*برنامه و راهکاربرای مدیریت کارهای خونه *

سلام چه تاپیک با قدمتی  

خیلی این تاپیک را دوست دارم و انجامش میدم 

و اما من از صبح تا الان:

آماده کردن صبحانه،تا صبحانه بخورن رفتم جیبای شلوار کار

پسرمو دوختم درزشون باز شده بود، یه تونیک چند روز پیش خواهرم برام اورد از قسمت سرشونه واسم بزرگ بود گفتم تا چرخ خیاطیم به راه اونم درست کنم .سرشونه رو دوختم دیدم آستیناشم گشاده و بخوام تنگ کنم برا وضو اذیت میشم چون پارچه اش طوری نیست که کش بیاد دیگه به جای تنگ کردن برا سرآستینش کش دوختم و به نظرم خوشکل شد😎

دور اول لباسشویی روشن،مقدمات نهار آماده،ظرفای صبحانه جمع و شسته شد، یدونه از کشوهای لباسام تمیز و لباسا از اول چیده شد (از اینجا یاد گرفتم لباسا رو به صورت لوله ای و کنار هم بچینم اینطور هم منظمتره هم کمتر بهم میریزه)،رفتم سراغ اتاق پسرا🤯لباسای سه تاشونو تو کمد مرتب کردم ،چندتا لباس کثیف هم استخراج کردم و رفتن تو نوبت لباسشویی،دور اول لباسشویی تمام و دور دوم شروع شد،دخترم بیدارشد دوروزه به خاطر مریضی نمیره مهد بهش شیر دادم خورد بعدم دید حنایی که چند روز پیش به پاهاش زده بودم کمرنگ شده گفت بازم بزن پاهام نارنجی بشه😅براش حنا زدم هم پاهاش نارنجی بشه هم برا تبش خوبه.

رفتم سراغ نهار برنج درست کردم .با گوشت چرخ کرده یه غذای جدید درست کردم خوب شد(طرز پخت هم اینجوره که پیاز ها رو خلالی خورد میکنیم سیب زمینیا گرد باهم تو ظرف میریزیم بهشون نمک ،فلفل سیاه،پاپریکا وکمی روغن اضافه میکنیم و خوب مخلوطشون میکنیم، به گوشت چرخ شده پیاز رنده شده و نمک و ادویه میزنیم و به اندازه وشکلی که دوست داریم به گوشتا فرم میدیم .من اندازه یه نارنگی و به شکل اشک فرم دادم و روی سیب زمینی پیازا به شکل گل چیدم یه فلفل سبز تند هم برش زدم گذاشتم،چندتا گوجه فرنگی کوچیک هم نصف کردم بین گوشتا گذاشتم با رب گوجه سس درست کردم و روی مواد ریختم بعد گذاشتم توی فر طعم و بوش خیلی خوب شد ) 

دور دوم لباسشویی تمام شد و لباسا رو دراوردم پهن شد،دخترمو بردم پاهاشو بشورم گفتم کلا حمومش بدم موهاش تقریبا بلنده و بعد حموم باید براش شسوار بکشم تا خشک شن. خیار و گوجه شستم و سالاد درست کردم.جمع و جور هال و آشپزخونه و پذیرایی،دستمال کشیدن گاز بیرون ،گاز داخل و سینک داخل،پدر و پسرا اومدن ناهار گذاشتم ، دور سوم لباسشویی روشن شد(هم دخترم لباس کثیف میکنه هم پدر و دوتا پسرا به خاطر کارشون برا همین بعضی وقتا مجبورم چند دور روشن کنم )ظرفای ناهار رو شستم،فر رو دستمال کشیدم سرراهمم دوتا کابینت کناریش و کشویه بالاشم دستمال کشیدم،ظرفای ابچکون خالی شد، الانم باید آماده شم برم خونه پدرشوهرم. بازم طولانی شد منو ببخشید🤗🌹

سلام ما هم از هشت و نیم به لطف حلما بیدار شدیم صبحانه آماده کردم و خوردیم 

تصمیم گرفتم کمدای النا رو تمیز کنم و ی سری عروسک گذاشتم بدم بیرون و ی سری کتاب و دفتر بزارم توی اشغال های خشک 

ناهار سوسیس تخم مرغ خوردیم 

ی سری از عروسک ها رو ریختم لباسشویی

کلی ظرف جمع شد گذاشتم ظرفشویی و شست 

تصمیم گرفتم چالش پیاده روی انجام بدم و امروز روز سوم ۳۵ دقیقه انجام شد 

ی ۲۰ دقیقه هم ورزش با دمبل انجام دادم

ی سری آهنگ شاد ترکی برای تقویت روحیه دانلود کردم و کلی حال داد 

لبو گذاشتم بپزه و چای دم کردم 

برای خودم دمنوش زنجبیل و دارچین دم کردم ولی دیر یادم افتاد و یخ شده بودنمیدونم شام چی بزارم

مرررسی خدیجه بانوی عزیزم 

خدای من !!! پسسس یعنی شما از همون قدیم با ما بودین ¿!

از زمان قبل از غیبت کبری یِ من و شهرزاد ؟؟!! 

افتخار آشنایی نداده بودین عششق جان 

عزززیزمممی  ❤❤من از خودتون حرفیدن یاد میگیرم عشق جان نفرمایید 💖

دیانا ؟ 😄😄😄  چیکار کنیم خب ¿ خودت انقد که عششششقی و با جنبه  همه مون  باهات شوخی داریم  😄😄😄💖

خیلی دوسِت داریم 💞 

فقط بگم اون کارهای آشپزو  که صب گفتم  به لطف بچها  تا ساعت ۱  انجام دادم  همین که انجام شد جای شکر داره 

پووووووفففففف

سلام دوباره عصر یعنی ساعت ۴ تا ۵ حلما خوابید 

من ۳۵ دقیقه راه رفتم 

همسر با دست پر اومد نون و شیر و پنیر گرفته بود 

برای همسرم افطار آماده کردم آخه روزه بود ماهم کنارش ی لقمه خوردیم 

شیر جوشوندم و فرنی آماده کردم 

شام هم مرغ گذاشتم 

ظرفای شام و شستم و سینک رو برق انداختم 

۲۰ دقیقه تردمیل زدم دیگه فکر نکنم کاری کنم راستی النا رو بردم حموم چون فردا باید بره مهد

❤️❤️

خیلی سخته مریضی بچها 🥴  داغون کننده ست اصن !

ان شاءالله سبک باشه مریضیش و تا الان خوب شده باشه الهام خانم گل 

خواهش میکنم دوست مهربون🌹

بله من وقتی این تاپیکو دیدم مدت زیادی از تشکیلش نگذشته بود و از اول خوندمش و باهاتون بودم

بارداری و زایمان رانا جون

کاربران: مادرامیر علی پنبه،سوین،،ثمین،اطلسی که سالن ارایشی داشت و بعد بارداری و زایمانش دیگه نیومد،آتنا خانم،کاربر جودی،رفتن شما و شهرزاد جان 🥺😞وبرگشتنتون 😃😍

یادمه وقتی برگشتین عکس پروفایلتون عوض شده بود و من جهت اطمینان برگشتم صفحات قبل که اسمتونو ببینم همونه یا نه😅

بارداری زهرا جان مادر علی و نگرانی من از اینکه ایشونم بعد زایمان دیگه نیان ولی خدارو شکر اینجا موندن😍

بارداری زهرا بانو 😍

و خیلی خاطرات دیگه که من در عالم خاموشی باهاتون شریک بودم ☺️ 

اگر هم درست یادم مونده باشه الان بین عزیزانی که هستن حدیث خانم از همه قدیمتر بوده حضورش در اینجا ،امیدپارم خال خودش و خورشیدخانمش خوب باشه و زودتر بیاد🤩🥰

تک تکتون برام عزیزین و ندیده دوستون دارم🥰🥰🥰

سلام  به همگی 🍂

جاروبرقی هال کشیده شد و کیسه اش رو خالی کردم.

لباسشویی روشن کردم و لباسا رو پهن کردم بعدشم جمع کردم و تو کشوها گزاشتم .

مرغ و تیکه و شسته و بسته بندی کردم .

امروز خیاطیم تموم شد خیلی دیگه کش پیدا کرده بود😬 دیگه جادکمه زدم و تمام فردا بدم  خشکشویی. 

فردا انشالله واکسن دخترم رو بزنم .

ویدا و ویانا رو بردم حموم . 

ناهار رو پختم و ظرفاش و سینک تمیز شد . 

پادری رو شستم .

فرش آشپزخونه خیس شده بود فقط گزاشتم بیرون خشک بشه هر چند دوست داشتم بشورم ولی خیلی سرده فک کنم تا چند روز طول می‌کشید خشک بشه 😁 

روتین پوستی هم انجام دادم ‌. شب خوش🤎

[QUOTE=269669515]خیلی سخته مریضی بچها 🥴  داغون کننده ست اصن ! ان شاءالله سبک باشه مریضیش و تا الان خوب شده باش ...[/QUOTE

واقعا همینطوره🥺🥺

ممنون ان شاءالله دختر شما هم زودتر خوب بشه،دخترم با اینکه چهار سالشه اما به قول شما چسبونکیه یعنی تا ببینه من نشستم میاد بغلم میشینه موقع خواب دیگه بدتر،بعضی وقتا یواشکی میرم تو یه اتاق دیگه میشینم نیاد بهم بچسبه😅😅

امروز👇

چون حضوری هستیم صبح زود ناهارمو بپزم( عدس پلو پختم و دم کردم گذاشتم روی بخاری)✅

🌸خوندن کتاب❌

🌸چرت ربع ساعته زیر کرسی✅

🌸شستن ظروف با پیشبند( چند روزیه انجام میدم و قراره همیشگیش کنم)✅

🌸پاک کردن ظاهر یخچال(باطن مرتبه) و دستمال کشی کانتر و کابینتا✅

🌸خوردن داروها و مکمل ها✅

🌸گوش دادن پادکست( بیشتر از یک ساعت)✅

🌸کنترل خشم ان‌شاالله(کامل نتونستم اما خوب بود) ❌

🌸تنگ ماهی و آبش عوض شد✅

🌸پاک کردن حسابی اجاق گاز(تمام چدنا + سر شعله ها رو با برس سیمی سابیدم)✅

🌸کار با ماهور(دو ساعت طول کشید)✅

🌸نماز+ ذکر استغفار+ ۴ رکعت نماز قضا+خواندن قرآن(حداقل ۴ صفحه)✅

🌸شکستن گردو( وقت بود اما نمیخواستم سالن بریزه بهم)❌

🌸خرید سبزی سوپ و آش(تره بار نرفتم)❌

🌸روتین شبانه( شست و شوی صورت ، نخ دندون ، مسواک ، دهانشویه ، کرم آبرسان✅

🌸آماده سازی وسایل ناهار فردا( کتلت) ✅

وااااای خدیجه بانووو 😃😃  چقدددر زییبا 🥰🥰🥰

( آخ جون پس منم از قبل میشناسید 😅😎😅) 

عزززیزززممم شما چقد مهربونید آخه ! 

درسته ، پروفایلم یه گل بنفش بود فک کنم 🤣🤣

الان نیست انگار!! 🙄

چقدر لذت برردم از خوندن این کامنت تون 🤗

دخترااا بلندشید لطفا به احترام بزرگتر  و  پیشکسوتِ والا مقام مون 😄 🥰

خدا همیشه حفظتون کنه عزیزم 

فقط میگم کاش حداقل  بعنوان  نائب استارتر در نبود ایشون و زیر نظر خودشون ،   اینجا رو مدیریت میکردین  از اون سالها تا به الان 😁😂😄

ببخشید از ذوقم صدتا  ایموجی گذاشتم 😑 دست خودم نیست دیگه 

باید حالتم رو برای هر جمله با رسم شکل  بِبَیانم حتما !! 🤦‍♀️

عذرخواهی مو بپذیرید عشق جان ها !!