2777
2789
عنوان

نی نی های متولد فروردین 92

| مشاهده متن کامل بحث + 89301 بازدید | 4103 پست

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

شرک ،دخترت چطوره؟ بهتر شده؟ من چند روز بود اینجا سر نزده بودم و فکر کنم دیگه دیره برای جواب دادن. و حتما تا حالا خوب شده انشالله ، چقدر سوت و کوره اینجا! به نظرم، به همت هم ، اینجا دوستان خوبی برای هم شدیم و حیفه این رابطه ادامه پیدا نکنه ، بیایید قرار بذاریم حداقل هر یکی دو روز یه خبری از خودمون بدیم و سوال دوستان رو هم در حد توانمون جواب بدیم ، راستی دوستهای تازه وارد مشخصات خودشون رو به فرمت صفحه اول وارد کنن تا شری بانوی عزیز وارد لیست کنه، البته اگه شری جون افتخار بدن و گروه رو بدون مدیر نذارن! می دونم سر همه خیلی شلوغه و بچه ها هم که دیگه نفسمون رو بریدن ولی بالاخره یه چند دقیقه ای میشه وقت گذاشت و اینجا سر زد ، من منتظرتون هستم !!
چند روز قبل تولد چهار سالگی هلیا رو گرفتیم و چند تا از دوستاش و ماماناشون رو دعوت کردیم ، به بچه ها خیلی خوش گذشت ولی من واقعا ویران شدم!! خیلی خسته شدم! فکر کنم سال بعد تولد دوتاشون رو با هم بگیرم ! خستگیم در حد مراسم عروسی بود ! هر چند ظاهرا هم هیچ کار فوق العاده ای نکرده بودم! هانا هم که دیگه پدر من رو در اورده ، تمام مدت ددر می خواد و کفشاش دستشه!! اینقدر هم شیطون شده که خدا می دونه ،دو روز پیش دیدم داره از اتاق هلیا داد می زنه ،رفتم دیدم از نردبون تخت بالا رفته و رو پله دوم گیر کرده و داره فریاد می زنه که نجاتش بدم ! اصلا یه وضعیه!!! کلا غذا هم که تعطیله ! تازگی ها شیشه خور شده و تقریبا فقط شیر می خوره ،هلیا سر غذا من رو بیچاره کرده بود حالا هانا هم اضافه شده ، کلا در حال حاضر، غذا خوردن این دو تا شده مهمترین چالش زندگیم!!
سلام به همه ی دوستای گلم امیدوارم همتون خوب باشید ! شرک جون حساسیت دخترت خوب شد؟ زهرا جون ممنون تو لطف داری به من عزیزم ... الهام جون نه من دیگه لنا رو اونجا نمیبرم با یکی از دوستام که پسرش هم سن لناست براشون دنبال یه کلاس خوب میگردیم یه جا پیدا کردیم تو سپهر خیابون درختی که کلاساش چهارشنبه ها بود بعد از ظهر که ساعت و روزش برای ما مناسب نبود حالا هم دنبالشیم البته بیشتر دوستم دنبالشه
این روزا لنا همش می خواد بره بیرون.. بعد از ظهرا میبرمش تو حیاط با بقیه بجه های ساختمون بازی میکنه غذاش کم شده ولی یاد گرفته شبا خودش بخوابه البته به شرطی که همه چراغا خاموش باشه و من و باباشم خودمونو به خواب بزنیم اونم یه ده دقیقه ایی وول میخوره تو تخت بعد خود به خود خوابش میبره البته باید بگم من هیچ تلاشی نکردم لنا خود به خود اینطوری شد قبلنا موقع خوابیدن باید بغلش میکردم خیلی راحت شدم با این سبک جدید لنا :)
سلام به همگی خدا رو شکر دخترم خوب شد حساسیتش خییییییلی شدید بود طوری که هم کهیز زده بود هم توی خواب سرفه های شدید داشت که بالا میاورد اما حالا خوبه ممنونم از همه شما چون توی خونه سیستم نداریم نمیتونم خیلی به این سایت سر بزنم فقط صبح ها و دور از چشم رئیس و همکارا به امید سلامتی همه نی نی ها و البته مامانا
راستی یادم رفت بگم دخترم تازگی ها خیلی سریع راه میره جرات نمی کنم روی زمین بزارمش خوابش خوبه اگه خیییلی خسته باشه خودش میخوابه ولی وقتی بیداره باید ببرمش بیرون پارک میبرمش تاب بازی و سرسره رو دوست داره بعضی وقتا هم پیاده میبرمش خونه مادر شوهرم وقتی حالش خوب باشه غذاش هم خوبه هندونه خیلی دوست داره بابا و دده و به به و ننه و دایی و محمد و امیر میگه ولی محمد خیلی قشنگ میگه فقط هنوز به من بیچاره مامان نمیگه هر چی هم بهش یگم میفهمه میگم شیما لباس کثیفت توی سبد بزار بر میداره میزاره توی سبد یا وقتی باباش بهش میگه شیما کنترل بیار میاره براش اینم از دختر من
سلام دوستای عسیسم ما دیگه مطمءن شدیم که نی نی مون یه دخمله، حالشم خوبه خوبه، اسمشم بارانا خانومه. الهام جون تولد هلیا جونم مبارک، من که خیلی دلم می خواد دوباره ببینمتون، البته این بار همه باشن، راستی از مستانه جون خبری نیست چرا؟ دیروز پرنسا روبردم دکتر متاسفانه گفت یه ویروس عفونتی گرفته و وزن کم کرده 250، 8شده، که این و حدس میزدم واسه اینکه فوق العاده بد غذا شده و اصلا چیزی غیر از آب و میوه نمی خوره، در ضمن به خاطر میوه های تابستونی. واین هوای پاک شدت آلرژیش هم بیشتر شده، و داءم در حال غر زدنه، شبا تا ما نخوابیم به هیچ وجه نمی خوابه.
خدایا بدون نوازش دستهای تو میان دستان زندگی مچاله می شویم.....نوازشت را از ما نگیر.
سلام به همه دوستای گلم خداروشکر همگی خوبید کلی پست نخونده داشتم و کلی ذوق کردم تا خوندمتون کیانم فکر کنم وزنش همین حدودا باشه زهرا جون ماشالله خیلی شیطون شده راه میره و حسابی از پله ها بالا و پایین میره همش مشغول فعالیته بابا و ماما و دد و بده و رفت و کوووو و دادا و توپو الو و...اینا رو میگه اسم منمصدا میزنه میگه ممممیم یعنی مریم خخخخخ
من بهش قطره اد و فروگلوبین میدم بهتر شده اشتهاش فقط هنوز دوتا دندون پایینو داره بالایی ها هم داره درمیاد مام پنج شنبه عروسی پسرعموم بود و کیان فوق العاده پسر خوبی بود و گذاشت حسابی خوش بگذرونیم
سلام به همه ،چه خوب که اومدین و از حال خودتون و بچه ها نوشتین مریم جون ،افتخار دادی؟ کیان گل چطوره ،اون قضیه دیگه حل شد خدارو شکر؟ میدوارم پسرکت همیشه شاد وسلامت باشه شرک جون ،اسم واقعیت چیه خانم ، من واقعا اصلا با شرک ارتباط برقرار نمی کنم! خدارو شکر که دخترت خوبه ،اسمش چیه؟ ای جان ،بارانا خانم ،خواهر کوچولوی ناز! افرین به این دخترا که مامانشون رو اذیت نمی کنن مینا جون ،من یه کلاس فوق العاده میرفتم که مدرسش خونه خودمون می اومدن و من دوستام رو جمع کرده بودم ،الان هم مجددا این کلاس خونه یکی از دوستان تشکیل میشه که اکباتان هستن ،عالی بود ،متاسفانه در حال حاضر فرصت ندارم برم ولی کلا مادری من رو متحول کرد،اگه خواستی بهم بگو ،کلا بیست جلسه هست و سه جلسه اش تشکیل شده
سلام الهام جون خوبی دخملای خوشگلت خوبند ببوسشون کیان هنوز تحت نظر دکتره سری قبل 6 اردیبهشت رفتیم دکتر خیلی از وضعیتش راضی بود و گفت سوراخ قلبش درحال بسته شدنه خداروشکر و نوبت بعدی چکاپ مهرماهه
سلام به همه ،خدا رو شکر به خاطر سلامتی کیان وبقیه کوچولوها .... زهرا جون مبارک باشه عزیزم ایشا الله به سلامتی چه اسم قشنگیه بارانا!!! الهام جون این وصفی که برای این کلاسه به کار بردی خیلی وسوسه کنندست(مادری من رو متحول کرد) ولی متاسفانه من تا ٢ماه دیگه خیلی سرم شلوغه و فعلا این قضیه رو کنسل کردم ولی به هر حال ازت ممنونم🌹
سلام به همه ماماناى گل. خداروشکر که خوبین و حال بچه ها هم خوبه و روز بروز شاهد پیشرفتهاشون هستیم. الهام مهربون و با معرفت که یاد هممون هستى خیلى دوستت دارم. اینجا بدون تو صفا نداره. تولد هلیا جون مبارک. نگران غذا نخوردن بچه ها نباش. معمولاً دوره ایه و بعد مدتى خوب میشه. ماماناى گل تک تکتون رو دوست دارم و دورادور دلم براتون تنگ میشه. زهرا جون اسم فوق العاده اى انتخاب کردى. من اگه دختردار میشدم میخواستم اسمش رو باران بذارم. بعد که دیدم اسم دختر بنیامین باراناست به این نتیجه رسیدم که از باران قشنگتره. کیاشا چند روزیه چند قدم راه میره بعد خودشو میندازه تو بغلم یا میشینه. ده تا دندون داره. چهار تا پایین و شش تا بالا. همین لغت هاى معمولى رو میگه مثل بچه هاى شما. بابا، دد، رفت، جیز، جوجو، چیه، بعضى وقتا ماما. تازگى دکتر براى قد و وزن نبردم ولى فکر کنم حدود ١٢ کیلو باشه با ترازوى خونگى.
مادر شدن زیباترین حس دنیاست
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز