سلام روز خوش خانم ها
من دیشب هم مادرشوهرم اومد خونمون هم مجبور شدم برم خونشون که باعث شد از برنامم عقب بیوفتم
۱۰ صفحه از درسم موند
دستمال ها رو تا نکردم
انار هم دون نکردم
دیشبم چنان دندون دردی اومد سراغم که اصلا نمیتونستم بخوابم با اینکه قبل یارداری تمام دندونامو درست کرده بودم بازم دارن خراب میشن باید یادم بمونه کلسیم بخورم که بی حافظه ام امروز مجبورم برم دندون پزشک
از صبح همچنان دندون درد دارم فقط تونستم چای و صبحانه بخورم و جا جمع کنم و هیچ کاری نکردم
برنامه امروز
کتابی که دستمه تموم کنم
۲ تا کتاب که مونده سفارش بدم
ناهار مونده تو یخچال همونو گرم کنم بخوریم
پنج شنبه ها همیشه شام خونه مامانم بودیم اما هواسرده و به خاطر نی نی خونه نشینیم و حسابی دلم گرفته و تنگشونه (به خاطر سوراخ قلبش دکتر گفته نباید سرما بخوره برای همین مجبورم احتیاط کنم )
پس مجبورم شام بپزم البته شاید مامانم برام فرستاد
دستمال ها تا شه
حوله های حمام رو بشورم
انار دون کنم
ظرف ها رو بشورم
لباس های نی نی رو بشورم
برم دندونپزشکی ان شالله که به عصب نرسیده باشه دیگه حوصله عصب کشی ندارم