2777
2789
عنوان

*برنامه و راهکاربرای مدیریت کارهای خونه *

| مشاهده متن کامل بحث + 2043289 بازدید | 88175 پست
سلام خانوما من خیلی وقته این تاپیک و دارم  به کمکتون احتیاج دارم خودم ۴ماهه باردارم پدرم ۱۴سا ...

سسلام عزیزم خدارحمتشون کنهواقعا  خیلی سخته .

سعی کنید با شرایط کنار بیایید به فکر دلبند توی شکمتون باش الان شمام مادری پس به خاطر بچتون که شده کنار بیاید و با گفتم ذکر کل نفس دلتون رو اروم کنید امیدوارم این روزای سخت خیلی زود سپری بشن و زندگیتون به روال عاذی برگرده میدونم سخته با نبود مادر کنار اومدن و لی ما چاره ای جز این نداریم . 

منم پدرمو وقتی 11 سالم بود از دست دادم خیلی ناگهانی .

ولی آیا  چاره ای جز کنار اومدن با این موضوع داشتم نه . 

🖤🖤🖤🖤

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



سسلام عزیزم خدارحمتشون کنهواقعا  خیلی سخته . سعی کنید با شرایط کنار بیایید به فکر دلبند توی شک ...

خدا رحمتشون کنه 

رقص و جولان بر سر میدان کنند، رقص اندر خون خود مردان کنند. 🇮🇷 چون رهند از دست خود دستی زنند، چون جهند از نقص خود رقصی کنند
ای جانم  چ قشنگ نوشتین من که به شخصه لذت بردم  ایام به کام تون

نظر لطفتونه 🌹

رقص و جولان بر سر میدان کنند، رقص اندر خون خود مردان کنند. 🇮🇷 چون رهند از دست خود دستی زنند، چون جهند از نقص خود رقصی کنند
سلام خانوما من خیلی وقته این تاپیک و دارم  به کمکتون احتیاج دارم خودم ۴ماهه باردارم پدرم ۱۴سا ...

خدابیامرزه مادرتون را 

مادرتون به جایگاه ابدی شون رفتن گلم زندگی دیگه همینه روحش شاد باد

قامت ببندرعنای من!قامت ببندای قیامت قامت من!قامت ببندودمی دربرابردیدگانم بایست ای همه ایمان همه عشق همه خوبی!می دانی این روزهاچه می گذردبه سراپرده محبت تو؟دلم رامی گویم همان که بی تاب توست,همان که تک درختش خواستی که تنهااوباشدواسمانش تو!ای خوش ترین بهانه ماندن!ای ارزوی ارزوهایم,ای رضوان بهشت جاودانم!بیا!بیاومرابه خدمتی بگمار!بیابگواب عاشقی بردستت بریزم!بیابگوبخوان,بخوانم!بگوبگردبگردم بگوبمیر,بمیرم!اماای داغ توبردل!اگردربیداری نمی توانم بیابمت به خواب وخیالی هم ازتوقانعم!مگردررویاببینمت ای دست نیافتنی ترین نایافته!من اگرغرق گناهم بادلم که اکنده ازیادتوست چه می کنی!باچشم هایم که دریادریاگریسته است چه می کنی؟باسینه ام که شرحه شرحه زخمی فراق است چه خواهی کرد؟مگردرهجران دیگری سوخته ام؟!حسرتابرحسرت جاویدمن حسرت که دمی بی حسرت نزیستم!حسرت برروزگارجوانی که درغمت گذشت!نمی دانم اگردیدارت نصیبم نشوددلیلم برای زنده بودن چیست؟امامولایم ای همه امیدم!توامروزبهانه گریستنم هستی وفردابهانه بودنم!امامن نمی دانم بدون توکدام صراط مستقیم رابیابم!نگران ان جمعه ای هستم که دلم برای تونگیرد!می دانی انسانهادیرباورندوزودرنج واگرتوسراغم رانگیری می گویم اونیزمرافراموش کرده است مرادریاب پیش ازانکه ازدست بروم
سلام دوستان حال و احوالتون چطوره  چند روزی غیبت داشتم گزارش ننوشتم  لیست برنامه امروزم&n ...

اینکه بچه تون جاشاخیس میکنه قبل خواب یک نصف استکان آبجوش بردارید یک عدد هل سبز راباز کنید توش وپوستشم بندازید داخل آب وکلا خوب حل کنیدبعد بدید بچه تون بخوره بعداز چند ماه خوب میشه 

از بعداز ظهر دیگه بهش هندونه خربزه وماست ودوغ ندید بخوره

قامت ببندرعنای من!قامت ببندای قیامت قامت من!قامت ببندودمی دربرابردیدگانم بایست ای همه ایمان همه عشق همه خوبی!می دانی این روزهاچه می گذردبه سراپرده محبت تو؟دلم رامی گویم همان که بی تاب توست,همان که تک درختش خواستی که تنهااوباشدواسمانش تو!ای خوش ترین بهانه ماندن!ای ارزوی ارزوهایم,ای رضوان بهشت جاودانم!بیا!بیاومرابه خدمتی بگمار!بیابگواب عاشقی بردستت بریزم!بیابگوبخوان,بخوانم!بگوبگردبگردم بگوبمیر,بمیرم!اماای داغ توبردل!اگردربیداری نمی توانم بیابمت به خواب وخیالی هم ازتوقانعم!مگردررویاببینمت ای دست نیافتنی ترین نایافته!من اگرغرق گناهم بادلم که اکنده ازیادتوست چه می کنی!باچشم هایم که دریادریاگریسته است چه می کنی؟باسینه ام که شرحه شرحه زخمی فراق است چه خواهی کرد؟مگردرهجران دیگری سوخته ام؟!حسرتابرحسرت جاویدمن حسرت که دمی بی حسرت نزیستم!حسرت برروزگارجوانی که درغمت گذشت!نمی دانم اگردیدارت نصیبم نشوددلیلم برای زنده بودن چیست؟امامولایم ای همه امیدم!توامروزبهانه گریستنم هستی وفردابهانه بودنم!امامن نمی دانم بدون توکدام صراط مستقیم رابیابم!نگران ان جمعه ای هستم که دلم برای تونگیرد!می دانی انسانهادیرباورندوزودرنج واگرتوسراغم رانگیری می گویم اونیزمرافراموش کرده است مرادریاب پیش ازانکه ازدست بروم

سلام 

من یه مدت بود که زیاد خونه رو تمیز نمیکردم فقط در حد ظاهری

که یهو یک عالمه مهمون برام اومد و مجبور شدم کل سرامیک ‌و پنجره ها تمیز شد  (البته فقط از داخل تونستم تمیز کنم )و سرویس و حمام و روی کابینتها وایتکس شد و اتاق بچه هارو جمع کردم و هر چی که خرده ریز بود گذاشتم بالای کمد که بعد اومدن مهمان ها خونه نترکه😄 همه اتاق‌ها گردگیری شد و حیاط و بالکن هم دادم همسرم و اینطوری شد که کل خونه تمیز شد حتما باید زور بالاسرم باشه 😬

مهمونامون اومدن و یکسریهاشون خوابیدن موندن فرداش رفتیم بیرون گشتیم 

و دیروزم خودمون رفتیم خونه مادر همسرم 

امروز فقط لباس شستم و غذا درست کردم و باید برم باشگاه 

روز خوبی داشته باشین

سلام  من یه مدت بود که زیاد خونه رو تمیز نمیکردم فقط در حد ظاهری که یهو یک عالمه مهمون برام ا ...

دقیقا اون مهمونی آخری که من داشتم شوهرم به شوخی می‌گفت خوبه ماهی یه بار مهمون دعوت کنیم تا به این بهونه خونه تمیز بشه😅 تازه منم خونه داریم خیلی بهتر شده هااااا خودشم میگه.اما بعد اون مهمونی از خستگی تا دو روز خوابیدم🤭تازه با اینکه سعی میکردم تمیز نگه دارم بازم وقتی مهمون میخواد بیاد میبینی از یه چیزایی غافل شدی


دقیقا اون مهمونی آخری که من داشتم شوهرم به شوخی می‌گفت خوبه ماهی یه بار مهمون دعوت کنیم تا به این به ...

حالا من چند وقته اصلا حس مهمون نداشتم و همسرم عاشق مهمونه همش به من میگفت مدتیه اخلاقت عوض شده  چرا کسی رو دعوت نمیکنی و از این حرفا  حالا که مهمون خودش اومد  دادم حیاط و بالکن رو تمیز کنه اومده بود خسسسته میگفت چقدر سخته تمیز کردن خونه 

گفتم حالا علتشو متوجه شدی دفعه بعد هم بگی مهمون دعوت کن کارا نصف میشه 😄😄معمولا کاری تو خونه انجام نمیده فقط اگه مهمون بیاد در حد جارو برقی یا کمی از مهمونها پذیرایی میکنه بقیه چیزا کلا با منه☹️

سلام صبحتون بخیر  امیدوارم خوشبگذره تعطیلات  همه سفرید آره؟  پارک پشت خونه ما با ا ...

ماشالا

چقدر اکتیو.انشالا همیشه همینطوری سرحال و باانرژی باشی

شهرزاد جون از نظم کابینت گفتی کبابم کردی

باید بیای کابینت‌های منو ببینی

از دست پسرم همه چیزو چپوندم تو کابینت‌های بالایی .پایینی هام دوتاش ظرفای مهمونی و بی استفاده هست و یکیش هم عرقیجات، ترازو 😐کباب پز😐 و چندتا چیز دیگه که هیچ همخوانی باهم ندارن که در شون را چسب پنج سانتی زدم نتونه باز کنه.کابینت های بالایی یکیش بالاش پلوپزه و پایینش یه سری شیشه مثل رب انار...یکی دیگه پیش دستی ،چاقوها😬چندتا کاسه،قسوت بالاش هم لیوان و قهوه ساز ...بعد چندروز پیش مجبور چهار تا شیشه که سبزی خشک،آرد و این چیزا بود را کنار اینا جا بدم...یکیش هم کنار گازه که ادویه‌ و روغن دم دستی هست.البته اینارو از چندماه قبل اونجا گذاشتم و باهاش راحتم

سه تا دیگه هم بالا هست که ظرفای مهمونی هست.بشقاب،دیس،لیوان...

آهان دوتا کابینت دیگه پایین هست که قابلمه ها و یه سری وسایل برقی داخلش هست که تنها کابینت آزادم اونه و هر روز قابلمه هارو میریزه بیرون

یکی هم زیر سینک که درشو با بند گره میکردم تازگی یاد گرفته گره اونم باز می‌کنه😭😭😭

یکی دیگه زیر اوپن که درش ریلی هست و باریکه .طرفای ما بهش میگیم سوپر مارکت.طولش دو متره عرض تقریبا ۳۵ یا ۴۰. اما کاملا خالیه .مواد غذایی داخلش کجاست؟؟؟؟تو فرررر🤯

یعنی هروقت بخوام چیزی تو فر بزارم بخدا عزا میگیرم .چون آشپزخونه میترکه

تروخدااااا یکی به من بگه تا چندماه دیگه باید اینکاراش را تحمل کنم😭😭 

یه مدتی از اینجا خیلی انگیزه می‌گرفتم.خونه رو مدام مرتب میکردم تا اینکه از بس دیدم هرچی رشته میکنم بچم پنبه می‌کنه باز روحیه م  را باختم.حالا چندروزه دوباره بهتر شدم


حالا من چند وقته اصلا حس مهمون نداشتم و همسرم عاشق مهمونه همش به من میگفت مدتیه اخلاقت عوض شده   ...

 شوهر من میگه میام مثلا حیاط را میشورم.اما آنقدر دیر میاد یا من استرس میگیرم که نکنه وقت نکنه یا بزاره دقیقه نود که دیگه خودم می‌شورم.آخه این مردا میخوان بشورن خیلی آب هدر میدن .شوهر من جارو هم دستش نمیگیره .تو تمیزکاری ازش توقعی ندارم .اما کارای مهمونی نود درصدش با خودشه.همیشه بلا استثنا جوجه درست می‌کنه.ما خیلی کم مهمونی میدیم .همون یه بار را هم فقط جوجه میدیم.یه نوع غذاست اما حسابیه.حالا که با این گرونی باید خوابشو ببینیم...

شما هم خودت رو خسته نکن

ببین اگر که میخواد مهمون بگه از چند روز قبل بهش بگو مرغ بخره تیکه کنه بزاره تو فریزر.موقع پخت فقط از چند ساعت قبل دربیار بخش باز بشه و مواد بزن بهش بده خودش درست کنه 

یا زعفرون درست میکنی اندازه یه شیشه کوچیک درست کن بزار فریزر تا همیشه آماده باشه.میتونی مواد مایه ماکارونی را درست کنی اونم فریز کنی.اندازش زیاد باشه که هم بشه یه بار بزنی به ماکارونی هم یه بار باهاش لوبیا پلو درست کنی....میتونی حبوبات رو خیس کنی و بزاری بعد که اومدن با همون گوشتا بپزه.بادنجون سرخ کرده ،سبزی کوکویی...هم که دیگه می‌دونی.


درسته میگنن مواد فریزری خاصیتی نداره و خدانکرده سرطانزا باشه.اما خب سالی یه باره دیگه و باتوجه به اینکه نباید به شما سخت بشه راه خوبیه.وقتی میگی شوهرت کمک نیست چاره چیه؟


بعد اینکه رودربایستی رو بزار کنار و از مهمونات کمک بخواه. حتی همون روز اول اگر تعارف هم زدن سفت بگیر.به هرحال غریبه که نیستن.اگه شما روز اول باشه بری خونشون اونا میزارن از کمک دریغ کنی؟ اگر نه که خب حداقل از روزدوم کمک بگیر.اگر آره که توهم مثل خودشون باش.بهرحال اونا چند نفرن شما یه نفر


روز اول یه پذیرایی خوب بکن.اما از روزای بعدی فلاکس چای را با استکان آماده بزار روی اوپن.کسی چای میخواد خودش بریزه.

کولمن آب هم بزار که هی نیان مرتب در یخچال را باز کنند و تو آشپزخونه دست و پات را بگیرن...

از شب قبل فکر کن که ناهار میخوای چی درست کنی موادش رو بزار تو یخچال 

سلام دوستان انشالله که تعطیلات بر وفق مراد باشه.  دیروز مجبور شدم برم سرکار،  اتها نکته ی ...

سلام 

زهراجون پسرتو از شیر گرفتی؟

من سه روز دیگه بعد از ظهر میخواد بخوابه شیرش ندادم و فقط شبا میدمش که امشب هم سپردمش دست باباش و از زیرش در رفتم. .جمله بندیم چقدر منحرفانه بود...🤭 جور  دیگه نمیتونم بگم

البته بیشتر شیر محلی میخوره.تقریبا روزی یه لیوان .گاهی هم بیشتر


حالا تازه رفته تو نوزده ماهگی و قانونا باید تا آخر شهریور میخورد.اما رفته بودم واکسنش را بزنم گفتن منحنی وزنش داره میاد پایین .کمتر شیرش بده تا بیشتر غذا بخوره

حالا منم راستش از شیردهی،از ریزش موهام خسته شدم.حتی احساس میکنم این شیردهی هست که روی اعصابم اثر بد گذاشته.چون تا میام یه دقیقه بشینم همش میاد به لباسم ور می‌ره که یعنی شیرم بده.انرژی بدنم تحلیل رفته و اهل اینکه مرتب ویتامین بخورم هم نیستم. غذاهای روزمره م کامل و خوبه اما مکمل نمی‌خورم زیاد.موقع خواب شبش هم که ....

حالا واقعا نمی‌دونم سه ماه دیگه هم تحمل کنم یا اینکه بگیرمش.دیگه شیرمم خاصیت چندانی نداره


بچه ها یه چیزای جدید یاد گرفتم چندوقته میخوام بیام اینجا بگم فرصت نکردم.مخصوصا خانمهایی که تازه اومدن به دردشون میخوره .چیزای خیلی ساده ای هست و همه بلدن .اما اکثریت به اهمیتش آگاهی نداریم و عمل نکردیم تا ببینیم چقدر باعث میشه وقتمون مفید بگذره

البته چندماه پیش اینارو تو نت خوندم .اما خودمم تازه دارم عملی میکنم

نوشته بود میزکار تون را از شب قبل آماده کنید.این فقط یه اصطلاحه.میز کار فقط اون میز نیست که مثلا یه کارمند اداره داشته باشه

میز کار یه زن خونه دار آشپزیش هست.خونه ی مرتبی که صبح باهاش روبرو میشه و حس خوب می‌ره هست.

اگه شما شب تصمیم بگیری ناهار فردات چی باشه دیگه صبح تا نیم ساعت قنبرک نمی‌زنی که حالا چی درست کنم.نیم ساعت هم تو کابینت و فریزر دنبال ایده باشی و تازه متوجه بشی مثلا روغنت رو به اتمامه و باید بره تو لیست خرید🥴

اینکه میگید باردار هستید یا بچه ی کوچولو دارید و اصلا وقت ندارید یا حالتون بده با کمال احترام فقط دارید خودتون رو گول میزنید.چون من خودم این دوران رو طی کردم .زمانی که میتونستم فقط روزی ‌نیم ساعت به خودم سختی بدم و خونه رو تمیز کنم کنار بچم خوابیدم و دوساعت تو نت می‌چرخیدم.به دلایلی واقعا افسردگی داشتم.اما نه اونقدر که نتونم از پس کار خونه بر بیام.

حتی تو بارداریم خیلی بدویار بودم و دوماه آخر چندبار خون بالا آوردم.اما بازهم اونقدر توان داشتم که خونه در حد ظاهری تمیز باشه.یادمه تو بارداریم تنبل هم نبودم و مرتب کار میکردم پیاده روی میرفتم اما بازم گاهی پیش میومد که خونه کثیف بشه.چون اون زمان بلد نبودم تمیز نگه دارم.اما هفته آخر یه خونه تکونی کوچولو کردم که مهمون اومد تمیز باشه


برای من که خیاطی میکنم میز کارم همون میز و چرخ و پارچه هام هست.گاهی که شبا حوصله و وقتش رو دارم پارچه های سرویس آشپزخونه را برش میزنم .وسطش ابر یا پارچه میزارم .با سوزن ته گرد فیکس میکنم.یا اگه بخوام لباسی بدوزم از شب قبل تصمیم میگیرم چی باشه.چرخم رو نخ و ماسوره را پر میکنم .اگه روغن کاری نیاز باشه میزنم...همه اینا نیم ساعت بیشتر وقت نمیگیره.اما همین صبح یک ساعت کار منو جلو میندازه .یعنی صبح فقط کافیه بشینم پشت چرخ .اگر بخوام همه اینارا صبح انجام بدم لازمه که چند بار از پشت چرخ بلند بشم تا مثلا فلان قرقره رو پیدا کنم یا برای یه دستگیره ابر برش بزنم .فلان چیز کجاست؟اینورو بگرد اونورو بگرد آخر برو از طبقه بالا بیار... خلاصه ساعت طلاییم میسوزه


میگن از غروب به بعد وقت مرده حساب میشه.یعنی دیگه انرژی روز را نداریم.روشنایی طبیعی هم نیست و زمان استراحته....

اما من به شخصه این حرفو قبول ندارم.ما میتونیم از شب بهترین استفاده رو کنیم و کارای روز بعد رو جلو بندازیم .حتی همین که می‌خوابیم خودش یه کار مفیده که صبح باانرژی باشیم.(نه اینکه مثل من تا الان  تو نی نی سایت باشید😜)


حالا مثلا چکار کنیم؟ همین که بعد شام ظرفات رو بشوری،گاز و هود رو پاک کنی،و اگر نیازه یه گردگیری جزیی ،یه جارو دستی به پذیرایی بکشی نیم ساعت بیشتر نمیشه اما اثرش رو صبح که بیدار بشی میبینی که چقدر آرامش بخش.چه انرژی مثبتی بهت میده.بهت القا می‌کنه تو دیگه الان یه زن کامل هستی و تشویق میشی که بیشتر و بیشترش کنی این کامل شدن رو...

ادامه داره

2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز