سلام بعدازچند وقت نسبتا طولانی😀
چندوقته درگیر حفظ قرآن هستم وخیلی وقتم پره خداروشکر از بی هدفی بدم میومد والان خوشحالم که وقت سرخاروندن ندارم
کارهای امروزم:رختخواب هارو جمع کنم هال واتاق مرتب کنم چندتا تیکه ظرف هست بشورم لباس بندازم ماشین برم حموم موهامو سشوار کنم قرآن حفظ ومرور بشه...
وجاروبرقی وتمام
حدود چندهفته س خونم کثیفیش درهمین حده یعنی با نیم ساعت راه رفتن جمع میشه ازاین راهکار استفاده کردم که هرچی برمیدارم همون موقع بزارم سرجاش کشوهام وکابینتهام همیشه مدتبه واصلا نظمش بهم نریخته
سلام کار های امروزم
پذیرایی و آشپزخونه طی کشی بشه ✔
به صورتم ماسک بزنم ❎
به موهام و صورتم دارو بزنم ✔
برم باشگاه هر طوری هست ❌
تخت و اتاقم مرتب شه ✔
نهار و شام درست کنم ✔
نمازا خونده شه✔
دارو ها +امگا ۳ خودم و پسرم ✔✔❎
کالری رو ۱۶۰۰ ببندم ✔
ظرفای نهار و شام شسته شه✔
ابچکون جمع شه ✔
حموم برم ✔
جانبی رفتم خونه ی مامان بزرگم پسرم بردم فوتبال
خب کارهای امشبم تموم شد وشام هم مادرشوهرم اینا یه دفعا ای اومدن خونمون وخداروشکر همه جامرتب بود خودم وبچه هاهم حموم رفته بودیم شام هم الویه دریت کردم...
خیلی حس خوبی بود که مادرشوهرم اومد توآشپزخونه کمک کنه دید غذااماده س ظرفاشسته سینک خالی جاظرفی خالی حتی گاز تمیز هییچ کاری نبود رفتیم بیرون نشستیم صحبت کردن تا مردها بیان😉
ماشالا چقدر فعال
منم از بس دیر به دیر میام گاهی وقتا روم نمیشه بیامچیزی بنویسم😁میگم آخه برم بپرم وسط صحبت این خانمای هدفمند چی بگم؟چی دارم که بگم😂
فقط میخونم میرم .البته دارم سعی میکنم یکم گوشی را کنار بزارم
ولی خب اگرهم بیام تو نت میرم پیج دکتر عرشیانفر را میبینم یا تاپیک شطرنج زندگی را میخونم .
کتاب که اصلا وقت نکردم .بیشعوری را شروع کرده بودم که همون اولش را فقط خوندم...
این چندروز هم نوبت خونه تکونی ماهانه رسیده.آخرین بار فکر کنم دوهفته پیش بود که تمیزکاری اساسی کردم و به همین سرعت باز خونه طوری شده شتر با بارش گم میشه🐫
دیروز فقط کمد رختخوابها رو مرتب کردم خیلی افتضاح شده بود
تخت بچم یه دراور سه کشویی داره که ازش جدا میشه کرد.اینو گذاشته بودم داخل کمد دیواری که دورو بر خونه زیاد تیر و تخته نباشه .اما جای بدی گذاشته بودم و همش باعث بهم ریختگی میشد
دیشب نیم ساعتی وقت گذاشتم همه چیزو ریختم بیرون و جای کشوها را عوض کردم بهتر شد رخت خوابها رو هم چیدم بالاش
یه سری لباس هم جمع کردم که اگه شد ببرم خیریه
دیگه جونم براتون بگه شوهرم نعنا از باغچه چیده بود پاک کردم یکم ترشی آلبالو درست کردم
چند روز پیش هم غوره غوره درست کردم😋 هنوز جا نیفتاده ببینم چطوریه .بار اولم هست
شاید یکم غوره هم با آب نمک درست کنم ببینم واسه تو خورشت و اینا مزه داره
سریال اوشین رو هنوز میبینم و خیلی خیلی بهم انگیزه میده
بچه ها خیلی باحاله .مثلا داره کارای خونه رو انجام میده خیلی با خوشحالی و خنده کار میکنه.انگار بهترین کارای دنیارو دادن به این.مثلا یه جا تشک ها رو انداخته بود آفتاب بعد میمومد با خنده تشکهارو بغل میکرد میبرد تو خونه.کلا هر کاری با عشق بهش نگاه میکنه.هیچوقت هم گله و شکایت از خستگی نداره.هرچند ماشین وار کار میکنه اما بازم از انرژی تموم نشدنیش خوشم میاد
گاهی وقتا بیکار نشستم و دارم تو گوشیم فیلمش رو میبینم وسطاش بلند میشم میرم به یه کاری مشغول میشم و گوشیم را یه جا میزارم همزمان اونم میبینم
مخصوصا الان به اونجا رسیدم که کارگاه خیاطی میزنه .راسته کار خودمه😁👌
هرکاری رو شروع میکنه به پایان میرسونه.از سختی هاش نمیترسه.از رقیب های زیاد نمیترسه.فقط اراده میکنه و انجامش میده💪
حتی شوهرش که یک مرده به اندازه اون دل و جرعت نداره و همش میخواد پشیمونش کنه .اما بازم ناامید نمیشه تااینکه بالاخره ریوزو هم بهش ایمان میاره
نکات خوبی رو هم درمورد کسب و کار میگه.یه جا اوشین اشاره میکنه که تو کار خیاطی دست زیاده اما ماهم اگر تلاش کنیم میتونیم
نمیدونم کیا این فیلمو کامل دیدن و یادشونه.ببخشید اگه پرحرفی میکنم.اما دوست دارم چیزایی که ازش یاد میگیرم را اینجاهم بگم
راستی دیروز عصر بعد از مدتها یه پیاده روی جاناااانهههه رفتم
شوهرم بچه رو برد خونه مادرش منم رفتم واسه خودم گردش 😍
نمیدونم روش بقیه چطوریه
اما منم چندساله خیلی دوست دارم حفظ کنم ولی اقدامی نکردم
چند وقته به ذهنم رسیده که روزی دو سه خط از یک سوره را با صدای خودم ضبط کنم(البته اول باید از جزء سی شروع کرد) و حین کارای روزمره گوش بدم چندبار.ما که اینهمه ترانه را حفظ میشیم یعنی روزی سه خط آیه را یاد نمیگیریم؟دیگه ساده تر از این ؟
این تصمیم رو یک ماه پیش گرفتم و هنوز انجام ندادم😭
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
30 ثانیه پیش
33 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز