2777
2789
عنوان

انتقال تجربیات مامانهای آبان 88

| مشاهده متن کامل بحث + 57422 بازدید | 687 پست
لیلا دکتر:
در مورد بیش فعالی و اوتیسم اولا هنوز زمان تشخیص این بیماریها نیست
ذهنتون رو رها کنید و با فکر کردن به بیماری های غیر ضروری روزهای خوبتون رو با نگرانی همراه نکنید
What is normal? Depends what you want to do

بچه ها با عرض معذرت خواستم یک تذکر را که قبلا تو صفحه 1 هم گفته بودم رو یادآوری کنم:
اینجا بیش از هر چیز قراره مکانی برای ذکر تجربه ها ی کسب شده برای خودمون باشه تجربه هایی که شاید بتونه بچه داری رو برای هممون ساده تر کنه اینکه بخواهیم تواناییها و یا ناتوانیهای بچه هامون را باهم مقایسه کنیم فکر می کنم نه درست باشه و نه بهمون کمکی کنه بیماریهای بچه ها هم متاسفانه هم زیادن و هم ممکنه علائم بالینی مشابهی داشته باشن پس خواهش می کنم قصاص قبل از جنایت نکنیم و این مطالب رو اینجا منتقل نکنیم همه بچه های ما خوشبختانه تحت نظر متخصص اطفال هستند و در زمان مربوط به خودش از همه لحاظ بررسی می شوند
امید دارم، پس هستم

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

دوست جون ها
کتابهای مرجع بیماریهای اطفال رو نمیشه با یک دست بلند کرد از بس سنگینند. ما هم که نمیتونیم هفته ای یک بار همه علائم بچه هامونو مروز کنیم. پیشنهاد من اینه که فکر های غیر ضروری رو از ذهنتون بیرون کنید و از هر لحظه ای که میشه با ارامش بچه تون رو بغل کنید لذت ببرید.
در مورد اوتیسم اختصاصا اینو بگم که اصلا الان سن تشخیص این اختلال نیست.

گیر دادینا!

عمر دو بایست در این روزگار
سلام مامانای عزیز می خواستم از تجربیات شما استفاده کنم دختر 17 ماهه ای دارم که اگزمای سرشتی داره اوایل گاهی بدنش دونه میزد ولی الان همش تنش میخاره چند تا دکتر عوض کردم مرطوب کننده های مختلف ایرانی خارجی ولی بهتر نمیشه فردا دوباره میبرمش دکتر. لطفا راهنماییم کنید.
شقایق مثلا اوستا دوست داشت بره سر توالت فرنگی و درشو برداره و شلپ شلپ خلاصه :دی . منم اولا که سعی میکردم در دستشوئیی روببندم . اگر بزا میموند و اون میرفت اون تو .. میوردمش بیرون سریع یه چیز دیگه برای بازی بهش میدادم و اصلا با نرمی و قربون صدقه نمیگفتم بیا عزیزم با این بازی کن .. در حالیکه برش میدارم و میارمش اینور میگن : این کار خوبی نیست و نباید بری اونجا .......... بالاخره بعد از دو سه ماه جواب داده . الان دیگه در هم باز باشه نمیره . ولی میره سراغ یکارای خطرناک دیگه مثلا میره پشت میز کامپیوتر یا میز تی دی .. که پر از سیم هست .. باز هم بدون رنشون دادن روی خوش و همون جملات ساده نباید بری اونجا خطرناکه .. ( الان دیگه معنی خطرناک رو میفهمه ) .. میارمش اینور و یه چیز دیگه میدم دستش بازی کنه ............ البته اینم بگم پیغمبر که نیستم که تا حالا داد نزده باشم سرش!.. ولی خوب خیلی سعی میکنم که خودمو کنترل کنم . انگار دارم با بزرگ شدن بچه خیلی از عادتهای بد خودم رو دور میریزم .
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز