گلپونه جون و مریم مامان پوریای عزیز اول بگم که شما واقعا خوششانس بودی که خونواده همسرتون خوبه ویا اینکه سیاست داشتین که چطور باهاشون رفتار کنیم.اینکه ما مسائل رو راحت بگیریم تا حدی خوبه اما همین طور که از اسم اینجا معلومه ما عروسای داغ کشیده و بی زبونی هستیم که با محبت زیاد و احترام زیاد کردن روی خونواده شوشو رو بردیم بالا و اومیدیم بهم یاد بدیم که چطور بایه مسئله کنار بیام و حقمون رو بگیریم.میدونید که حق دادنی نیست گرفتنیه...
رویای جون گفتیا!!!!!!!!!منم یه درد اینجوری ولی بدتر دارم.خونواده شوشوی من زمانی که وقت شب چله و بله برون من بود گفتن نه نگیر چرا بگیر(واسه این گفتن که خودشون راحت باشن و خرج نکنن زیاد)اما این جاری من همشو گرفت اینام واسش سنگ تموم گذاشتن بهشون گفتم چرا واسه من نکردین گفتن شما نگرفتین به ما چه!!!!!!!!!!! گفتم خوب شما گفتین نگیر.......توچشام رفتن و گفتن نه ما همچین حرفی نزدیم
حالا شادو خورم بله برون و شب چله و......... با دالامبو دیلومب بردن.واقعا متاسفم واسه خانواده ها احمقی که ای چیزا رو درک نمیکنن