همه ما ازین فکرا میاد سراغمون
منم
همش میگم یعنی میتونستم بیشتر استراحت کنم و نکردم
شاید فلان کار و میکردم میموند
شاید مثلا از جام تکون نمیخوردم مشکلی پیش نمیومد
شاید شاید شاید
ولی ما هرکاری تو اون لحظه ها میدونستیم درسته انجام دادیم
بقیه ش دست خدا بود
حتما حکمتی بوده حتما.
بعضی وقت ها باید همه چیزو به سرنوشت سپرد، صبور بود،
تا کائنات خودش همه چیزو برات جور کنه.
بعضی وقت ها هرچقدر هم که عجله کنی، هیچ نتیجه ای نمیگیری.
و‌فقط و فقط باید منتظر بود تا جهان هستی ورق های قشنگشو رو کنه.
میدونی میخوام بگم، بعضی وقت هیچ چیز اونجوری که ما میخوایم پیش نمیره چون قرار قشنگ ترش اتفاق بیفته🌱
درست میگید همینطوره. من از دوماه بعد سزارینم شروع میکنم دیگه هرموقع که بگیره... آغوش خالیمون انشالله زود پر بشه و این روزهای سخت کمرنگ بشن برامون... ولی میدونم هیچوقت فراموش نمیکنم . داغ بدی رو دلم موند
ان شاءالله حتما
خدا خیلی مهربونه
میبینه که چقدر دلتنگ بچه هامونیم
میبینه که چه داغ سنگینی رو دلهامونه
میبینه که چقدر سخت روزهامون و شب میکنیم و شبامون و به صبح میرسونیم...
مگه میشه همینجوری رهامون کنه
حتما درست میشه، و به زودی زود جاشون دوباره پر میشه و این بار پایان خوشی به امید خدا برامون رقم میخوره...
لحظات سخت نمیان که بمونن
میان که بگذرن...
چقدر حرفاتون ارامش دهنده هست و قلبم رو اروم کرد. چه خوبه ادم دنیارو بزرگتر ببینه و همه چیو مثبتش رو در نظر بگیره... انشالله این شکست ما هم یک روزی تبدیل به پیروزی خیلی بزرگی میشه
اونقدر قوے باش تا بتونے رها کنے
و اونقدر صبور باش تا بتونے
منتظر چیزهایی باشے که لایقشونے💙
خانما من الان20روزه از زایمان زودرسم میگذره
هنوز خونریزی‌و دفع لخته دارم
چیکارکنم قطع بشه😭
سونو نرفتم
سرنوشت منم مثل شما بوده
منم یه دختر 8 ساله دارم 25 بهمن رفتیم بیمارستان که داداشش به دنیا بیاد ولی دست خالی برگشتیم الان 8 ماه میگذره و قلبم هنوز آروم نگرفته دیشب یواشکی تو اتاقم زار زدم دلم نوزاد میخواست که بهش رسیدگی کنم دلتنگ پسرم بودم و هستم
با دیدن هر نوزادی تو خیابون دلم میره سمت پسرم که اگه می موند الان چقدری شده بود الان چیکارها می کرد خیلی سخت و بد قلبم شکسته
با دکترت مشورت کن
شما آخه تا حالا سرکلاژ نکردی
نگاه به من نکن
بعضی وقتها استثنا پیش میاد
حالا شانس منه که با وجود سرکلاژ بازم زایمان زودرس گرفتم
وگرنه خیلی ها بودن که با سرکلاژ بارداریشون و با موفقیت طی کردن
امیدوارم هرچی که خیر و صلاح و مصلحتته واست پیش بیاد عزیزم
میدونم روزهای سختی و داری سپری میکنی
خودم کشیدم درکت میکنم
منم لحظه ای نیست یاد بچم نباشم
ولی گذر زمان همه چی و درست میکنه
بسپر به خدای بزرگ
غسل صبر بکن
واقعا کمک میکنه.
هیییی خواهر
همه این فکرا تو سر منم میاد
کاری نمیشه کرد
با سرنوشت نمیشه جنگید
من راضی ام به رضای خدا
حتما یه حکمتی هست وگرنه خدا استغفرلله بیکار ننشسته که هی مارو بندازه تو عذاب و زجر کشیدنمون و ببینه
این روزها هم میگذره
و برامون خاطره میشه
این صفحه های تاپیک مربوط به ماها بوده و ما باید پرش میکردیم همینا هم میگذره
مطمئنم چند سال دیگه همینجا تو همین تاپیک از بچه هامون میایم میگیم
من امیدوارم به بخشندگی خدا❤
عزیزم منم یه ماه خونریزی داشتم
تا کم کم خودش کم شد
تازه بعد اینکه قطع شد دو هفته بعدش من دوباره پریود شدم و رفتم سونو خداروشکر چیزی خاصی نبود.
نمیدونم ولی فکر کنم خونریزی بعد زایمان تا ۴۰ روز اینا طبیعی باشه دیگه.
میدونم این خونریزی ها بیشتر آدمو کلافه میکنه🤦🏻♀️
