2777
2789
عنوان

انتقال تجربیات مامانهای آبان 88

| مشاهده متن کامل بحث + 57422 بازدید | 687 پست
مامانای عزیز به شدت به راهنماییتون نیاز دارم. پارسا یه وقتایی خیلی کلافه وعصبی میشه (معمولا بعد از مریضی یا موقعی که می خواد مریض بشه. که البته می دونم این مواقع طبیعیه) تو این جور مواقع خیلی هم زورگو میشه و عکس العملهای بدی از خودش نشون میده. می خواد به هر ترتیبی شده به خواسته اش برسه که غالبا هم خواسته های بدیه. مثلا دوست داره دائما تلویزیون وشن باشه و سی دی بیبی انیشتنش رو ببینه یا به هرچی که می خواد دست بزنه. اگه به خواسته اش نرسه پاشو می کوبه به زمین. همش می خواد بغلش کنیم. حاضر نیست راه بره. خودشو می ندازه زمین و سرش رو به شدت به طرفین تکون میده و.... و تازگی هرچی به دستش برسه پرتاب می کنه . خیلی می ترسم که اسنکار عادتش بشه. به نظرتون باهاش چیکار کنم. آیا این حالت گذراست. وقتی محلش نمیدم به کارای بدش ادامه میده تا من تسلیم می شم آخه می ترسم بلایی سر خوش بیاره. همیشه همنمیشه تسلیم شد آخه بعضی خواسته هاش غیر منطقیه.
کمکم کنید. چه کنم با این ووروجک
نونا جون یه بار یه دکتر روانپزشک کودکان می گفت اگه بچه ها تو دوران مریضی خوایته نابجا داشتن به خاطر مریضیشون ارفاق نکینین و ددلتون بسوزه.چون این میشه یه حربه براشون...حالا نمیدونم با احساس مادری میشه بی خیال شد یانه...من خودم سعی می کنم تا جایی که شده رعایت این قضیه رو بکنم

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



نونا جون تجربه ای ندارم در این زمینه من خودم چون دخترم خیلی کم این جور کارا رو میکنه تصادفی برخورد می کنم یعنی نه همیشه باهاش مخالفت می کنم نه همیشه موافقت!! بچه های تو سن بچه ما دیگه لازمه معنای مخالفت هم بشناسن اما من خودم دوست ندارم هر چیزی رو تبدیل به جنگ بکنم بین خودم و دخترم ترجیح می دم بعض وقتها صورت مسئله رو پاک کنم یعنی مثلا اون عاملو از جلو چشمش دور کنم باج هم میدم تازه!
امید دارم، پس هستم
شقایق جون در مورد خوابوندن بچه :
اوایل خیلی مطابق کتابها عمل میکردم یعنی ماه اول تو سبد گهواره رو تخت کنارم بود ( جرئت نمی کردم همینجوری بخوابونم بغلم )
ماه دوم رفت تو گهواره کنار تختم
اما بعد از مریضی اش دیگه آوردمش کنار خودم رو تخت تا ماه هفتم که یک بار از تخت افتاد ما هم نقل مکان کردیم از رو تخت به رو زمین و سه تایی رو زمین می خوابیدیم!
از یک سالگی بردمش تو اطاق خودش کاملا تدریجی به تختش عادتش دادم یعنی وقتی خوابش می رفت می گذاشتمش او تخت و خودمون هم رو زمین تو همون اطاق میخوابیم اوایل به محض اولین بیدار شدن میاوردمش پیش خودم کم کم که عادت کرد تا صبح هم خوابید اوایل تا می دید تو تخت بیدار شده به شدت گریه می کرد محیط تخت رو براش جذاب کردم یعنی چند تا عروسک گذاشتم توش و تو روز هم بیشتر گذاشتمش اونجا عادت کرد و بعد تا بیدار می شد می اومد به ما نگاه می کرد که پایین تخت بودیم بعد هم میرفت سراغ بازی داشتم خوب پیش می رفتیم تا اینکه این چند وقته سرد شد و این دختر منم اهل پتو نگهداشتن نیست دوباره آوردمش پیش خودم تا شبی 100 بار پتو بندازم روش!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
امید دارم، پس هستم
یک سوال : دختر من معمولا شب آخرین وعده شیرشو که می خورد حدود 5-6 ساعت می خوابید و بعد شیر می خواست و بعد دوباره 2-3 ساعت می خوابید الان حدود یک هفته است شبها 9 ساعت یکسره می خوابه و بیدار هم که میشه با اشتها صبحونه میخوره به نظرتون این زمان طولانی نیست؟ صبحانه هم که خورد دیگه وعده شیرشو نمیخوره :(
امید دارم، پس هستم
مام فکر نمی کنم زیاد باشه خوب گشنه اش بشه بیدار میشه دیگه . خوش به حالت خدا رو هر چقدر شکر کنی کمه. نونا من با همه لجبازی و جیغ و دادای امیررضا تو این موارد سعی می کنم بهش امتیاز ندم چون می دونم عات می کنه به خاطر همین سعی می کنم حواسشو با چیز دیگه ای پرت کنم ممکنه یکی دو دیقه اول باز هم خواسته قبلیش رو تکرار کنه ولی زود نظرش عوض میشه
مام جون پارسا هم یه هفته ای میشه که شبا از 10 تا 5 صبح برای شیر بیدار نمیشه. وسط شب گاهی نق میزنه منم هش شیر میدم ولی خودش بعد از 4-5 سی سی شیشه رو میندازه و با پستونک یا پتو قضیه حل میشه. فکر کنم دیگه دارن یواش یواش بزرگ میشن و خواب شبشون کامل میشه. من که خوشحالم
مادر شوهرم معتقده که از رفتارش ژنتیکه. میگه باباش هم همین جوری بوده. منکه قبول ندارم. دوست ندارم اینجوری بار بیاد. میشه رفتارها رو از همین الان شکل داد. اگه اینجوری بمونه در آینده خودش اذیت نخواهد شد ولی اطرافیانش رو آزار خواهد داد.
نونا جون ویانا وقتی خوابش میاد یا مریضه رفتار هایی میکنه که از نظر من درست نیست و اگه نذاریم ادامه بده خودشو زمین میزنه و سرش و میکوبه به زمین. تو ایم موارد من اصلن کوتاه نمیام که کاری که اون دوست داره انجام بدم ولی بغلش میکنم و با مهربونی میبرمش یه جای دیگه و سرش و با یه چیز دیگه گرم میکنم.
مام جون بهت تبریک میگم که تارا خوابش خوب شده. اصولن اینا از هفت هشت ماهگی توانایی اینو که شب تا صبح بدون غذا بخوابند رو دارن حالا چرا بعضی ها زودتر اینکار رو میکنند و بعضی دیر تر خدا میدونه. اخرین وعده شامی که بهش میدی معمولن چند ساعت قبل خوابشه و قبل خواب شیر خودتو میخوره یا خشک؟
شقایق راجع به محل خواب بچه من روشم این بود که تا شش ماهگی ویانا تو گهوارش کنار تخت ما میخوابید بعد اون چون تو گهوارش دیگه جا نشد و تختش تو اطاق ما جا نمیشد مجبور شدیم نقل مکان کنیم به اطاق خودش. اون تو تخت خودش میخوابید و ما رو زمین تو اطاقش. گاهی نزدیک صبح میذاشتمش بین خودمون بخوابه. میخمتستم بعد یکی دو ماه برگردیم تو اطاق خودمون که شوشو دلش طاقت نمیاورد و ما تا 13 ماهگیش موندگار شدیم الان هم یکماهی میشه که برگشتیم تو اطاق خودمون ولی ویانا تا 4 صبح یکسره میخوابه و بعد 4 تا صبح دو سه باری بیدار میشه. من معمولن بعد چهار که میام تو اطاقش شیرش بدم چون فواصل بیدار شدنش کمه همون جا خوابم میبره! کلن این برگشتن ما فقط به نفع شوشو تموم شد که به خیال راحت تا صبح میخوابه و دیگه گریه بچه بیدارش نمیکنه. به نظرم قانون و قاعده کلی واسه اینکار وجود نداره ولی بهتره بعد از قطع شیر خوردن های شبانه شون کم کم عادتشون بدیم به تنهایی تو اطاق خودشون بخوابند. یکی دو تا از دوست و اشناهای ما اینکارو نکردند و الان بچه های شش تا نه سالشون هنوز که هنوزه تو تخت مامان و باباشون میخوابن!!
منم تقریبا 20 روزی میشه که پارسا رو بردم تو تخت خودش. اول روزها خوابوندمش تو تختش که به فضا و محیط عادت کنه و بعد هم شب. تا الان که خدا رو شکر مشکلی نداشته. البته من و شوشو هم همون جا رو زمین می خوابیم. چون برام سخته بین 2 تا اتاق جابجا بشم. آخه پارسا بد می خوابه و پتوشو دائم پس میزنه. جالب اینجاست که دقیقا از وقتی تو تختش می خوابه از 10 تا 4-5 صبح دیگه بیدار نمیشه. البته 200 بار نق میزنه ولی با پستونک مساله حل میشه و حتی اگه شیر هم براش درست کنم تمایلی به خوردن نداره تا 5 صبح که یه وعده شیر می خوه و 7 هم که سرحال بیداره. راستش نمی خواستم به این زودیا بیارمش تو اتاقش (تنبلی می کردم) ولی یک ماه پیش دیدم نصف شب از جاش بلند شده داره میره به سمت لبه تخت که بره پایین و چون هنوز نمی تونه به تنهایی راه بره حساااااااااااابی ترسیدم و اینجور شد که رفتیم سراغ تخت خودش
لطفا راهنمایی بفرمایید بزرگان ........
من میخوام فردا پس فردا برم نمایشگاه اسباب بازی ، هر چی اطلاعات راجع به وسایل کمک آموزشی و کلا اسباب بازی برای این سن دارید بروز بدین لطفا
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   khatounmf  |  4 ساعت پیش
توسط   sisijoonm  |  2 ساعت پیش