سلام دوستای عزیزم
ممنونم از همه شما ک جویای حالم بودین، خداروشکر حالم بهتره و سعی میکنم با انجام روزمرگیهام و اومدن کنار شما ذهنمو مشغول کنم❤
خواستم از فردا شروع کنم به گزارشهای روزانه ولی خب گفتم امروز و فردا کردن دیگه بسه
خب گزارش امروزم
ساعت 7 از خواب بیدار شدم
بعد از انجام روتین پوستی و خوردن صبحانه مثل همیشه از آشپزخونه شروع کردم
ظرفهای آبچک رو جمع کردم و شروع کردم ظرف شستن
سینک خشک و نهار خوری دستمال کشی شد
غذای اردکمون رو دادم
آنا جون بیدار شد، دست و روشو شستم و لباسشو عوض کردم و موهاشو بستم و بهش صبحانه دادم، نوش جان کرد
یکم کارتون دیدیم باهم و منم یکم سایت گردی کردم
دوباره اومدم آشپزخونه و مرتبش کردم
نا مرتبی های هال هم مرتب شد
لباسهای بند رخت جمع شد و تا شد و رفتن سرجاشون
تخت خودمون و تخت آنا مرتب شد
اتاق آنا مرتب شد
سرویس بهداشتی و حمام رو با پودر لباسشویی شستم
ماشبن لباسشویی یدور لباس شست و پهن شدن
نهار دمی گوجه درست کردم
ی عالمه گوجه محلی ترش بدستم رسیده، احتمالا قسمتی ازشون رو خشک کنم
خاله عزیزم اومدن خونمون و پذیرایی شدن و رفتن
زنگ زدم همسرم اومدن دنبالم و باهم رفتیم دکتر
دکترم ارجاعم داد ب روماتولوژیست🥲
برگشتیم و نهار آنا رو دادم
همسرم اومدن و نهار خودمون هم خوردیم
همسرم یکم میوه خریده بودن، شستم و آوردم خوردیم
یکساعتی خوابیدم، بیدار شدم دیدم آنا هم روی تختش خواب رفته
ظرفهای نهار رو شستم و سینک هم شسته و خشک شد
روی کابینتها دستمال کشی شد
چای آوردم و باهمسرم خوردیم
دوتا از جزوه های همسرمو فنر زدم
اتاق مهمان یا بهتره بگم اتاق مطالعه رو جارو نپتون کشیدم
آنا بیدار شد و بهش عصرونه دادم
همسرم مرغ خریدن، شستم و بسته بندی کردم
شام مرغ گذاشتم و کنارش سیب زمینی سرخ شده و گوجه سرخ شده
چای دم دادم
ی کارت ب کارت انجام دادم
در ادامه:
ی دوش با آنا بگیرم
سیب زمینی و گوجه سرخ کنم
شام بخوریم و اگه وقت کردم ظرفهاشو بشورم اگه هم نه ک بمونه برای فردا صبح
روتین پوستیمو انجام بدم و داروهامو بخورم و بخوابم