جا زدین کههههه😂😂😂.
مهدی من تا دو و نیم بیدار موند و همه وظایفش اعم از شیطنت، خوردن،ریخت وپاش رو بدون قصور، انجام داد😎😎.
بعد گزارش صبحم بلند شدم مدل تراکتوری تماااااام خونه رو مرتب کردم، گردگیری کردم و جارو کشیدم، دو سری لباس شسته شد پهن شد
همه لباس خشکها تا شدن رفتن سرجاشون
اتویی ها اتو شدن اویز شدن
نهار اماده شد
راه پله رو مرتب کردم
ظرف شستم
لباس دستی شستم دوش گرفتم
راستی صبح یه ربعی نرمش کردم
شلغم خوردم، هیشکی شلغمامو تخویل نگرفت فقط خودم خوردم😐😎.
علی جون اومد نهار خوردیم و بیهوش شدیم همگی
بعد خوابمون یه شلوارم نیاز به یه تغییر کوچولو داشت درستش کردم
امشب جایی دعوتیم باید براشون کادو هم ببریم، قصد خرید دلشتم ولی همسرم دیر میاد و دیگه وسیله نمیتونم بخرم باید پول کادو بدم.
چایی دم کردم بخورم و با علی جون یکم تمرین کنیم و بعدش کم کم حاضر شسم بریم مهمونی انشالله