[9/5, 00:56] سانازی: راستی آقا پیمان شوهرت خوش اخلاق هستن ؟؟
[9/5, 00:57] کوثر: پیمانم خوبه ولی یه رگ دیوونه ای داره بلند بشه خیلی بد میشه بچه های خالم همشون دارن ولی بعد پشیمون میشه
[9/5, 00:57] سانازی: چرا اینجورن ؟
[9/5, 00:57] سانازی: فقط بچه های این خاله ت این جورن ؟
[9/5, 00:57] سانازی: خودتون چی ؟
[9/5, 00:57] سانازی: اون یکی خاله ت ،.
[9/5, 00:58] سانازی: عمه ها عموها ،.
[9/5, 00:58] سانازی: بعد ،.این دراثر چی بوجود اومده ؟!
[9/5, 00:58] سانازی: این رگه که میگی ،.
[9/5, 00:58] کوثر: نمیدونم شاید به خاطر باباشون که یکم بداخلاق بوده
[9/5, 00:58] کوثر: آره
[9/5, 00:58] کوثر: خیلی عصبی هسن
[9/5, 00:59] سانازی: آقا سهراب ؟
[9/5, 00:59] کوثر: عموهای خودم که صبورن و خوش اخلاق اما عمو های پیمان همونام عصبی هستن
[9/5, 00:59] کوثر: آره
[9/5, 01:00] سانازی: منظورم مشکل ذاتی و ژنتیکیه ،.
یا روحی و قابل حله ،.
[9/5, 01:00] سانازی: اینا چه جوری خوب میشن ؟
[9/5, 01:00] سانازی: درمان ش چیه ؟
[9/5, 01:00] کوثر: ژنتیکیه ولی باید باهاشون راه بیای
[9/5, 01:01] سانازی: یعنی قابل حل نیست ؟
[9/5, 01:01] کوثر: باید حرفشونو گوش بدی کاری که بهت میگن و درست انجام بدی
[9/5, 01:01] سانازی: روان درمانی مشاوره ؟
[9/5, 01:01] سانازی: از دوران کودکی شکل گرفته ؟
[9/5, 01:02] کوثر: نه بهشون بر میخوره
[9/5, 01:02] سانازی: منظورم روانشناس میتونه کمک شون کنه ؟