بابام گفت باز س داد بگو ...اخه اگه اینجوری شکایت کنیم میگن سیمکارت و گم کردیم و منکر میشن و ...دیگه بیخیال شدم...1 ماهی هم خبری نشد و گفتم ترسیدن و دیگه ادامه نمیدن
بالاخره امروز سرکاربودم که دیدم باز یه شماره هی ز و س...دقیقا مثل قبل...
گفتم باید دیگه بحرفم...زدم رو ضبط و برداشتم....صداش اشنا نبود ..دیدم کش میده و همش گفتم بگو کی هستی تابشناسمت و بعد....
بالاخره گفت به کسی نگیا از فامیلای عمت هستممممم.....من قطع کردم و 1 سااااعت فقط فکر..
البته اولش ی س داد که یبار از دور دیدمت چشم درشت و شاسی بلندی
....