من تا چهارماه پیش واقعا از خودم ناامید شده بودم
دکترم هم میگفت فقط رحم جایگزین
سه ماه وقت گذاشتم برای این کار
آخرم با کلی انرژی و دوندگی و پول، وقتم هدر رفت
و آی وی اف منفی شد. البته الان خدا رو شکر میکنم
بماند که از طرف ساروگیتم چقدر اذیت شدم
شب نوزدهم با خدای خودم یک دله شدم
که دیگه محاله برم درِ خونه بنده هاش
گفتم حتی بازم اگر ندیدی من دیگه محاله به بنده هات
روو بزنم، بس، که تو این کار خار و خفیف شدم
الانم عزمم رو جزم کردم اینبار بهتر از هر بار تلاش کنم
من عاشق بارداری هام بودم
نمیدونی چقدر درد کشیدم وقتی به این فکر
میکردم که دیگه نمیتونم باردار شم
وقتی از سره درموندگی مجبورم بچه هامو به
دیگری امانت بدم که اونم فقط به خاطره پول
خودشو به این کار که واسه من سراسر عشق
بوده، مجبور کرده
الانم سرکلاژ شکمی با همه ریسکش تنها راهی
هست که واسم مونده