سلام عزیزان شب همگی بخیر
امروزم اینجوری گذشت
صبح ساعت ۸ و نیم بیدار شدم. صبحانه رو آماده کردم🍳
ظرفا رو از ظرفشویی در آوردم
خوشگلاسیون کردم 💄و پسرم رو با هزار ناز و قربون صدقه بیدار کردم👦
صبحانه خوردیم و آماده شدیم اسنپ گرفتیم رفتیم باشگاه. پسرم ورزش کرد و من ادامه رمانم رو خوندم
چند تا کار بانکی هم به صورتی اینترنتی با گوشی انجام دادم
ساعت ۱۲ که کلاس تموم شد پسرم گفت میشه بریم بیرون غذابخوریم؟ حدود ۲ ماهی بود رستوران نبرده بودمش. رفتیم رستوران ناهارمون رو خوردیم . دوباره اسنپ گرفتم رفتیم خونه
یکم خونه رو مرتب کردم
سریال اوشین نگاه کردم با مامانم و همسر تلفنی صحبت کردم
ساعت سه و نیم خوابیدیم. دو ساعت خواب بودیم. بیدار شدیم میوه خوردیم. و لباس کاراته شو تنش کردم اومدیم کلاس کاراته.
"کلاس کاراته اش توی ساختمون خودمونه"
با بچههای دیگه رفتن سر کلاس. ما مامان ها هم با هم کمی گپ و گفت کردیم
به گربه ها غذا دادم
کلاسشون تموم شد اومدن توی محوطه یک ساعتی بازی کردن
بعد رفتیم خونه شام از همون ناهار ظهر مونده بود گرم کردم پسرم خورد. منم زیتون پرورده و سالاد خوردم
با پسرم کارتون تام و جری نگاه کردیم و کلی خندیدیم و ژله و بستنی خوردیم
آشپزخونه رو عین دسته گل کردم
سینک رو تمیز کردم
گاز رو تمیز کردم
روی اپن و کابینت ها دستمال کشیدم
میز وسط مبل و میز غذا خوری رو دستمال کشیدم
برای پرنده ها نون خشک ریختم فردا صبح بیان بخورن
با همسر تماس تصویری رفتیم
الانم دارم برای شما مینویسم
یکم نت گردی هم بکنم و شیر داغ کنم بخوریم
بعدش پاشم موهام رو شونه بزنم و ببافم. آرایشم رو پاک کنم.صورتم رو بشورم. مسواک بزنیم. به کف پام کرم بزنم و بریم توی رخت خواب با پسرم در مورد امروز حرف بزنیم. از چیرایی که خوشحالمون کرد. ناراحتمون کرد. از ورزش و تفریحاتی که داشتیم و ...
امروز از خودم خیلی خیلی راضی بودم
با اینکه کار خونه زیادی از حد نداشتم و شام و ناهار درست نکردم
ولی حسابی به روح و جسم خودم رسیدگی کردم. حسابی استراحت کردم و همه کارها رو با یه آرامش خاصی انجام دادم