سلام به همه دوستان خوب و گلم
من تقریبا دو ماه هست با شما عزیزان آشنا هستم و خواننده خاموش این تاپیک غمگین هستم و تجربه مشابه شما رو داشتم توی این دو ماه خیلی سعی کردم عضو بشم اما چون کاربر خیلی قدیمی اینجا بودم و نام کاربری و پسوردم رو فراموش کرده بودم هر کار میکردم نمیشد پیغامی بذارم و بارها سعی کردم دوباره عضو بشم اما چون شماره تلفنم قبلا ثبت شده بود نمیتونستم عضو بشم تا اینکه بالاخره امروز موفق شدم با شماره تلفن خواهرم عضو اینجا بشم و براتون اولین پست رو بذارم
تا حدودی با شما عزیزان آشنا هستم و میدونم چقدر درد از دست دادن بچه سخت هست چون متاسفانه خودم این تجربه تلخ رو چهار بار داشتم در هفته های ۲۰، ۲۲، ۲۵ و آخرین فرشته ام هم که از دست دادم دو ماه و نیم پیش بود دختر خوشگلم که قرار بود اسمش رو السا بذارم قلب کوچولوش توی هفته ۲۲ از کار ایستاد
بخاطر این اسم کاربری ام رو به یاد دختر کوچولوی که آخرین امید من برایزندگی بود السا گذاشتم قرار بود ماه دیگه بدنیا بیاد و تمام خاطرات تلخ گذشته رو برام کمرنگ کنه اما خدای بزرگ نخواست و برام این طور تقدیر رو رقم زده که من فقط مادر چهار فرشته آسمونی باشم و بس و هیچوقت طعم در آغوش کشیدن فرزندم رو نتونم بچشم . چیکار میشه کرد خداست دیگه فقط باید اون بخواد و بس که برای من نخواست و این طوری بود که من شدم تنهاترین مادر دنیا
شاید توی دلتون خدا رو شکر کنید که اینقدر مث من تجربه تلخ نداشتین
من بارها و بارها زمین خوردم و بلند شدم و آخرین شانسم هم دو ماه و نیم پیش بود که دختر زیبام رو در اوج ناباوری از دست دادم
بارها و بارها زمین خوردم و هر بار گفتم مصلحت خداس حتما دفعه بعد برام جبران میکنه ولی دفعه بعد تجربه بدتری برام رقم زد
امیدوارم شما دوستای خوبم هرگز هرگز دردی که من تجربه کردم توی این ده سال تجربه نکنین و همه اتون بزودی صاحب نی نی های زیبا بشین که غم دلتون رو کم کنه و خاطرات تلخ گذشته براتون کم رنگ و محو بشن گرچه میدونم هیچوقت فراموش نمیشن . امیدوارم هیچوقت به اندازه من دلتون نشکنه و هرگز حسرت مادر شدن مث من به دلتون نمونه