2777
2789
عنوان

*برنامه و راهکاربرای مدیریت کارهای خونه *

| مشاهده متن کامل بحث + 2043399 بازدید | 88177 پست

اهداف من :

⭐بیداری ۶ صبح 🌄

⭐ لاغری  رژیم داشتن و‌کالری شماری

⭐مراقبت غذایی  ✨سالم خوری   ✨نخوردن برنج و نون

⭐ورزش کردن روزانه

⭐ مراقبت و زیبایی   ✨مسواک زدن هر شب

✨روغن زدن به پاها

⭐ احترام به پسرم

⭐مرتب بودن خونه

⭐مطالعه   حتی شده روزی ۱ صفحه

⭐ خوندن ذکر بعد از نمازها


امروزم 

نهار درست کنم 

شام درست کنم 

ظرفا شسته بشه 

آشپزخونه مرتب بشه 

پذیرایی مرتب بشه 

اتاقم و تختم مرتب بشه 

لباسا شسته بشه و پهن بشه 

لباس خشک ها تا زده بشه 

میوه ها شسته بشه 

سرویس شسته بشه 

سطل زباله های حموم و سرویس خالی بشه و شسته  بشه 

باشگاه برم 

حموم برم 

داروها 


من یک مادرکودک بیش فعالم ،کاش همه ی ماماناو اونایی میخوان مامان بشن تاپیکم بخونن { بیش فعالی }

سلام امروز بعد بیدار شدن رخت خواب هارو جمع کردم صبحونمو اوردم خوردیم ی سری لباس ریختم لباسشویی با پسرم بازی کردیم هرچند کمی سخته برا من هم ناسازگاره هم خودم حال انرژیشو ندارم ولی باز از هیچی بهتر بود تو این بین کوچیکه رو چند بار شیرشو دادم جاشو عوض کردم .بالکن شستم ماشین های پسرمم تو حیاط باهم شستیم مثلا کارواشیم باغچه رو اب دادم الانم باید پاشم گل های خونه رو اب بدم ظرف بشورم ناهار بزارم حموم بریم شام بزارم فعلا همینا 

میشه لطفا برام صلوات بفرستین  ممنونتون میشم

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



سلام من دیشب ب شدت بد خوابیدم ساعت ۲ من بیدار بودم ارون طرف حلما مدام بیدار می‌شد تازه خوابم برده بود با صدای تلویزیون بیدار شدم ساعت ۶ نمیدونم ساعت چند برق رفته بود که ۶ اومده بود من بیچاره رو خواب زده کرد 

اصلا حوصله هیچی ندارم 

ی دوش گرفتم فقط ظرفا رو از ظرفشویی جمع کردم 

لباس خشکها رو گذاشتم سرجاشون 

تازه به این تاپیک پیوستم منم تنبلم و معتاد گوشی

اما از امروز می‌خوام گزارش بدم هرروز که باعث بشه خونه ام یه سروسامونی بگیره کلی کار دارم

از دیشب کمر درد داشتم ولی ساعت ۸ نیم بیدار شدم 

صبحانه خوردیم

نصف ظرف ها شستم دخترم بیدار شد صبحانه اونم دادم 

سه دور لباس شستم هم زیاد بود هم اینکه مشکی جدا انداختم تو ماشین

یه کار داشتم که برای یه عزیزی باید انجام میدادم که دوهفته اس پشت گوش مینداختم حدود یکساعت وقت لازم داشت که براش انجام دادم بالاخره

بعد دیدم رگ کمرم بشدت گرفته و نمیتونم دیگه تکون بخورم 

دراز کشیدم فقط تونستم برم ناهارمون گرم کنم بخوریم 

دیگه به بقیه کارا نمیتونم برسم

زنگ زدم شوهرم گفتم زودتر بیا امروز که کمرم گرفته 

وقت دندانپزشکی داشتم زنگ زدم کنسل کردم 

سلام دوستای گلم ⁦❤️⁩


من هر روز صبح که بیدار میشم حدود نیم تا یه ساعت ریلکسم و کار به خصوصی نمیکنم.

 اول صبحونه ی همسرم رودرست میکنم و راهیش میکنم سر کار، بعد با خیال راااحت میام ولو میشم سر جام. 

اما... همینکه پسر کوچولوم بیدار میشه دمار از روزگارم در میاره.😶

از امروز دیگه به خودم قول میدم بیخیال استراحت صبحگاهیم بشم و سریع روزم رو استارت بزنم. 

(دقت کردین من چقد به خودم قول میدم. 😅)

✨✨✨

بچه ها من تازه دارم اهمیت هر دقیقه رو میفهمم. 

طی این چند روز که شروع به کتاب خوندن کردم تونستم چهار پنج جلد کتاب رو تو زمانهای مرده بخونم و از این بابت خوشحالم. 

✨✨✨

امروز:

به بچه ها صبحونه  دادم. 

لباسهای خشک رو‌ از رو بند جمع کردم و سریع سر جاشون گذاشتم. 

خورشت درست کردم که برای شام هم ازش موند. 

یه عالمه ظرف شستم. 

طبق معمول مثل صبحهای دیگه جارو برقی کشیدم و همه جا رو مرتب کردم.

لباسهای دوقلوها رو‌گذاشتم تو اب صابون، وقتی بیدار شدند میرم میشورم. 


اهداف من :

⭐بیداری ۶ صبح 🌄❌

⭐ لاغری  رژیم داشتن و‌کالری شماری✅

⭐مراقبت غذایی  ✨سالم خوری  ✅ ✨نخوردن برنج و نون❌

⭐ورزش کردن روزانه✅

⭐ مراقبت و زیبایی   ✨مسواک زدن هر شب❌

✨روغن زدن به پاها✅

⭐ احترام به پسرم✅

⭐مرتب بودن خونه✅

⭐مطالعه   حتی شده روزی ۱ صفحه✅

⭐ خوندن ذکر بعد از نمازها✅


امروزم 

نهار درست کنم ✅

شام درست کنم ✅

ظرفا شسته بشه ✅

آشپزخونه مرتب بشه ✅

پذیرایی مرتب بشه ✅

اتاقم و تختم مرتب بشه ❌

لباسا شسته بشه و پهن بشه ✅

لباس خشک ها تا زده بشه ✅

میوه ها شسته بشه ❌

سرویس شسته بشه ✅

سطل زباله های حموم و سرویس خالی بشه و شسته بشه ✅

باشگاه برم     پیاده روی کردم 

حموم برم ✅

داروها ✅

من یک مادرکودک بیش فعالم ،کاش همه ی ماماناو اونایی میخوان مامان بشن تاپیکم بخونن { بیش فعالی }

سلام مجدد 

عصر ی نیم ساعت بیهوش شدم 

همسرم اومد و خوشبختانه همون موقع پرینتر اومد ی نیم ساعت درگیر بودم تا ب گوشی وصل بشه و بالاخره شد 👊🏼

رفتیم فروشگاه و برگشتیم جابجایی خریدها انجام شد 

دکتر تغذیه بالاخره رژیمم رو فرستاد کلی مکمل درمانی داره اونا رو سفارش دادم ۴ش میارن 

ایشالا تا فردا 

سلام عزیزان شبتون بخیر

صبح ساعت ۱۰ از خواب بیدار شدم. مسواک زدم صورتم رو شستم

صبحانه رو آماده کردم . همسر و پسرمم بیدار شدن

صبحانه خوردیم.

ظرفا رو شستم. چند تا تیکه هم از دیشب مونده بود.

اندازه یک پیمانه برنج دم کردم . دیشب همسر کباب خریده بود . گذاشتم روی برنج گرم بشه. ناهارشون رو آماده کردم خودمم رفتم آرایشگاه. با یکی از همسایه ها رفتم.. اونم کار آرایشگاهی داشت. کارمون تا سه و نیم طول کشید. برگشتیم خونه. من ناهارم رو خوردم .ظرفا رو شستم. میزها رو گردگیری کردم. لباس ریختم لباسشویی. سینه مرغ گذاشتم پخت که برای شام ساندوبچ مرغ درست کنم. بقیه مخلفات رو هم آماده کردم. مثل سس غذا و گوجه و خیارشور و کاهو

یکم نشستیم میوه خوردیم وحرف زدیم.بعدش دوستای پسرم اومدن جلو در که برن بازی کنن. منم حاضر شدم باهاش رفتم حیاط. دیگه خیالمم راحت بود که شامم آماده ست. همسر رفت پیاده روی.ما هم دو ساعت توی حیاط بودیم .

برگشتیم خونه شام پسرم رو دادم که زودتر بخوابونمش فردا صبح باشگاه داره

منو همسر یک ساعت بعدش شاممون رو خوردیم.ظرفا رو شستم. جمع کردم.لباس ها پهن شد.فرش آشپزخونه رو جارو دستی کشیدم.روی همه کابینت ها تمیز و مرتب شد.گاز رو هم برقی بورقی کردم.چای سبز دم کردم.با همسر نت گردی کردیمو در مورد چیزای مختلف حرف زدیم. چای سبز خوردیم

تبلت پسرم رو چک کردم که بازی های جدید که ریخته مورد دار و ترسناک نباشه.چند تا فیلم هم براش دانلود کردم ریختم توی فلش

چند صفحه رمان خوندم. الانم در خدمت شما هستم

بعدش مسواک و لالا

***   تمام تلاشم رو کردم بهترینه خودم باشم ***



۱-مدیریت زمان✅


۲- اجرای دین✅


۳-صدقه❌


۴-تقسیم بندی کارهام✅


۵- دود کردن اسپند❌


۶ ـورزش روزانه❌


۷- مطالعه✅


۸ - لذت از انجام کار✅


۹ ـ سفره آرایی✅


۱۰- قناعت و صرفه جویی✅


۱۱ ـ تنوع غذایی✅


۱۲ ـ  برنامه نشاط،  بازی، ...✅


۱۳ ـ صله رحم  تلفنی یا حضوری✅


۱۴ ـ نظافت منزل✅


۱۵ ـ جمع آوری زبانه و انتقال به خارج از منزل در شب✅


۱۶ ـ مادر خوب✅


۱۷ ـ دختر خوب✅


۱۸ ـ همسر خوب  ✅


۱۹ ـ کم کردن ساعات خواب❌


۲۰-مراقبه روزانه✅


۲۱-محاسبه شبانه✅


۲۲ـ ـتفکر قبل از عمل✅


۲۳ ـ کمتر حرف بیشتر گوش✅


۲۴ ـ غیبت نکردم✅


۲۵ ـ دروغ نگفتم✅


۲۶ ـ تهمت نزدم✅


۲۷ ـ عصبانی نشدم✅


۲۸ ـ قضاوت نکردم❗❗❗انشالله که نکرده باشم


۲۹ ـ اشتی دادم❌ البته دیروز آشتی دادم☺


۳۰ ـ قهر نکردم✅


۳۱ ـ بی احترامی نکردم✅


۳۲ ـ ناسزا نگفتم✅


۳۳ ـ دل نشکستم❗❗انشالله که نشکسته باشم


۳۴ ـ قسم نخوردم✅


۳۵ ـاسراف نکردم✅


۳۶ ـحق الناس نکردم❗❗❗تمام تلاشم رو کردم


۳۷ ـ خیرات دادم❌


۳۸ ـ استحمام❌


۳۹ ـ مسواک✅


۴۰_غذا دادن به پرندگان و حیوانات✅


۴۱-  رعایت حجاب✅


۴۲_کنترل زبان✅


۴۳- کنترل خشم✅


۴۴- شکر زبانی یا عملی✅


***  همسرداری  ***


۴۵ ـ استقبال✅


۴۶ ـ بدرقه✅


۴۷ ـ احترام✅


۴۸ ـ رعایت به حریم شخصی همسر✅


۴۹ ـ احترام به والدین همسر✅


۵۰ـ پیامک روزانه✅


۵۱ ـ آراستگی ظاهر،لباس و صورت✅


۵۲ ـ آرامش دادن✅


۵۳ ـ ابراز علاقه بدون مقدمه✅


۵۴ ـ گذشت✅


۵۵ ـ همصحبتی✅


۵۶ ـ خوش رویی✅


۵۷ ـ احترام به قیومیت مرد✅


۵۸ ـ اتمام کارها هنگام ورود همسر✅


۵۹ ـ ایجاد فضای آرام✅


۶۰ ـ رسیدگی خصوصی به همسر✅


۶۱ ـ اطاعت از همسر✅


۶۲ ـ اجرای توقعات همسر✅


۶۳ ـ زبان تشکر✅


۶۴ ـ تحسین✅


۶۵ ـ عدم تحقیر✅


***  فرزند داری  ***


۶۶ـ ـاحترام به فرزندم✅


۶۷ـ بازی با فرزندم✅


۶۸ ـ مراقبت غذایی✅


۶۹ ـ صحبت کردن و آرامش دادن هنگام خواب✅


۷۰- صحبت کردن در یه مورد و  موضوعی خاص و آموزش دادن نکته خاصی❌



سلام شبتون بخیر

امروز صبح رفتم سرکار

فایزه برای مهدی کیک صورتی پخته بود😍😁(قبلا مهدی بهش سفارش کیک صورتی داده بود)

تو محل کارم به چالش بزررررگ پیش اومده . دیروز کارشناس اصلی بخش من استعفا داد و رفت، خیلی یهویی یه کار دیگه بهش پیشنهاد شده بود و باید میرفت‌ . حالا باید با سرعت خیلی زیاد یکی پیدا کنم جایگزینش بشه و بعد آموزشش بدم و تا برسه به مرحله ای که مسئولیت بهش بسپرم احتمالا خودم مجبور شم کار رو هندل کنم و یه مقدار تایم کاریم بیشتر میشه. امیدوارم به خوبی پیش بره و خیلی اذیت نشم بابتش.


برگشتم خونه نهار خوردیم با فایزه و دو ساعتی با پسرا خوابیدیم

بیدار شدم یه ساعتی رو پروژه م کار کردم

همسرم اومد چایی ریختم با کیک فایزه خوردیم


و یه قورباغه گننننده: بالای کمد دیواری ما بسیار بزرگه و حکم انباری رو داره، هالیش کردم علی رفت بالا تمیزش کرد 

وسایلش رو پاکسازی و مرتب کردم و دوباره چیدیم

چند تا تیکه جزیی خروجی داشت.

شام بخوریم و بخوابیم


من یه وقتایی احساس میکنم دچار روزمرگی میشم. ولی وقتی هدف هامو تیک میزنم از خودم راضی میشم و احساس میکنم علاقه ام به زندگی ببشتر شده که از تیک هام کم نمیشه

مدنی بود خودم رو توی چالش انداخته بودم . احساس میکردم اگه زیادی از حد وا بدم و از خودگذشتگی کنم به ضررم تموم میشه. ولی خدا رو شکر با تمرین تونستم حال خیلی خولی به دست بیارم

اهداف من :

⭐بیداری ۶ صبح 🌄

⭐ لاغری  رژیم داشتن و‌کالری شماری

⭐مراقبت غذایی  ✨سالم خوری   ✨نخوردن برنج و نون

⭐ورزش کردن روزانه

⭐ مراقبت و زیبایی   ✨مسواک زدن هر شب

✨روغن زدن به پاها

⭐ احترام به پسرم

⭐مرتب بودن خونه

⭐مطالعه   حتی شده روزی ۱ صفحه

⭐ خوندن ذکر بعد از نمازها


امروزم 

قهوه بخورم 

نهار درست کنم 

شام درست کنم    

می خوام برم تهران خرید 

ظرفا شسته بشه 

آشپزخونه مرتب بشه 

پذیرایی مرتب بشه 

اتاقم و تختم مرتب بشه 

اتاقم برقی بشه 

پذیرایی و آشپزخونه برقی بشه 

لباس خشک ها تا زده بشه 

میوه ها شسته بشه 

باشگاه برم 

حموم برم 

داروها 

کار گر دارم مغازه برا تمیز کردن مغازه    برم وسیله بدم تمیز کنه 

مغازم آن شالله  پنج شنبه جمعه چیده میشه  از شنبه راه میوفته 

من یک مادرکودک بیش فعالم ،کاش همه ی ماماناو اونایی میخوان مامان بشن تاپیکم بخونن { بیش فعالی }

گفتم که رگ کمرم گرفته بود دیروز من تو تخت گذشت.دخترم هم برای خودش بازی میکرد.سه سال نیمه اس.بعد شوهرم اومد و برام شربت درست کرد.و دخترم با کمک بردم حموم.چسب کمر زدم.بعد شوهرم میوه و آجیل آورد خوردیم‌.قبلش گفت شام چی درست کنم گفتم ماکارونی یا الویه.الویه گذاشت.مشکل من اینه هیچ غذای فریزری نمیزارم هیچ موقع.همیشه میگم وقتی بزارم بازم به فراموشی می‌سپرم.حساب کنید هرروز غذای تازه میخوریم و من همیشه پای گازم.گاهی هم بیرون بریم به زحمت میفتم وقتی برگردم درست کنم یا قبلش حتما باید درست کنم برم.اینو باید درستش کنم چندتا غذا فریزری بزارم واس وقت های مثل دیروز.خلاصه شوهر بهم رسید تا آخر شب که از درد ژلوفن خوردم خوابیدم.امروز صبح که پاشدم دیدم شکر خدا کمرم بهتره.ایشالا با گزارش پر و پیمان بیام.البته نه بیش از حد چون میترسم کمرم دوباره درد بگیره.

در ضمن من قراره از اول شهریور شاغل بشم به صورت دورکاری و پروژه ای تو خونه .در روز شاید از یکی دوساعت وقت بزارم و اگر کارای دیگم اجازه داد بیشترش کنم اگر نه همون دوساعت کافیه. دو روز وقت دارم کارای اساسی انجام بدم تا ببینم میتونم از اول شهریور هندل کنم خونه و کارو.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز