سلام من از ۸ بیدار شدم با مامان صبحانه خوردیم
کلی لباس جمع کردم اتو کردم
صبحانه بچه ها رو دادم
النا کلاس نقاشی داشت ک توی آسانسور گیر کردیم وقتی رسیدیم کلاس تشکیل نشد
زنگ زدم قاطی کردم براشون خیلی بی نظم هستن قرار شد النا رو جابجا کنند
ی سری لباس بردیم خیاطی برای مامان
منم ی پیراهن سفارش داده بودم اومد آستین لباس دو سایزه باید دانتل بگیرم ببرم درست کنم
رفتم قرص آهن خریدم خیلی موهام میریزه
ناهار خوردیم ظرفا رو شستم
مامان خونه رو جارو کرد چون میگه من تمیز جارو نمیکشم
منم گردگیری کردم
ایشالا بخوابم تا عصر