*برنامه و راهکاربرای مدیریت کارهای خونه *

سلام عزیزم منم به لطف شماخوبم الهی صد هزار مرتبه شکر که همه دوستان میبینم بانشاط وباانگیزه هستن

سلام  یرنامه ی انجام شده ی امروز 

خوندن کتاب   ۱ ساعت✅

کار کردن درس پسرم  ۲ ساعت❌

خوردن قهوه  ❌

زدن دارو به موهام و صورتم ❌✅

پختن نهار✅

خوندن نمازا✅

تمیز کردن اتاقم  ❌

پختن شام و غذای همسرم ✅

شستن ظرفای شام✅

مرتب کردن پذیرایی✅

جمع کردن لباس خشک ها و تا زدنشون ❌

خوردن داروها✅

خالی کردن سطل زباله ✅

تمیز کردن گاز و چدن هاش و توری هود ✅

جانبی   رفتم با همسرم بیرون برا دیدن زمین به نتیجه نرسید  ۴ ساعت اونجا  علاف شدیم 

عزیزم کار منطقی انجام دادی،عذاب وجدان نداشته باش💖

سلام دخترا

شبتون بخیر

امروز رفتم سرکار

یه جلسه مهم با هیئت مدیره داشتم،  قرار بود یسری از مسئولیتهام رو. برون سپاری کنم که سرم خلوتتر بشه، همه تلاشم رو. کردم و اتفاق افتاد،  از اون طرف رییسم یه مسئولیت جدید رو بهم داد و من موندم و حوضم.  دوباره یک سرفصل جدید باز شد که کلی نیاز به پیگیری داره،  امیدوارم به خوبی پیش بره و زمانم به زودی خالی بشه. 

دیشب رفتیم برای پسرا اسب راک خریدیم. 

امشب هم رفتیم یه سه چرخه واسه مهدی خریدیم،  فعلا اوردیمش بالا یکم بازی کنن ولی در اصل برای تو حیاط گرفتیم که با علی دوچرخه بازی کنن بعدا. 

فردا انشالله میخوام خونه بمونم و یکم ریلکس کنم به شدت به این ریلکس کردنه نیاز دارم. 

امشب چند تا پارچه فروشی رفتم ولی پارچه ای که مدنظرم بود رو پیدا نکردم،  احتمالا مجبور شم نتی بخرم. 

اگه بتونم این هفته یه روز صبح میرم تنهایی یکم خریدهای عقب مونده مو انجام بدم. 

اموزشهامم کم و بیش پیش میبرم،  سرعتم کمه ولی پلنم مشخصه، همین باعث میشه مفید و استوار ادامه بدم، انشالله تا ۶ماه دیگه نهایتا به نقطه مد نظرم میرسم، ۳ماه هم ساختن رزومه م زمان ببره. بعدش میتونم وارد کار بشم،  بیصبرانه منتظر اون روز هستم. 

دلم تی شرت میخواد،  خواهرم رفته بود یجا خرید کرده بود0، قشنگ بودن، اگه بشه اخر هفته یخ سر هم اونجا برم. 

دلم گتونی مشکی هم میخواد ولی مستلزم گشتن زیااااد هست تا مدلی که میخوام رو. پیدا کنم. واسه همین همش میره تو حاشیه.  امیدوارم از این به بعد شرایط زمانی بهتر بشه و بتونم پیگیر عقب مونده ها بشم. 

ممنون همش ذهنم مشغولش بود  

انشاالله که مشکل خاصی نبوده باشه 

چون قبلا یه تجربه اینطوری داشتم ترسیدم

سلام  برنامم برا امروز 

امروز کمکی داشتم و با صدای ایفون از جتم پریدم    پسرمم مدرسه نبردم 🙂 خواب موندم 

بعد به زور بیدار موندم .  با هم کارای خونه رو انجام دادیم   

حموم شسته شد 

کل خونه برقی کشیده شد 

چدنا و هود رو که دیشب با سیف و تاید تو اب جوش خیسوندم شسته شد‌

تمام سرامیکای خونه دستمال کشی شد   ۱۳۰ متر سرامیک دارم 😁   اشپزخونه علاوه بر دستمال  کشی قبلش کف مالی شد 

فرش خونه و یه تیکه قالیچه دستمال کشی شد 

تعدادی از کابینت ها دستمال کشی شد 

حیاط و سکو و پله ها کف مالی شد و دستمال کشی و شسته شد 

تخت و اتاقم مرتب شد 

اتاق پسرم مرتب شد 

لباسا تا زده شد و جا به جا شد 

 ساعت ۱۰ صبح گزارش انجام کار دادم  😂😂😂

از الان 

نهار بپزم 

داروهامون بخورم 

اتاق و تختم رو گردگیری کنم 

یخچال و سطح رویی یخچال دستمال بکشم 

گاز تمیز کنم و دیواره ی گاز رو 

حموم برم 

سرویس بهداشتی رو یه سطحی اخر شب اب کشی کنم 

می خوام فردا برم مسافرت   چمدونم ببندم 

نیم ساعت کتاب بخونم 

سوپری برم 

شام درست کنم 

ظرفای شام بشورم 

سطل زباله خالی بشه

نمازا خونده بشه 

والا من تمام خریدام  اولین مغازه نه دومین مغازه انجام میدم 😂😂😂   کتونیه دیگه گشتن نمیخواد 

ولی به نظرم بهترین جای  خرید تو مشهد راهنمایی و احمداباده  ... من همش اونجا میرم از شهر ما خیلی قیمتاش بهتر   الماس شرق اینا اصلا دوست ندارم 

برنامه ی انجام شده 

نهار بپزم ✅

داروهامون بخورم ✅

اتاق و تختم رو گردگیری کنم ✅

یخچال و سطح رویی یخچال دستمال بکشم ✅

گاز تمیز کنم و دیواره ی گاز رو ✅❌

حموم برم ✅

سرویس بهداشتی رو یه سطحی اخر شب اب کشی کنم ✅

می خوام فردا برم مسافرت   چمدونم ببندم ✅

نیم ساعت کتاب بخونم ✅

سوپری برم ❌

شام درست کنم ✅

ظرفای شام بشورم ✅

سطل زباله خالی بشه✅

نمازا خونده بشه ✅

جانبی ⬅️  لباس شویی روش رو دستمال کردم   سوپ جو پختم تو زود پز یوخت یه ساعت زودپز سیم کشیدم 

دستگیره ها رو تو اب و وایتکس و تاید خوابوندم شستم 

اینجا باد شدید میاد تموم خونه رو خاکی خولی کرد بالکن و پذیرایی پر خاک شد حس اون کسیو دارم که ماشینش رو برد کارواش بارون اومد 

منم افسردگی شدید دارم 

بیشتر تنش ها و استرس ها از طرف خانواده همسر 

سلام 

منم انشالله فردا مسافرم و این چند روز با اینکه هم سرما خوردم و هم پری شدم سعی کردم کارایی کنم تا وقتی برگشتم با یه خونه تمیز روبرو بشم.حس خیلی خوبیه و فکر کنم اولین باره که تجربه ش میکنم

شنبه پارکینگ و ورودی رو مرتب کردم و شستم

یکشنبه پا و کمرم درد داشت نتونستم خیلی کاری کنم.فقط عصر آشپزخونه رو یکم مرتب کردم که بازم شب به همون حالت قبل برگشت😣

یه شومیز دوخته بودم که فقط وصل آستین و جادکمه اش مونده بود. میخواستم تو سفر بپوشم کاملش کردم

امروز دوشنبه صبح رفتم بهداشت و گفتم چهارشنبه نوبت واکسن ۱۸ماهگی پسر هست چکار کنم که گفت چهارشنبه هفته دیگه بیارش چون ممکنه تا دو سه روز دستت بهش بند بشه.دیگه وقتی مطمعن شدم مشکل نداره با خوشحالی اومدم خونه دوباره پسرمو خوابوندم .

ساعت ۹ شروع کردم آشپزخونه رو مرتب کردم.کانتر ،اوپن و میز ناهار خوری گردگیری کردم و یه سری وسیله ها رو گذاشتم سر جاشون که خلوت باشه.فویل روی گاز رو. با سیف و اسکاج شستم سوپ درست کردم.شوهرمم بیچاره مریضی منو ازم گرفت و این چند روز همش سوپ و غذاهای آب پز میخوردیم😁

یک مانتو و همون شومیز جدیدم رو با دست شستم پهن کردم

این بین موقع ظرف شستن و استراحت ها یه قسمت از اوشین رو دیدم و مطمعن شدم این فیلم با اینکه تکراریه واقعا ارزش دیدن داره.البته من چندسال پیش هم درست ندیده بودم چون بچه بودم میذاشت.از صبحه واقعا تو فکرم و میگم چرا اینهمه نعمتی که داریم رو نمی‌بینیم🤔😊

بعد ناهار هم خوابم گرفت و دیدم دیگه بدنم نمیکشه

 فکر کنم از ۳ و نیم تا ۶ خوابیدم🤭

عصر پاشدم یکم خونه رو مرتب کردم .ظرفای ناهار رو شستم ....

بعد شوهرم اومد رفتیم خونه دختر خواهرش که هم خداحافظی کنیم و هم عیادت .طفلی پاش پیچ خورده و تو گچ بود

اومدیم خونه و شام هم تخم مرغ آب پز بود اگر ریا نباشه😜😅

ما هم تو این هفته نمیخریم و از قبل داشتیم

در آخر ساعت ۱۰ و نیم رفتم حمام اول پسرم رو شستم تحویل باباش دادم و بعدم کلی لباس طبق معمول شستم و بعدم خودم رو.خلاصه امروز فقط بشور بشور بود

خیلی کارای ریز ریز دیگه هم انجام دادم این چند روز دیگه مهم تراش رو گفتم😊

و اما کارای فردا 

باید یه سری ماشین لباسشویی را روشن کنم

چمدونم رو ببندم

جارو و گردگیری 

 سرامیک های آشپزخانه را دستمال بکشم

ابروهام رو امروز مرتب کردم ولی وقت نشد اصلاح کنم که اونم میمونه برای فردا

الانم خوابم نمیاد پاشم برم ببینم میتونم یه مقدار از وسایل خودمو جمع و جور کنم 😐⁦🖐️⁩یا حق

دیگه واقعا این چند روز هم دوتا مریضی، کارای تکراری روزمره و همزمان سر و کله زدن با بچه  بیش از قبل تحت فشارم گذاشته

خدا کنه این مسافرت یکم حالمو بهتر کنه .فقط به امید همینه که دارم تحمل میکنم 🥺

@مهربانوکوشا   موافقم عذاب وجدانت بی مورده

الکی فکری نشو دوستم  

دقیقا .مامان و خاله من دیشب داشتن تو خیابون میرفتن از جای خلوت یه پیرزن از کنارشون رد میشه ۲۰ متر آنورتر میبینن  از یه ماشینه دو تا مرد پیاده میشن پیرزنرو سوار ماشین میکنن میدزدن 🤦‍♀️

بچه ها یه نظرخواهی

من دارم میرم مشهد و شنیدم اونجاها روغن مار اصل گیر میاد

کسی جای خاصی که مطمعن باشه میشناسه؟

خیلی گرونه ؟

برای موهام میخوام تو شیردهی خیلی کم پشت شده .فایده داره؟

بخرم ؟نخرم؟