فدای دل مهربونت عزیزم
کاش میشداین خاطرات ازذهنمون پاک بشه
چقدرمن باتک تک مادرانی که دربیمارستان رجایی بچه هاشون روحین عمل یابعدعمل ازدست میدادن اشک میریختم چون ذره ای فکرنمیکردم دخترخودم کوچکترین مشکلی براش پیش بیاددیگه برسه که فوت کنه
دیگه بعدسالهاداشتم باهمه دردهاکنارمیومدم که بیماری این دخترم یکساله ازپاانداخته منو
خسته شدم خودم هزارتابیماری جسمی پادردکمردردمعده دردسردردگرفتم که همه میگن ازاعصابته
دعاکن عزیزم برای سلامتی دخترم دعاکن احساس میکنم قلب پاکی داری ودل مهربون برای سلامتی دخترم دعاکن واقعادیگه کشش ندارم
خداراشکرکه شماازاون زندگی ومردبی مسئولیت نجات پیداکردی خداراشکرگلم
امیدوارم کنارفرزندان وهمسرت سالهای طولانی خوش وخرم وسلامت باشی عزیزم