2777
2789
عنوان

مامانایی که بچه بیش فعال دارن یا تو اطرافیانشون چنین بچه ای دارن.......

| مشاهده متن کامل بحث + 980775 بازدید | 11748 پست
خداروشکر ساراجون تونستی زود وقت بگیری.تقریبا تمام بچه ها توی خونه خرابکاری دارند.اگر اینطوره تمام بچه ها بیش فعال هستند!!!ممکنه یک بچه بیش فعال باشه و خرابکاری نکنه و به جاش مشکلات دیگری داشته باشه.نمیشه یک رفتار خاص رو سریع ربط به بیش فعالی داد
خدایا کمکم کن دیرتر برنجم،زودتر ببخشم،کمتر قضاوت کنم و بیشتر فرصت دهم...

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

سومیسو جون می خواستن اواخر شهریور وقت بدن با کلی اصرار من اونم بین نوبت بهم وقت دادن.میدونم همه بچه ها خرابکاری دارن ولی برای پسر من خیلی افراطیه هر کسی تو نیم ساعت متوجه میشه . من یه مشکل دیگه هم دارم پسرم کنترل دستشویی شو داره مطمینم .ولی از روی لجبازی نمیگه داره 4 سالش میشه خیلی خسته ام با هیچ کسم نمیتونم درد و دل کنم.
ساراجون مطمئن باش با بزرگتر شدنش خیلی بهتر میشه.پسرمنم توی 4سالگی اوج مشکلات و اذیت کردناش بود.زمانی میشد که داغون میشدم...ولی خدارو شکر بزرگتر که شد خودش بهتر شد.شما هم مطمئن باش خوب میشه.فقط کارهایی که دکترش میگه رو به خصوص کلاسهای آموزشی رو اگر گفت حتما انجام بدید.خودتون هم راه اول رو دارودرمانی ندونید.حتی اگر پزشکش دارو تجویز کرد زود قبول نکنید و به دکترش بگید که میشه جایگزین دارو کلاسهای ذهنی استفاده کرد.برای کنترل ادرار هم تا حالا تشویقش کردید؟؟روی در دستشویی برچسب براش بزنید و بهش بگید هربار دستشوییتو بگی برچسب میگیری.خلاصه یه جوری تشویقش کنید که بهتون بگه
خدایا کمکم کن دیرتر برنجم،زودتر ببخشم،کمتر قضاوت کنم و بیشتر فرصت دهم...
2805
سلام دوستان.امروز یکی از بدترین روزای زندگیم بود.تا حالا پسرم هر شیطنتی میکرد میگفتم عادیه اما امروز...به مرز جنون رسوندم.با خوندن علایم بیش فعالی تو این تاپیکم حالم بذتر شد.یه پسر دوساله خیلی ناز دارم.کوچیکتر که بود همه عاشقش بودن از بس خنده رو و خوش اخلاق و شیرین بود.ولی از وقتی شروع کرد به راه رفتن...اولش میگفتم خب نوپاس ولی حالا شک دارم.به هیچ صراطی مستقیم نمیشه.هرجا میرم همه رو کلافه میکنه با کاراش.از اپن بالا میره و روی کابینتا راه میره.همش تف میکنه.موقع تعویض لباس و پوشک و نظافت فرار میکنه.از وقتیکه دخترم بهمن ماه به دنیا اومده بدترم شده.سر سفره که دیگه هیچی.اعصابمونو داغون میکنه.با اسباب بازی سرگرم نمیشه.تو پارک بی هدف و عجولانه اینور اونور میدوه.نمیدونم والا.وقتی خوابه میشینم بالای سرش نگاش میکنم و زار میزنم.خیلی نگرانم.ترسیدم.
آناهیتا جون خودت داری میگی 2 سالشه.پس باید قبول کنیم خردسال هست و یه دنیا شیطنت داره.ولی اینکه سریع به فکر بیش فعالی افتادی باید بگم اشتباهه.پسرخود من هیچ کدوم از این کارهایی که گفتی رو نمیکرد.متاسفانه والدین هر چیزی رو به بیش فعالی ربط میدن.انگار هر بچه ای مشکلی داره فقط بیش فعال هست.شاید داره به فرزند جدیدت حسادت میکنه و طبیعی هم هست حسادت کنه.میدونم داشتن دو فرزند پشت هم سخته.چون فرزندان من هم با فاصله 2 سال و نیم به دنیا آمدند.برای پسرت زیاد وقت بذار.اون الان براش باید سخت باشه که آبجی کوچولوش اومده.مطمئن باش اگر باهاش بازی کنی و ببریش بیرون و حسابی بازی کنه و خسته بشه دیگه توی خونه اذیت نمیکنه
خدایا کمکم کن دیرتر برنجم،زودتر ببخشم،کمتر قضاوت کنم و بیشتر فرصت دهم...
سومیسو جان منم این روزها درگیر امور جاری زندگی و بچه ها هستم.
لیست کارهای امروز من :

شمارش نعمتهایم .
تمرین مهربانی .
رها کردن هر آنچه که از کنترلم خارج است .
گوش دادن به قلبم.
کمک پنهانی به دیگران .
تنفس عمیق..........

نورا جان من دکتر رادفر رو از نزدیک ندیدم ولی چندین جلسه پیش تهرانی دوست رفتم. راستش با این دکتر ارتباط برقرار نکردم. به نظرم خیلی خشک و جدی می اومد و اصلا اهل حرف زدن نبود. در مورد پسرت که می گی زورگویی می کنی، این بیشتر بر می گرده به کمبوداعتماد به نفس در بچه ها و البته بعضی مواقع اعتماد به نفس کاذب . بچه های بیش فعال هم زورگو کم و بیش هستند ولی همانطور که خودت می دونی زورگویی، بیش فعالی، لجبازی، کمبود اعتماد به نفس و ... همه و همه چرخهای معیوب هستند. شاید در کل به طور دقیق نشه گفت زورگویی مربوط به کدوم نقص هست. بنا به تجربه خودم در مورد پسرم فهمیدم که هر وقت که از طرف خانواده تحت فشار قرار می گرفت سعی می کرد نسبت به همسالانان یا بچه های کوچکتر زورگویی کنه.
لیست کارهای امروز من :

شمارش نعمتهایم .
تمرین مهربانی .
رها کردن هر آنچه که از کنترلم خارج است .
گوش دادن به قلبم.
کمک پنهانی به دیگران .
تنفس عمیق..........

من پسرم تا دوازدهم امتحان داره ولی خب رسما خودش رو تعطیل اعلام کرده . و مصیبت تابستون شروع شده . برنامه امروز این بوده که ملافه به صورت تاب روی میله بارفیکس نصب شده و سر نشستن روی این ملافه و تاب خوردن از صبح تا حالا کلی دعوا کردند. حالا بماند که چندین بار از ارتفاع هر دوتاشون خوردن زمین .
لیست کارهای امروز من :

شمارش نعمتهایم .
تمرین مهربانی .
رها کردن هر آنچه که از کنترلم خارج است .
گوش دادن به قلبم.
کمک پنهانی به دیگران .
تنفس عمیق..........

آناهیتا اصلا نترس و نگران هم نباش منم با حرفای سومیسو موافقم. این جورکارها جزء خصوصیات سنی بچه هاست. از طرفی وجود بچه ی جدید هم می تونه علت این کارها باشه. اول از همه خودت رو آروم کن. هیچ اتفاقی نیافتاده . باید میزان صبر و تحملت رو بالا ببری و با روش های مختلف خودت رو آروم کنی. می دونم بزرگ کردن دو تا بچه با فاصله ی کم انرژی زیادی می طلبه ولی به عنوان یک مادر مطمئن هستم که شما اینقدر قوی هستی که بتونی از پس این مسائل بر بیایی. همه این مشکلات مقطعی هست و ظرف مدتی کمتر میشه. اگه آرامش داشته باشی و با روشهای درست تربیتی جلو بری، خیلی راحت تر می تونی آرامش رو به خونه و خانواده بر گردونی. سعی کن این رو متوجه باشی که پسرت فقط 2 سالش هست. اگه الان ده تا پسر بچه ی دو ساله رو با هم ببینی متوجه می شی که ده مدل رفتاری ازشون می بینی که بعضا خیلی خیلی بدتر از پسر شماست. از بین نوشته های کوتاه شما من که شخصا هیچ علامت ناامید کننده و نگران کننده ای ندیدم.
لیست کارهای امروز من :

شمارش نعمتهایم .
تمرین مهربانی .
رها کردن هر آنچه که از کنترلم خارج است .
گوش دادن به قلبم.
کمک پنهانی به دیگران .
تنفس عمیق..........

پسر من دوسالش هنوز صحبت نمی کنه هر جا بریم میخواد سر بکشه نمیدونم از سنشه یا بیش فعال میخواستم ببرم پیش دکتر خوشابی که این تاپیک را خوندم میگم زوده شما چه داورهایی به بچه هاتون میدید
نانی مطمئن باش که این اقتضای سنش هست اصلا اگربه همه جاسرنکشه که چیزی یاد نمیگیره.برای دکتربردن ودارودادن خیلی خیلی زوده دوسالگی سنی که تازه استقلال طلبی بچه شروع میشه ودلش میخوادازهمه چیزسردربیاره چندوقت دیگه لجبازی هم به کنجکاویهاش اضافه میشه پس بیخود نگران نباش
سلام نازی عزیزم.خوشحال شدم شما اومدی.دلم برای همه دوستان مهربان این تاپیک تنگ شده بود.منم دارم برای تابستان پسرم یه فکرایی میکنم.باید سرگرمش کنم وگرنه همش میره پای کامپیوتر نازی عزیز و دوستان عزیز ازتون یه راهنمایی میخام.مدررسه ای که پسرم این 2سال رفته تعداد دانش آموزانش کم هست.مدرسه هم بزرگه.معلماش هم من تاحالا راضی بودم.به خصوص معلم دومش که خدا خیرش بده که خیلی به پسرم کمک کرد.تصمیم دارم خونمو ببرم و پسرم رو مدرسشو عوض کنم.ولی هر جا میرم آمار بچه ها از 40 یا 38 نفر کمتر نیست.کلاس پسرم امسال 27نفر بود.مدرسه هایی هم که رفتم و دیدم کوچک و حیاط کوچک دارند.از طرفی بچه های مدرسه هم خیلی با پسرم مدارا میکنند.مثلا دیروز که روز آخر بود پسرم رفته بوده و بهترین توپ رو برداشته و بچه های کلاسشون طفلکیا داشتند با یه توپ کم باد بازی میکردند.پسرم هم با یکی از دوستاش داشت بازی میکرد.مشاورشون میگفت بچه ها وقتی میبینند پسرم اون توپ رو میخاد دیگه میگن باشه و قبول میکنند.میترسم برم جای دیگرو بچه هاش باهاش سازش نداشته باشند.حالا به نظرتون بمونم یا برم؟؟موندم توی دو راهی ...
خدایا کمکم کن دیرتر برنجم،زودتر ببخشم،کمتر قضاوت کنم و بیشتر فرصت دهم...
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792