام عشق بورزم از ته دل نیست نمیدونم به نظرتون وقتی فکر درگیره مثل وسواس رو بخش احساسات اثر میکنه؟

خب تو عملکردتون تغییر ایجاد میکنه؟ رو احساساتتون مثلا احساساتتون و کم میکنه؟ فرقی نمیکنه شادی و عشق ...

آره عزیزم

من نمی‌دونم دقیق مشکلم افسردگیه وسواس فکریه چیه، ولی خب یه حالیه که ذوق و شوق هام، هدفهام انگیزه هام همه کمرنگ میشن انگار، یه حس بی تفاوتی و انگار احساساتم دیگه از ته دلم نیستن.

پارسال یادمه عصر جدید می دیدیم با خانواده نمی‌تونستم تو فضاش باشم ذهنم برای خودش فلسفه می بافت  فیلم و کتاب رو که زیاد جرئت نمیکنم سراغش برم، حس میکنم مغزم گنجایش نداره دیوونه میشم   درحالی که حالت عادی من دیوانه کتاب خوندن و فیلم دیدنم. مگر یه فیلم چرت باشه که فقط حالت حواسمو پرت کردن برام ایجاد کنه.

عزیزم شما هم دنبال درمانت باش و مطمئن باش زودتر از اونی که فکرشو بکنی خوب میشی، خوب خوب میشی و راحت میشی، نگران نباش.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز